وایرد در این دو مقاله نوشته است: در حالی که استفاده از اینترنت به رشد خود ادامه میدهد، وب که همه ما آن را با مرورگرها میگردیم کمتر از همیشه خود را نشان میدهد. این افت به دلیل توسعه متدهای جدید دسترسی به شبکه مثل "برنامههای جانبی" (App) است که تلفنهای همراه هوشمند و لوح- رایانهها (تبلتها) را استعمار کردهاند.
به گزارش خبرگزاری مهر، عصر اینترنت که از طریق مرورگرها (برنامههایی که برای مشاهده صفحات html مثل اینترنت اکسپلورر و فایرفاکس استفاده میشوند) دیده میشد پر هرج و مرج، خلاق، رایگان و کمی سازمان ستیز بود اما مرورگرها امروز جای خود را به دنیای برنامههای جانبی دادهاند که نظاممندتر و کاربردیتر هستند اما باید توسط کسی مورد پذیرش قرار گیرند، پس از ثبت نام باید بارگذاری شوند و اغلب پولی هستند.
اندرسون برای تائید اینکه وب مرده است مقاله خود را برپایه یک سری از اطلاعات آماری و ملاحظات شخصی نوشته است.
برپایه نمودارهای شرکت سیسکو، پهنای باندی که صرف استفاده از وب شده است نسبت به سایر پروتکلها به طور ثابت رو به کاهش است به طوری که در سال 2010 پهنای باند استفاده شده برای وب تنها به 23 درصد از کل پهنای باند محدود شد که خود این میزان هم صرف ورود و استفاده از سایتهای اشتراک گذاری محتویات آنلاین (سایتهایی چون ای- میول و تارنت) میشود. بیش از 50 درصد از این اشتراک گذاریها مربوط به بارگذاری فیلم است.
هرچند که نویسنده این مقاله با ارائه این آمار و ارقام باید بپذیرد که وب در حقیقت تنها بخش کوچکی از اینترنت است و اینترنت و وب دو چیز مختلف هستند که باید به عنوان دو واقعیت مجزا درک شوند.
انقلاب واقعی دوران ما، ساختار اینترنت است که بر روی آن وب ایجاد شده اما وب تنها نقطه کوچکی از تکامل دنیای دیجیتال و نه نتیجه و یا تنها راه دسترسی به آن است.
اندرسون سپس با تغییر زاویه دید به آینده، سرنوشت وب را هم با ورود به اینترنت از راه تلفنهای همراه به تصویر کشیده و نوشته است که پس از ورود به اینترنت از راه رایانههای رومیزی آینده زمان رشد رو به گسترش سکوهای متحرک رایانههای قابل حمل مثل لپ تاپها، تبلتهایی چون "آی- پد"، کتابهای الکترونیکی چون "کیندل"، کنسول بازیهای ویدیویی مجهز به سیستمهای اتصال تک کاره (ایکس باکس لایو، شبکه پلی استیشن) و مراکز چندرسانهای قابل اتصال به تلویزیون خواهد رسید.
امیدهای باقیمانده به وب از توسعه روبه رشد در html 5 پاسخ داده میشوند. درحقیقت html 5 در تلاش است که احتمال تعاملات کاربران با صفحات وب را افزایش دهد و بتواند حداقل بخشی از شکاف ایجاد شده با دنیای برنامههای جانبی را پر کند.
چه کسی وب را کشت؟
زمانی که مرگی وجود دارد همیشه علتی در پشت آن هست. اندرسون و وولف از راههای مختلفی قاتل این داستان را پیدا میکنند.
اندرسون در مقاله خود نشان میدهد که کاربر و در حالت کلیتر انسان برپایه طبیعت راحت طلبی خودش استفاده از برنامههای جانبی را به وبگردی به سبک قدیم ترجیح داد. اگر تا چند سال قبل پرداخت پول برای سرویسهای روی اینترنت عجیب به نظر میرسید اکنون کیفیت سرویس به عنوان یک بخش مهم در رشد علاقه مردم به استفاده از آن شناخته میشود.
اما به اعتقاد وولف، مرگ وب تقصیر انتقامگیری ایجاد کنندگان محتویات روی وب شامل شرکتهای انتشاراتی، تهیه کنندگان موسیقی و فیلم و نرم افزارهای خانگی است.
پس از 18 سال که در آن تنها مدل تجاری ممکن، فروش از راه تبلیغات بوده است، اکنون جبهه دیگری گشوده شده است که درآمدزایی بیشتری دارد و دو شخصیت اصلی این سناریوی درآمدزا "استیو جابز" و "مارک زاکربرگ"، بنبانگذاران اپل و فیس بوک هستند.
به طوری که امروز به جای ساختار گوگل که در آن کاربر با انجام یک جستجو بین سایتهای مختلف گردش میکند، فیس بوک لینکهایی را به کاربر ارائه میدهد که به اعتقاد بسیاری از وبگردان این لینکها به معنی خود "شبکه" هستند.
"آی- تیونز" و AppStore اپل نیز امکان خرید محتواها را برای دستگاههای خود تنها از طریق یک فروشگاه واحد فراهم میکنند. در حقیقت اپل دستگاههای خود را به گونهای طراحی کرده است که کاربر به هیچ روش دیگری قادر نخواهد بود محتواهای مورد نظر خود را تهیه کند و بنابراین چارهای به جز پرداخت و خرید از طریق این دو سایت ندارد.
انتقادات
با انتشار تیترهایی از این دست بر روی یک مجله معتبر متخصص در عرصه انفورماتیک، نمیتوان انتظار واکنشهای چندان خشنی را داشت. اما پس از انتشار این مقالات بر روی وایرد، بسیاری از وبلاگ نویسان فعال در این بخش با اظهارات اندرسون مخالفت کردند.
بخش مهمی از انتقادات میتواند بر پایه اطلاعاتی باشد که اندرسون برای اثبات مرگ وب از آنها استفاده کرده است.
در حقیقت نمودارهای سیسکو درصد ترافیک را بر روی کل شبکه نشان میدهند. این آمارها میتواند خوانندگان کم توجه را به خطا بیندازند به طوری که "مصرف" وب رو به کاهش نیست و حتی رو به رشد است. تنها تفاوت، مربوط به استفاده از پروتکلهای دیگری است که اغلب در قالب یک صفحه وب (برای مثال یوتیوب) بیش از همیشه رو به رشد هستند.
بخش دیگری که انتقادات را به سوی خود کشانده است انتخاب مصرف پهنای باند به عنوان پارامتری برای تاکید بر مرگ وب است.
مقاله یک روزنامه آنلاین وزنی صدها برابر کمتر از حجم یک فیلم دارد اما این بدان معنی نیست که مردم زمان بیشتری را به فیلم اختصاص دهند.
جلد مجله وایرد و این تیتر پر سر و صدا در شرایطی نوشته شده است که هنوز هواداران مرورگرها در مقابل حامیان برنامههای جانبی به شدت مقاومت میکنند. بنابراین میتوان گفت که "وب (هنوز) نمرده است."