سهیلا نیاکان: گسترش فعالیت‌های هنری در شهرستان‌ها گذشته از پرورش خلاقیت و استعداد‌ها در سراسر کشور، به اقوام نیز حس اعتماد به‌نفس می‌دهد و باعث می‌شود که دوری از مرکز را لزوما به منزله محرومیت بیشتر قلمداد نکنند.


اما روندی که در یک دهه اخیر به تمرکز فعالیت‌های نمایشی در تهران منجر شده و بازنگشتن دانشجویان شهرستانی تئاتر پس از فارغ‌التحصیلی به شهرستان، باعث شده است نه تنها سالن‌های نمایش در استان‌ها از رونق بیفتد، بلکه هموطنان شهرستانی در این چند سال با هنر منطقه‌ای خود بیگانه شوند. آنچه در ادامه می‌خوانید دیدگاه چند تن از دست‌اندرکاران هنر نمایش است که در شهرستان‌ها فعالیت می‌کنند.

قند و چای خود را می‌خورند

«مشکل اصلی تئاتر کشور که تبعات آن متوجه شهرستان‌ها هم شده، مربوط به نداشتن ثبات در سیاستگذاری است. امروز یک سیاست از جانب معاونت هنری و مسئولان هنرهای نمایشی اجرا می‌شود و فردا با آمدن مدیران جدید، سیاست دیگری اعمال می‌شود.» این را عباس ملازینلی، از دست‌اندرکاران هنر نمایش در یزد می‌گوید. وی در ادامه مشکلات انجمن‌های تئاتر را خاطرنشان می‌کند و می‌افزاید: «معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که اخیرا به یزد آمده بود ، درخصوص کمک به انجمن‌ها گفت که پول قند و چای این انجمن‌ها را نقداً‌ پرداخت می‌کنند. ما می‌گوییم اگر بنا باشد اینگونه به انجمن‌ها کمک کند، هنرمندان در خانه خودشان می‌نشینند و لم می‌دهند و قند و چای خود را می‌خورند. در انجمن کسی محتاج اینها نیست، بلکه باید در حوزه نمایش حمایت‌های اساسی صورت گیرد.»

او ادامه می‌دهد: «آقای شاه‌آبادی همچنین گفت که پول را فقط به گروه‌های نمایشی می‌دهند. می‌خواهم بدانم تکلیف هنرمندی که خارج از گروه تلاش و فعالیت می‌کند، چیست و چگونه باید حمایت شود؟»ملازینلی می‌گوید: « فارغ‌التحصیلان تئاتر بسیاری در یزد داریم ولی به‌دلیل نبود بستر مناسب برای فعالیت نمایشی، اغلب‌شان جذب مشاغلی مثل کار در پمپ بنزین یا مشاغلی از این دست شده‌اند.»

کمبود بودجه، سالن‌های فاقد قابلیت اجرا و نهادهای موازی که فعالیت تئاتری می‌کنند، ازجمله مشکلات دیگری است که این هنرمند یزدی بر آنها تاکید می‌کند.

خلاصه شدن در جشنواره

عزت‌الله آقایی از چهره‌های سرشناس تئاتر ایلام نیز می‌گوید: «تئاتر ایلام با وجود پیشینه 23 ساله، هنوز با مشکلات عدیده‌ای روبه‌رو است. تئاتر ایلام در جشنواره خلاصه می‌شود، یعنی کمک اقتصادی نهادهایی مثل حوزه هنری، ارشاد، مرکز حفظ آثار و دفاع مقدس و... در مواقع برپایی جشنواره‌های تئاتر صورت می‌گیرد و در نتیجه، تماشاگران ایلامی در طول سال با کار نمایش مأنوس نیستند، چون فقط در مواقع خاص، تئاتری روی صحنه می‌رود و نه همیشه.»

او می‌گوید: «یک‌بار اتفاق مبارکی در ایلام رخ داد و آن اجرای نمایش در فضای باز شهر بود که توانست مخاطب زیادی را به‌خود جلب کند؛ هرچند که این اجرا بدون گیشه فروش بلیت بود.»

آقایی با تاکید بر این که به گروه‌های نمایشی هم چندان کمکی نمی‌شود، می‌افزاید: «به گروه‌های نمایشی از لحاظ مالی بهایی داده نمی‌شود، در حالی که ما از مسئولان انتظار توجه بیشتری داریم.»وی اضافه می‌کند: «گذشته از این، ما در ایلام فقط 2 سالن فعال و مناسب برای اجرا داریم که متعلق به ارشاد و آموزش و پرورش است. دومی که سالنی مجهز به‌شمار می‌رود، آن‌قدر دور است که مردم به آنجا نمی‌روند.

اولی هم از امکانات کافی برخوردار نیست.»ناصر ایزدفر از هنرمندان قزوینی نیز مهم‌ترین مشکلات تئاتر این استان را چنین بیان می‌کند: «نبود سالن‌های تخصصی تئاتر عمده‌ترین مشکل ما‌ست. اکنون سالنی در اختیار داریم که متعلق به امور کتابخانه‌هاست و 120 نفر گنجایش دارد. این سالن در کتابخانه علامه رفیعی شهر قزوین که بسیار قدیمی است، قرار دارد آن هم با امکانات محدودی که خود هنرمندان تئاتر برایش تجهیز کرده‌اند.» ایزدفر ادامه می‌دهد: «هنرمندان درصورتی موفق می‌شوند در این سالن نمایش اجرا کنند که ارشاد با گروه آنان قرارداد ببندد و مقداری حمایت کند یا خود گروه‌ها تلاش کنند اسپانسرها و حامیانی برای اجرا پیدا کنند.»

او همچنین درباره کوچ هنرمندان تئاتر به تهران برای دستیابی به امکانات بیشتر می‌گوید: «طبیعی است که هنرمند برای کسب درآمد بهتر و معرفی بیشتر خود سعی می‌کند به تهران برود و فعالیت نمایشی انجام دهد. ما در قزوین نیروهای بسیاری را در انجمن هنرهای نمایشی تربیت می‌کنیم و مبانی هنرهای نمایشی را در 4 ترم پیوسته آموزش می‌دهیم تا آنان جذب گروه‌های مختلف شوند و پراکنده نشوند، اما وقتی این هنرجویان مقداری پیشرفت می‌کنند به امکانات بیشتر هم نیاز خواهند داشت که به همین دلیل، روانه تهران می‌شوند. به هر حال، تفاوت‌های درآمدی نیز برایشان مطرح است؛ هر چند که خیلی از آنها جذب کار نمی‌شوند و موفقیتی به‌دست نمی‌آورند.»

مشکل واژه‌ای

رضا احمدی، هنرمند تئاتر و از ساکنان استان خراسان رضوی هم دیدگاه متفاوتی را در این زمینه مطرح می‌کند. او می‌گوید: «مشکل از آنجا شروع می‌شود که ما واژه تئاتر شهرستان را طرح می‌کنیم و خودبه‌خود آن را از جریان غالب تئاتر جدا و دور می‌سازیم. به هر حال، هر شهر که از مرکز کشور دورتر باشد، مشکلاتش هم بیشتر است. اکنون وضع تئاتر مشهد بحرانی است. چطور می‌توان درباره تئاتر یک شهر صحبت کرد در حالی که از ابتدایی‌ترین امکانات یعنی مکان نمایش محروم است؟»

او اضافه می‌کند: «مشهد از نظر جمعیت دومین کلانشهر کشور است و از نظر امکانات هنری و به‌ویژه تئاتر در مضیقه است. ما 2 سالن یکی نزدیک به مرکز شهر و دیگری دور از مرکز شهر در اختیار داریم که جوابگوی گروه‌های تئاتری نیست.»

کیفیت آموزش مورد دیگری است که احمدی بر آن تاکید می‌کند و می‌گوید: «کمیت را می‌توان جبران کرد، ولی تضمینی وجود ندارد که همه گروه‌ها و افراد کار کیفی ارائه دهند، بنابراین معلوم نیست افراد تربیت‌شده در کلاس‌های آموزشی، لزوما هنرمندان خلاق تری شوند؛ هر چند که تعداد این کلاس‌ها در مشهد کم نیست.»

احمدی معتقد است نباید درباره تئاتر سایر شهرستان‌های استان حرف زد چون وجود ندارد و فقط در مرکز استان می‌توان درباره‌ نمایش صحبت کرد که آن هم وضع بحرانی دارد.

این هنرمند به مسئولان توصیه می‌کند که استقبال مردم از اجراهای نمایش را در شهرها ببینند و بدانند مردم با تئاتر قهر نیستند. برای ارتباط هنرمندان با مخاطب و ادامه این جریان مثبت، نیاز به حمایت‌های مادی و معنوی وجود دارد.

قرارداد با مبلغ ناچیز

داوود سعیدی از پیشکسوتان تئاتر استان گلستان نیز بر این باور است که مهم‌ترین مشکل تئاتر در شهرستان‌ها، تعریف نشدن جایگاه تئاتر در جامعه است. او می‌گوید: «اگر ما سال‌ها و ماه‌ها تئاتری در شهرها نداشته باشیم، آیا کسی به وزارت ارشاد مراجعه می‌کند تا بپرسد چرا در شهر ما نمایش اجرا نمی‌شود؟ این یک دغدغه اجتماعی است که باید از مقطع ابتدایی به کودکان ما در مدارس آموزش داده و ضرورت وجود آن بیان شود.» این هنرمند نبود متن قوی و با قابلیت بالا در تئاتر را نیز خاطر نشان می‌کند و می‌گوید: «ما در گرگان نویسندگان توانایی داریم، اما به‌دلیل نبود حمایت‌های مالی، به سینما و تلویزیون پناه می‌برند و فیلمنامه‌نویس و سریال‌نویس می‌شوند تا بلکه درآمد بهتری کسب کنند.»

سعیدی می‌گوید‌: «در شهرستان‌ها در قبال مبلغ ناچیزی با گروه‌های تئاتر قرارداد بسته می‌شود، از سوی دیگر حتما باید یک گروه تشکیل داده شود تا به آن مبلغی برای کار تعلق گیرد که تشکیل گروه هم شرایطی دارد، به این ترتیب یعنی طرح باید به تهران برود و آنجا تایید شود و مسائلی از این قبیل که مشکلات کار را بیشتر می‌کند.»

این هنرمند نیز در تشریح کمبود سالن در شهرها می‌گوید: «در گرگان سالن تمرین وجود ندارد که حدود 20 گروه نمایشی بخواهند برای شرکت در جشنواره‌ای به آنجا بروند و تمرین کنند. تنها سالن موجود در گرگان،سالن فخرالدین اسعد گرگانی است که آن هم برای اجرا در نظر گرفته شده است.»