تاریخ انتشار: ۲۶ شهریور ۱۳۸۹ - ۱۷:۴۴

محمدرضا جمالی: شاید شما مانند بسیاری از افراد که وقایع خبری را از جانب رسانه‌های بین‌المللی پیگیری می‌کنند توجه کرده باشید که در مقطع 11 سپتامبر و قبل از آن رسانه‌های آمریکایی و غربی،

دائم کشیش دیوانه را به‌عنوان یک چهره معرفی می‌کردند و خبر از قرآن‌سوزی می‌دادند؛ آن هم نه یک‌بار و چندبار بلکه به‌صورت یک خط خبری پررنگ به آن می‌پرداختند.همچنین اظهارات شخصیت‌های مذهبی و سیاسی از واتیکان گرفته تا آمریکا را عنوان می‌کردند که در تقبیح صوری عمل کشیش دیوانه سخن می‌راندند.

اما همگان دیدند که در روز 11 سپتامبر که قرآن را سوزاندند، دیگر نه خبری از کشیش بود و نه خبری از سوزاندن قرآن. یک‌باره رسانه‌های آمریکایی و غربی به‌همراه شخصیت‌های آمریکایی شیوه سکوت را پیشه کردند و دیگر از میزگرد و سخنرانی و پخش‌های متفاوت در بخش‌های مختلف رسانه‌های غربی خبری نبود.

شاید این سؤال برای شما مطرح باشد که چرا به یکباره سکوت معنادار در سطح رسانه‌های غربی حاکم شد؟
دلیل آن روشن است و آن اینکه در مقطع 11 سپتامبر طراحان اصلی حادثه مشکوک انهدام برج‌ها برای انحراف اذهان از طرح مطالبات آمریکاییان از طراحان اصلی انفجار با عنوان کردن ساخت مسجد در نزدیکی ویرانه‌های برج‌ها و ماجرای کشیش دیوانه برا ی قرآن‌سوزی یک خط انحرافی تبلیغی برای سردرگمی افکار عمومی ایجاد کردند تا سؤال اصلی بی‌پاسخ بماند

که راستی طراحان اصلی انفجار برج‌های مرکز تجارت جهانی چه کسانی بودند؟ واقعیت این است که طراحان آمریکایی صهیونیستی تا حدودی موفق بودند؛ چراکه در روزی که می‌بایست طرح سؤال اصلی مبنی بر اسناد جدید از عاملان اصلی انفجار که متوجه دولتمردان آمریکایی می‌بود عنوان می‌شد، جای خود را به موضوع فرعی دیگری یعنی 2 اجتماع آمریکایی‌ها داد:

1 - اجتماع و تظاهرات موافقان ساخت مرکز اسلامی
2 - اجتماع و تظاهرات مخالفان ساخت مرکز اسلامی

این واقعیتی بود که در خط خبری رسانه‌ها دنبال شد و رسانه‌های مدعی ارسال حقایق و مروج دمکراسی، ابزار دست شعبده‌بازان اتاق فکر صهیونیست‌ها شدند. حال سؤال این است که چرا قرآن‌سوزی اتفاق افتاد و چرا آنها آن‌را انعکاس ندادند و در یک بایکوت خبری موضوع را دنبال کردند؟

پاسخ این است که با این حجم تقابل با اسلام و اسلام‌ستیزی و دست به کار شدن مسیحیان صهیونیستی و تبلیغ‌های فراوان رسانه‌ها، این حجم تبلیغات باید خروجی داشته باشد که با رفتار سخیف و موهن قرآن‌سوزی دنبال شد تا اندک طرفداران دست‌چندم مسیحیان صهیونیستی را سرخورده نکنند و از طرفی میزان حساسیت مسلمانان را تست کنند.

واکنش بموقع مردم مسلمان کشورهای جهان و طرح جدی مطالبه از دولت آمریکا و اعلام اینکه اتاق فکری و طراحانی اقدام به این رفتار موهن کرده‌اند، واقعیتی است که انگشت اشاره را به سمت دولت آمریکا و طراحان فکری صهیونیست آن اشاره رفته است. اقدام قرآن‌سوزی و بایکوت رسانه‌های غربی و سکوت مرگبار دولتمردان مدعی دمکراسی و آزادی نشانه‌ای از وجود سیاست یک‌بام و دوهوای غربیان در تعامل با ملل مسلمان است.

کوچک‌ترین اتفاق در گوشه‌ای از جهان اسلام یا یک محکومیت یک مجرم در یک کشور اسلامی با بازتاب وسیع رسانه‌ای روبه‌رو می‌شود و این درحالی است که قرآن‌سوزی در چند ایالت آمریکا با بایکوت و سکوت خبری برگزار می‌شود. اینگونه رفتارها گویای واقعیتی از نظام سلطه جهانی است که در رفتار دولتمردان غربی و صهیونیست‌ها دنبال می‌شود و تعریف جدیدی از جامعه آزاد اطلاعاتی ارائه می‌دهد؛ جامعه‌ای که مبتنی بر فریب و نیرنگ است.