محمد باقر قالیباف: بی‌شک یکی از دستاوردهای گرانبهای انقلاب اسلامی اعطای حق انتخاب مسئولان همه‌ی ارکان حکومت، مستقیم یا غیرمستقیم‌ به مردم است.

 هنوز کلام گهربار آن پیر فرزانه بر تارک نظام جمهوری اسلامی می‌درخشد که فرمود: میزان رأی ملت است.
مشارکت و انتخاب مردم همراه با ارزش‌های دینی، اخلاق و معنویت، الگویی از مردم‌سالاری، تحت عنوان مردم سالاری دینی را شکل داده است که هم توان پاسخگویی به خواست‌ها و مطالبات و نیازهای مردم و کشور را داراست و هم می‌تواند به عنوان یک الگوی نوین در کنار سیستم‌های مردم‌سالار دنیا مطرح ‌باشد. الگویی که در صورت تعمیق و نهادینه شدن می‌تواند حاوی نقاط مثبت همه نظام‌های سیاسی باشد و از نقاط آسیب‌پذیر و منفی آنها دوری گزیند. مردم با مشارکت آگاهانه و حضور شایسته در مقاطع مختلف نشان دادند که به این نظام دلبسته‌اند و آن را کاملاً با عقاید و عواطف خود هماهنگ می‌بینند. اکنون مخالفان نیز معترفند که نظام جمهوری اسلامی،نظامی مشروع و مقبول است و تلاش برای براندازی و تغییر آن آب در هاون کوبیدن است.
نظام ما سالهاست که مرحله‌‌ی استقرار و استحکام خود را سپری کرده و اکنون در مقطعی است که باید کارآمدی و توانمندی این نظام دینی در اداره هر چه بهتر زندگی مردم در ابعاد مختلف آن بسط و تعمیق پیدا کند.
اتفاقاً در انتخابات اخیر هم مردم بیشتر بر کارآمدی و توانمندی افراد منتخب نظر داشتند. انتخاب اخیر بار دیگر نشان داد که رشد، بلوغ فکری و سیاسی و قدرت تشخیص و آگاهی مردم ما فراتر از آن چیزی است که در برخی تصورات و تحلیل‌های غلط مندرج است.
مردم به خوبی جریان‌های مختلف سیاسی را می‌شناسند، خط و مشی‌ها را از هم تشخیص می‌دهند به اوضاع جهانی و تحولات و حساسیت‌های روز کشور در عرصه داخلی و خارجی وقوف دارند و براساس این مبانی و شناخت، در مقاطع مختلف رفتارهایی از خود بروز می‌دهند که مایه‌ی امیدواری و دلگرمی همه‌ی دلسوزان کشور و مایه‌ی یأس و دلسردی بدخواهان و مخالفان این مرز و بوم می‌شود.
به جز ابراز تواضع در برابر این عظمت و شکوه چه می‌توان گفت و به جز پیشانی شکر و سپاس به درگاه احدیت ساییدن چه می‌توان کرد.
اکنون انتخابات و رقابت‌های انتخاباتی به پایان رسیده و افق نوینی فراروی ما گشوده شده است. برای حرکت به جلو، برای ساختن و آباد کردن و تعالی بخشیدن به شهر، کشور و نظام جمهوری اسلامی ایران.
اکنون دوره‌ی رفاقت، همکاری و همدلی آغاز شده‌است. مردم گناه کسانی را که بر اختلاف، تنش و ستیزه جویی دامن می‌زنند و از طعنه‌زدن، تخریب کردن و سنگ‌اندازی در برابر حرکت جامعه به‌ سوی پیشرفت و تعالی کوتاهی نمی‌کنند، نخواهند بخشید.
اینک هنگامه‌ کار، تلاش و حرکت است و این حرکت باید بر جهتی استوار گردد که مردم در انتخابات ترسیم کرده‌اند.  پیام مردم در انتخابات چنان آشکار بود که جای حرف و حدیث و تفسیر و قرائت چندانی باقی نگذاشت.  مردم در این انتخابات عقلانیت، اعتدال و منطق را برگزیدند و به کسانی که به دور از هیاهو، جار و جنجال و شعار و سیاست‌‌زدگی در جهت کارآمد‌سازی نظام تلاش می‌کنند، رأی دادند و این خط تعادل، مسیری است که نظام جمهوری اسلامی بر آن استوار شده و اندیشه‌های بنیانگذار کبیر و فقید نظام و رهنمودهای رهبر فرزانه‌مان آن را ترسیم کرده‌است.
گفتمان پیروز در انتخابات، گفتمانی است که از بدو انقلاب شکل گرفته، با اندیشه‌های امام استحکام یافته و با رهنمودها و هدایت‌های رهبری بارور شده‌است.  مردم به اصولگرایی اصلاح‌طلبانه و اصلاح طلبی اصولگرایانه رأی دادند و این همان گفتمان مقام معظم رهبری و خط مشی‌ای است که ایشان در شکل‌گیری، تجلی و قدرتمند شدن آن نقش اصلی را ایفا نموده‌اند.
اصولگرایی و اصلاح طلبی در مقابل هم نیستند حتی از همدیگر جدا هم نیستند کنار هم قرار دادن این دو پیامی است به کسانی که آن دو را جدا از هم می‌انگارند یا مقابل هم قرار می‌دهند.
اصلاح‌طلبی در بطن اصولگرایی نهفته است، اصولگرایی هم مبنای اصلاح‌طلبی است. اصلاح‌طلبی بدون اصولگرایی معنایی ندارد و اصولگرایی بدون اصلاح‌طلبی به بن‌بست می‌رسد این دو چنان به هم آمیخته‌اند که هریک بدون دیگری ناقص و ابتر می‌ماند. اما برخی گروه‌های سیاسی، همیشه چنان رفتار می‌کنند که مردم برسر دوراهی‌ها باقی می‌مانند ،گروهی طرفدار آزادی و گروهی دیگر خواهان عدالتند، گروهی بر پیشرفت و توسعه تأکید دارند و گروهی دیگر بر هویت و ثبات و نهایتاً گروهی اصولگرا هستند و گروه دیگر اصلاح‌طلب و مردم مجبورند از این دوراهی‌ها یکی را برگزینند و دیگری را وانهند. اما مردم هم خواهان آزادی‌اند هم عدالت را می‌طلبند، هم پیشرفت می‌خواهند و هم می‌خواهند  این پیشرفت بر بنیان‌های عقیدتی و هویتی مردم استوار باشد. مردم هم می‌خواهند مؤمنانه زندگی کنند و هم در زندگی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی پیشرو باشند.
مردم خواهان اصلاح و بهبود دائمی در همه حوزه‌های زندگی سیاسی، اجتماعی هستند و در ضمن می‌خواهند این اصلاحات در چارچوب نظام جمهوری اسلامی و بر پایه ارزش‌ها، آرمان‌ها و اصولی باشد که انقلاب اسلامی و اندیشه‌های حضرت امام طراحی کرده است و اکنون هرکس دل در گرو نظام، کشور و مردم دارد باید در جهت تقویت این گفتمان بکوشد. اصولگرایی اصلاح‌طلبانه درصدد این است که به این خواسته‌های بحق مردم پاسخ مناسبی ارائه دهد. اصولگرایی اصلاح‌طلبانه آرمانگراست و حاضر نیست ذره‌ای از آرمان‌ها و اهداف انقلاب و مردم کوتاه بیاید، اما در همه عرصه‌ها، داخلی و خارجی، این آرمان‌ها را براساس واقعیات، مقدورات و محدودیت‌ها پیگیری می‌نماید. اصولگرایی، محافظه‌کاری یا راستگرایی نیست و با بنیادگرایی، جزم‌اندیشی و تحجر هم نسبتی ندارد.
اصلاح‌طلبی هم  جدا از لیبرالیسم، سکولاریسم و ولنگاری است. تلاش برای تضعیف پایه‌های نظام دینی اصلاح‌طلبی نیست، افساد طلبی است. اصلاح‌طلبی تلاش برای مبارزه با هرگونه فقر و فساد و تبعیض است. اصلاح‌طلبی بازبینی مداوم ابزارها و روش‌ها و سیاست‌هاست برای رسیدن به آرمان‌ها و اهداف عالیه اسلام و انقلاب و اصلاح‌طلبی یعنی تلاش برای تقویت و تعمیق نظام جمهوری اسلامی بر این اساس، باید از حضرت امام(ره) به عنوان اولین اصولگرای اصلاح‌طلب نام برد. عارف، فقیه، اندیشمند و سیاستمداری که مدام در همه حوزه‌های زندگی بشر، در حال نوآوری، خلاقیت، اصلاح و سنت‌شکنی بود ولی این همه را براساس اصول مستحکم و متقن اسلام و ارزش‌های دینی بنا می‌کرد و مقام معظم رهبری به عنوان پیرو واقعی و اصیل آن پیر حکیم، راهبر اصلی اصولگرایی اصلاح‌طلبانه در عصر حاضر است.
رهبر فرزانه‌ای که اصولگرایی را بر ارکان ایمان و هویت اسلامی انقلاب، عدالت، حفظ استقلال همه‌جانبه کشور، تقویت خودباوری و اعتماد به نفس در همه زمینه‌ها، جهاد علمی، تثبیت آزادی و آزاداندیشی، شکوفایی اقتصادی کشور در رسیدگی به زندگی مردم استوار می‌سازد. و اصلاحات را در چارچوب قانون اساسی و درجهت تحکیم و تعمیق و تقویت آن تعریف می‌کند و آن را ضابطه‌مند و مبتنی بر ارزش‌ها و معیارهای اسلامی ایران و به دور از افراط و تفریط و هماهنگ در همه حوزه‌ها تعریف می‌کند، و آن را تلاش درجهت زدودن فقر و فساد و تبعیض از جای جای زندگی اقتصادی سیاسی و فرهنگی مردم می‌داند.
ترکیب منتخبین مردم در انتخابات 24 آذر به این معیارها نزدیک است و البته درجهت هماهنگی بیشتر باید بکوشند و راه صحیح هم همین است. اکنون اصولگرایی آن گونه که توسط رهبری در طول بیش از یک دهه در حوزه‌های مختلف به مرور تبیین شده و بسط یافته، تبدیل به یک فرهنگ شده است، فرهنگی که در انتخابات اخیر هم، مردم براساس شاخص‌ها به مؤلفه‌های آن رأی دادند و افراد نزدیک به آن را برگزیدند، اکنون راه صحیح و نجاتبخش کشور پیروی از همین فرهنگ و تلاش درجهت بهینه‌سازی و اجرایی‌کردن آن است. براین‌اساس می‌توان گفت پیروز انتخابات، اصولگرایی به روایت رهبری است و وجود و تقویت این معیارها و مؤلفه‌ها در مسئولان کشور است که می‌تواند به اداره بهتر کشور و تجلی کارآمدی نظام در سازمان‌دادن به زندگی مادی و معنوی مردم منجر شود.
اکنون مسیر آینده با رأی و خواست مردم روشن شده است. پس باید سیاست‌زدگی، افتراق، ستیزه‌جویی و اختلاف‌افکنی را وانهاد و درجهت کار صادقانه برای این ملت و کشور همت گماشت.