تاریخ انتشار: ۲۰ مهر ۱۳۸۹ - ۱۸:۲۹

محمدرضا جمالی: هنگام زوال بنی‌امیه، عباسیان برای روی کار آمدن، عملیات روانی گسترده‌ای را شروع کردند و شعار «الرضا من آل محمد» را به‌عنوان محور تبلیغاتی خود معرفی کردند.

این شعار که نمونه‌ای از وحدت مبتنی بر مجموعه‌های مبهم یا چندمعنایی (Polysemy) بود به‌دلیل ابهام نهفته در مفهوم یا شعار هریک از گروه‌ها و طایفه‌های درگیر در مبارزه با دشمن مشترک تفسیر خاص خود را ارائه می‌کرد و هرکسی از ظن خود یار آن می‌شد؛ به‌طوری‌که این ابهام و چندمعنایی عامل ایجاد وحدت موقتی بین گروه‌هایی شد که در عباسیان بدان رسیدند تا بنی‌امیه را سرنگون کنند؛

چراکه علویان بر این باور بودند که مراد از «الرضا من آل محمد» به خلافت رساندن یکی از فرزندان امام علی(ع) است اما عباسیان یکی از تبار عباس، عموی پیامبر را در سر می‌پروراندند و آنان زیرکانه و مزورانه این شعار را برای جلب نظر علویان و شیعیان طراحی کرده بودند.

در جریان موسوم به اصلاح‌طلبی و انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری، شعارهایی که بخشی از اردوگاه اصلاح‌طلبان برای جلب رأی به بیرون ارائه می‌داد دال بر دفاع از انقلاب و مردم و قرار دادن مسیر اداره کشور بر آرای امام(ره) و انقلاب بود؛ اگرچه این شعارها که از جانب یکی از کاندیداها سر داده می‌شد، در همان گام اول نیز کمرنگ شد و به‌واسطه حضور عناصر مشارکتی و مجاهدین انقلاب، مسیر به سمت دیگری رفت.

اما این طیف بعد از ناکامی در انتخابات به‌جای پذیرش شکست و واقعیات، برخلاف آنچه ادعا می‌کردند و می‌کنند در مسیری حرکت کردند که مورد خواست دشمنان انقلاب بود تا جایی‌که رسانه‌های بیگانه را که علیه مردم و انقلاب حرکت می‌کردند به‌عنوان تریبون خود انتخاب کردند و در زمین بازی طراحی‌شده دشمنان که همانا آسیب به نظام ولایی و تجدیدنظر در اصول انقلاب بود، حرکت کردند و هم‌راستا با دشمنان و ضدانقلابیون معدوم، گروهک‌ها را تبرئه کرده و نظام اسلامی را متهم نمودند و خط بطلانی بر گذشته خود کشیدند.

درواقع شعار اصلاح‌طلبی که مکمل اصولگرایی و ملزوم یکدیگر هستند از جانب عده‌ای به‌ناحق تصرف شد و برخلاف آنچه می‌گفتند و ادعا می‌کردند، اهداف مرموز دیگری را در نظر داشتند؛ به‌طوری‌که امروز که بیش از 15 ماه از انتخابات می‌گذرد، هر‌روز سرعت فاصله گرفتن و دور شدن از آرمان‌های انقلاب برای مدعیان اصلاح‌طلبی بیشتر می‌شود، زیرا حنای آنها رنگ باخته و دیگر گذشته‌شان محل اتکایی برای امروز آنها نیست.

بنابراین ضرورت دارد گروه‌ها و چهره‌های سیاسی حاضر در عرصه سیاست از حرکت در فضای مه‌آلود و برنامه‌ریزی مبهم و مغلق‌گویی پرهیز کنند و شفافیت سیاسی را به رفتار خود اضافه کنند؛ چراکه امروزه زمان چند معنایی واژه‌ها گذشته است و مردم انتظار شفافیت و صداقت دارند و شعارها را به محک تجربه و عمل می‌سنجند.

اگر کسانی فکر می‌کنند در فضای مبهم گویی و کلی‌بافی می‌توانند حرکت استوار سیاسی برای خود ترسیم کنند، درک نوینی از شرایط امروز و سیر تحولات ندارند؛ چراکه امروز مطالبه جدی مردم از بازیگران عرصه سیاست، صراحت و صداقت است و مرزبندی آشکار با بیگانگان و ضدانقلابیون و فتنه‌گران این روند را آشکار می‌کند و چشمان تیزبین مردم ناظر این رفتار است و سیاست مه‌آلود جایی در فضای سیاسی کشور ندارد.