رضا قربانی: فضای مجازی چاقوی دولبه‌ است؛ همان طور که می‌تواند سبب خیر شود، آثاری سوء هم دارد.


 البته مهم است که با نگاهی انتقادی برای استفاده مطلوب از امکانات آن اقدام کنیم. فضای مجازی عمری حداکثر 50 تا 60 سال دارد. هر چند که شاید عمر همه‌گیر شدنش به زحمت به 20 سال برسد اما در همین زمان اندک، تاکنون 2نسل مختلف فضای مجازی را تجربه کرده‌ایم.

نسل اول یا چیزی که به آن می‌گوییم وب‌استاتیک از اوایل این قرن کم‌کم جای خودش را به نسلی داد که به آن می‌گوییم وب 2.0. نسل اول وب بر پایه ارتباط یکطرفه بنا شده بود و فرستنده‌های اطلاعات از طریق سایت‌های اینترنتی اقدام به انتشار محتوا و مطالبی می‌کردند که گیرنده‌های اطلاعات آن را همان‌طوری که فرستنده می‌خواست دریافت می‌کردند. اما این شیوه ارتباط که موسوم به ارتباط یکسویه است همیشه مطلوب نبوده و مردم تمایل به تعامل و ارتباط دوسویه دارند. انسان‌ها تمایل دارند در لحظه دریافت پیام بازخورد یا فیدبک خود از پیامی که دریافت کرده‌اند را به فرستنده اعلام کنند. این چیزی بود که نسل دوم وب موسوم به وب 2.0 برای ما به ارمغان آورد.

اشتباه نکنید! وب 2.0 یک ابزار یا یک زبان جدید برنامه‌نویسی نبود. وب 2.0 حاصل نوع نگاه و تفکر جدیدی بود که به مرور بر فضای مجازی حاکم شد و در این فضای جدید بود که فرستندگان پیام از برج‌عاجی که بر بالای آن نشسته بودند پایین آمدند و همسطح گیرنده پیام شدند. در فضای وب 2.0 فضای مجازی به سمت ایجاد انواع مختلف شبکه‌های اجتماعی موسوم به شبکه‌های مجازی رفت.

در این فضا گیرنده پیام همان‌قدر فرستنده بود که فرستنده پیام گیرنده! در فضای جدید، ارسال یکطرفه پیام بی‌معنا به‌نظر می‌رسید و حالا فرصتی پیش آمده بود تا آنهایی که تا دیروز فقط شاهد و بیننده و شنونده پیام‌های رسانه‌ای بودند خود در شکل‌گیری و انتشار پیام‌ها دخالت کنند. اکنون هر شخصی که حرفی برای گفتن داشته باشد به‌راحتی می‌تواند از طریق ابزارهای فضای مجازی به یک فرستنده تبدیل شود و از سراسر دنیا بینندگان و شنوندگانی برای خودش داشته باشد. به این ترتیب شبکه‌هایی مانند یوتیوب و انواع مختلف آن شکل گرفتند. افرادی که تا دیروز بایستی برنامه‌های گران‌قیمت تولید شده توسط شبکه‌های محدود تلویزیونی دنیا را می‌دیدند برای خودشان شبکه‌های تلویزیونی خانگی راه انداختند.

در این برنامه‌های ارزان‌قیمت تلویزیونی بر بستر فضای مجازی، از هر قلم جنسی پیدا می‌شود. مثلا ممکن است کسی که متخصص پزشکی است تجربه‌هایش در مورد یک بیماری خاص را از طریق یک دوربین معمولی ضبط و در فضای مجازی منتشر کند.گفتیم که وب 2.0 قبل از اینکه ابزار باشد یک نگاه است. شاید مردم گمان کنند وب 2.0 خلاصه شده در یوتیوب، فیس‌بوک، لینکداین، توئیتر و سایت‌هایی مانند آن است اما این طور نیست. هر جایی که بتوان در مورد مطالب یک وب‌سایت نظر داد و آن نظر در کنار مطلب اصلی منتشر شود و یا مطلب را به دوستان توصیه کرد و هر امکانی که تعامل انسانی در فضای مجازی را فراهم کند، یکی از مصادیق وب 2.0 است.

در فضای مجازی تعاملی، ارتباطات انسانی بسط داده می‌شود و شما با دوستانی که آنها را از نزدیک می‌شناسید یا شاید نمی‌شناسید به اشتراک‌گذاری تجربیات‌تان می‌پردازید. این مفهوم بزرگی است که نمی‌توان به سادگی از کنار آن گذشت؛ واقعیتی که آرام آرام در حال اتفاق افتادن در صدا و سیمای خودمان است. مدتی است که شاهد پخش و بازانتشار محتوای تولید شده در شبکه‌های تلویزیونی در وب‌سایت صدا و سیما هستیم. این روزها شما می‌توانید مطالب مورد نظر خودتان که از شبکه‌های تلویزیونی پخش شده را به‌صورت زنده و یا بعد از ساعت پخش از طریق سایت دنبال کنید.

صدا و تصویر در رسانه‌های اجتماعی

فیلم آخر دیوید فینچر، کارگردان هفت، باشگاه مشت‌زنی و مورد عجیب بنجامین باتن اکران شده است. چیزی که باعث شده پای فینچر به شبکه‌های اجتماعی کشیده شود نام و موضوع فیلم است؛ شبکه‌های اجتماعی. داستان این فیلم در مورد مارک زاکربرگ، پایه‌گذار فیس‌بوک و جوان‌ترین میلیاردر دنیاست. مارک زمانی که دانشجوی هاروارد بود به این ایده فکر کرد که ابزاری طراحی کند که با دوستانش پیوسته در ارتباط باشد. این ایده در اتاق او در خوابگاه تبدیل شد به فیس‌بوک. بعد از حدود 7 سال علاوه بر دوستان زاکربرگ 500 میلیون نفر دیگر عضو این شبکه اجتماعی هستند. اما وقتی داریم از شبکه‌ها و رسانه‌های اجتماعی حرف می‌زنیم دقیقا از چه چیزی صحبت می‌کنیم؟

ابزارها و تکنولوژی‌ رسانه‌های اجتماعی که شیوه یادگیری ما را تغییر داده و بهره‌وری ما در کار کردن را بیشتر کرده‌اند چیستند؟
در این چند سال تکنولوژی‌های اجتماعی یا رسانه‌های اجتماعی تأثیرات عمیقی بر شیوه زندگی ما گذاشته‌اند. همه اینها باعث شده که زندگی، کارکردن، یادگرفتن و بازی کردن ما تغییر کنند. اما شاید بگویید عمر وب که 20 سال است. پس در این چند سال اخیر چه تغییری در وب رخ داده که آن را این‌قدر متفاوت و جذاب کرده است؟

در این جدول تفاوت دو نسل وب را می‌بینید: در وب 1.0 محتوا توسط افراد حرفه‌ای تولید و منتشر می‌شد و مصرف‌کننده هم محتوا را مصرف می‌کرد. اگر وب 1.0 مانند CDهایی باشد که فقط می‌شود یک بار روی آنها رایت کرد، وب 2.0 مانند CD‌هایی است که بارها و بارها قابل نوشتن و پاک کردن و دوباره نوشتن هستند. در وب 2.0 هر کسی می‌تواند در تولید محتوا، اصلاح و انتشار آن مشارکت داشته باشد.

کافی است یک خط اینترنت داشته باشید. با استفاده از تکنولوژی‌های مانند بلاگ‌ها، ویکی‌ها و پادکست‌ها دیگر فقط متخصصان نیستند که می‌توانند بنویسند بلکه همه می‌توانند در این فضا حضور داشته باشند. حالا با یک گوشی ساده تلفن همراه و یا یک رکوردرصدا می‌توانید صدا و تصویر تولید و آن را در قالب پادکست و یا وادکست منتشر کنید.

در پایان بگذارید یک دسته‌بندی از تمام آن چیزهایی بدهیم که ما به آنها می‌گوییم رسانه‌های اجتماعی، در این صورت بهتر می‌فهیم در مورد چه چیزی حرف می‌زنیم.

شبکه‌های اجتماعی: گاهی اوقات شبکه‌های اجتماعی را با رسانه‌های اجتماعی اشتباه می‌گیرند که در شماره‌های بعد در مورد تفاوت این دو گپ می‌زنیم. اما فعلا همین قدر بدانید که ساختن روابط آنلاین با دیگران و انجام فعالیت در ارتباط با دیگران در فضای وب را شبکه‌های اجتماعی می‌نامند.

میکروبلاگینگ: ارسال، دریافت و پاسخ دادن به پیام‌های کوتاه دیگران در فضای وب. یک جورهایی مانند ارسال پیامک می‌ماند، منتها در بستر وب و به تعداد بی‌شماری آدم که شما را دنبال می‌کنند. از این راه شما و کسانی که می‌خواهید همیشه در ارتباط با هم باشید مدام از وضعیت همدیگر باخبر خواهید بود.

بوک‌مارکینگ: مرتب کردن و اشتراک لینک‌های مفید اینترنت با همدیگر.

اشتراک فایل: ایجاد، ذخیره و اشتراک فایل‌هایی در تمام فرمت‌های ممکن مانند تصاویر، فیلم، ارائه پاورپوینت، اسناد و... .

ابزارهای ارتباطی: ارتباط برقرارکردن از طریق ارسال پیام‌های فوری، چت، ملاقات‌های تحت وب.

ابزارهای همکاری (ویکی‌ها): کار همزمان یا غیرهمزمان با دیگر افراد برای اصلاح اسناد، ارائه‌ها، نقشه‌های ذهنی و... .

وبلاگ‌نویسی: خواندن، نوشتن و کامنت گذاشتن روی نوشته‌های وبلاگ‌های مختلف.

پادکست: ایجاد و گوش دادن به محتوای صوتی در قالب فایل‌های MP3.