ارسلان مرشدی: یک سال پیش در چنین ایامی و در یک اقدام تروریستی در جنوب شرق کشور، تعدادی از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، روسای طوایف و قبایل و ریش‌سفیدان استان سیستان و بلوچستان به شهادت رسیدند.

حمله تروریستی شهر پیشین از توابع شهرستان سرباز در استان سیستان و بلوچستان توسط فردی که سلاح انفجاری به‌خود بسته بود، صورت گرفت. عامل انتحاری این حادثه تروریستی هنگامی که نمایشگاهی از دستاوردهای محلی برای بازدید عموم برپا شده بود و قرار بود حاضران قبل از تشکیل جلسه از این نمایشگاه بازدید کنند، وارد نمایشگاه شد و یکی از عملیات‌های تروریستی پرتلفات سال‌های اخیر را انجام داد. این حادثه تروریستی در ساعت 8 و 20 دقیقه صبح یکشنبه 26 مهر ماه 1388و در محل همایش سران و معتمدان روی داد که طی آن حدود 60 نفر کشته یا مجروح شدند.

در این حادثه علاوه بر سردار سرتیپ پاسدار نورعلی شوشتری و سردار سرتیپ پاسدار محمدزاده، فرمانده سپاه پاسداران سیستان‌وبلوچستان، مرادی، فرمانده سپاه ایرانشهر و سردار علی علویان، فرمانده تیپ پیاده صاحب الزمان سپاه ثارالله به همراه بسیاری از سران قبایل و طوایف سیستان و بلوچستان نیز به شهادت رسیدند.

سردار سرتیپ پاسدار شوشتری که جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه نیز بود پس از به‌عهده‌گرفتن مسئولیت قرارگاه عملیاتی سپاه در جنوب شرق کشور در طول 5 ماه با برگزاری چند جلسه با مردم و سران قبایل و طوایف استان سیستان و بلوچستان، چگونگی تأمین امنیت پایدار در شرق کشور را بررسی کرده بود. مشارکت مردم منطقه در ایجاد امنیت پایدار در شرق کشور از اهداف مهم به شمار می‌رفت و شهید شوشتری قرار بود صبح یکشنبه در پنجمین نشست در شهر پیشین از توابع شهرستان سرباز استان سیستان و بلوچستان با مردم بومی منطقه و سران قبایل به گفت‌وگو بنشیند. اما انفجار شدید توسط یک عامل انتحاری باعث شد تا این جلسه هرگز برگزار نشود.

رهبر معظم انقلاب اسلامی یک روز بعد در جمع شورای برنامه‌ریزی کنگره بزرگداشت شهدای خراسان گفتند: «این شهید عزیزمان، شهید شوشتری واقعاً جزو عناصر پاکیزه سپاه بود. بنده ایشان را از نزدیک می‌‌شناختم و می‌‌دانستم که جزو انسان‌های مؤمن، پاک، سالم، صمیمی، فعال، زحمتکش و حقیقتاً مظهری از همین ارزش‌هایی بود که متراکم می‌شود و یک شهید را به‌وجود می‌‌آورد؛ در واقع، شهید شوشتری خودش را به این کنگره رساند و در عداد شهدا قرار گرفت. خداوند انشاءالله درجات ایشان را عالی کند و گوارا باد بر این انسان مجاهد و مبارز این پایان باارزش، بعد از اینکه سال‌ها در جنگ بوده و تجربه‌های جنگ را از سرگذرانده و سالم از جنگ بیرون آمده، بالاخره شهادت نصیبش شد. این خیلی ارزش بزرگی است؛ به خانواده ایشان و دوستان ایشان باید تبریک و تسلیت بگوییم.»

اندیشه فرهنگی و سازندگی

شهید نورعلی شوشتری در خانواده‌ای دهقان و مذهبی در سال ۱۳۲۷ در روستای سر ولایت نیشابور استان خراسان به دنیا آمد. وی همچنین مؤسس و عضو هیأت مدیره شرکت احیا صنایع خراسان بود. بعد از فرماندهی لشکر 5 نصر، شهید شوشتری فرمانده قرارگاه نجف اشرف شد و بعد از پایان جنگ نیز مدتی فرماندهی قرارگاه ثامن‌‌الائمه(ع) در شمال شرق کشور را بر عهده گرفت و پس از آن مسئولیت فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهداء(ع) به وی سپرده شد. سردار شوشتری طرح‌‌های زیادی برای برقراری امنیت و حتی درخصوص بازارچه‌های مرزی داشت و همین عملکرد و ایده‌هایش موجبات ترس و واهمه ضد‌انقلاب و گروه‌های تروریستی را فراهم آورده بود؛ چرا که آنها می‌‌دانستند با حضور و اقدامات شهید شوشتری در منطقه، در کوتاه‌مدت دیگر جایی برای آنها باقی نخواهد ماند. ایجاد این تنگنای فرهنگی برای عناصر مخالف و معاند تروریستی، به عمق اندیشه و گفتمان شهید شوشتری برمی‌گشت؛ به واقع شهید نورعلی شوشتری به گفتمان و اندیشه فرهنگی و سازندگی اعتقاد داشت.

همین باور هم سبب شد تا وی برای مشکلات عدیده امنیتی منطقه قائل به راهکار نظامی نبوده و نسخه فرهنگی ارائه دهد. حضور مستمر وی در فعالیت‌های فکری و فرهنگی منطقه باعث تبدیل ایشان به یک نمونه عینی از وحدت و فعالیت شد. این الگوی حضور و فعالیت در عرصه‌های اجتماعی و فرهنگی موجبات پیوند بیشتر مردم و مسئولین در منطقه را نیز فراهم آورد. علاوه بر این همبستگی بین قبایل و طوایف منطقه نیز مرهون اقدامات و فعالیت‌های مثمر و مستمر این سردار وحدت بود. چنان‌که ابراهیم شهریاری یکی از همراهان ایشان گفته است که با توجه به حضور من در سال‌های متمادی در استان سیستان و بلوچستان، در طول تاریخ انقلاب جایی ندیده بودیم که بزرگان طایفه‌ها به نظام خیانت کنند و این افراد از اقدامات سردار شوشتری در مدت حضورش در این استان استقبال بسیار خوبی کردند.

بحث همایش‌های سران طوایف و عشایر که پیش آمد، هدف ایجاد وحدت در منطقه بین سران مد نظر بود تا همه دور هم جمع شوند و توانایی هر طایفه سنجیده شود و همه اینها هزینه‌‌بر بود. سردار شوشتری در این زمینه تأکید داشت که به همان رسم و رسوم خودتان چادرهایی را برپا کنید و دور هم جمع شوید. تمام افرادی را که از اوایل انقلاب با یکدیگر بودند و مشکلات داشتند، حتی قصد انتقام‌گیری از یکدیگر را در سر می‌پروراندند را دور هم جمع و نصیحت کرد و از آنها نسبت به یکدیگر رضایت گرفت و بعضی از افراد پس از 20 سال در برخی روستاهای اطراف سراوان اختلافات خود را کنار گذاشتند و دوستی‌‌های جدید شکل گرفت. این کارنامه درخشان در کلام دیگر همرزمان و سران طوایف و قبایل دیگر منطقه بارها و بارها تکرار شد.

حمایت غربی از جنایت ریگی

گروگانگیری پرسنل مرزبانی، حمله به ستون‌‌های گشتی نیروی انتظامی، حمله به مسافران در محور تاسوکی زابل و به‌شهادت‌رساندن 22 شهروند بی‌‌گناه و گروگانگیری 7 تن دیگر و فرار مهاجمان به پاکستان و افغانستان، انفجار بمب در مسجد امیرالمؤمنین(ع) زاهدان که منجر به شهادت تعدادی از نمازگزاران شد و در نهایت نیز به شهادت رسیدن 60 نفر از فرماندهان و پرسنل سپاه پاسداران از جمله شهید شوشتری و روسای قبایل بلوچ توسط گروه جندالله، مجموعه وقایع تلخی است که طی 4سال گذشته در منطقه شرق و جنوب ‌شرقی ایران رخ داده است؛ گروهک تروریستی جندالله گروهی است که بیشتر این جنایت‌‌ها را باعث شده و مسئولیت آنها را بر عهده گرفته است.

آخرین حادثه تروریستی گروهک عبدالمالک ریگی، منجر به شهادت شهید شوشتری، جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه، سردار محمد‌زاده، فرمانده سپاه سیستان و بلوچستان و تعدادی دیگر از فرماندهان سپاه به همراه معتمدان و ریش سفیدان و مردم بلوچ و اهل سنت سیستان و بلوچستان شد. این اما تفاوت بارزی با دیگر جنایت‌های این گروهک داشت؛ فاجعه پیشین آخرین برگ جنایت‌های ریگی بود. مضاف بر اینکه شهادت شوشتری و سرداران سپاه به همراه روسای قبایل روحی تازه از مبارزه در مردم و مسئولین سیستان و بلوچستان با گروهک تروریستی ریگی ایجاد کرد و همچنان که وی پیش‌بینی کرده بود، جنایات این گروهک چندان دوام نیاورد.

البته همان زمان هم انفجار نشست سران قبایل بلوچ که به کشته و زخمی شدن بسیاری از آنها انجامید، این دیدگاه را تقویت کرد که ایده‌آل و هدف نهایی چنین جنایتی انداختن بذر نفاق و اختلاف در بین مذاهب و نژادهای محلی منطقه است. طراح این اندیشه که در آن سوی مرزها مسکن و مأوا داشته و دارد به مبارزه با اندیشه‌ای پرداخت که بنیان‌های آن را هدف قرار داده بود؛ بنیان‌هایی که ادامه حیات خود را در اختلاف و تفرقه قومی و مذهبی جست و جو می‌کرد.

آرزوی شهادت

شهید شوشتری برای برقراری امنیت و وحدت در استان سیستان و بلوچستان معتقد بود که به جای رجوع به طبقه خواص آلوده به تفکرات افراطی سلفی، قاچاقچیان مواد‌مخدر و قدرت طلب که خطوط سیاسی خود را از تفکرات سلفی و وهابی پاکستان و عربستان سعودی می‌گیرند، با اعتماد به عامه مردم اهل سنت باید به آنها رجوع کرد.
وی اعتقاد فراوانی به مرزداران بلوچ داشت و معتقد بود که امنیت پایدار در سیستان و بلوچستان زمانی تحقق خواهد یافت که به‌خود مردم واگذار شود.

از این‌رو شهید شوشتری امنیت مرزهای جنوب شرقی را به‌خود مردم واگذار می‌کرد و معتقد بود که همین عامه مردم اهل سنت تا آخر با انقلاب هستند و این را بارها ثابت کرده‌اند.

وی بارها اعلام کرده بود که حل مشکلات استان سیستان و بلوچستان دارای ارزش بسیاری است. چنان‌که چند روز قبل از شهادتش توسط گروهک تروریستی ریگی گفته بود که امیدوارم با شهادت من مشکلات مردم سیستان و بلوچستان حل شود. البته وی بارها از خدا طلب شهادت کرده بود و شهادت را اجر خود از خدا می‌دانست.

هندسه امنیتی شهید شوشتری

طرح ناتمام سردار شهید نورعلی شوشتری، جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه و فرمانده قرارگاه قدس پیوند نخبگان مردمی و جهادی برای برقراری امنیت پایدار در منطقه جنوب شرق کشور بود. در هندسه فکری و فرهنگی شهید شوشتری تثبیت مولفه‌های امنیت پایدار به‌عنوان محمل رشد و پیشرفت منطقه در گرو همیاری و همکاری تمامی اقشار و طبقات مردمی بود. ایشان با عطف به این مسئله، امنیت منطقه را به میان مردم برد و تلاش کرد تا با کمک و مساعدت مردم منطقه این مهم را به سامان برساند. به واقع امنیت بومی و محلی در اندیشه ایشان با خواست مردمی ظهور و بروز ملموس‌تری می‌یافت. البته امنیت منطقه جنوب شرق کشور در حالی از ابتدای همان سال به سپاه واگذار شد که تا پیش از آن، قرارگاه فتح نیروی انتظامی، مسئولیت تأمین امنیت منطقه را برعهده داشت.

پس از این انتقال مسئولیت به سپاه، شهید شوشتری به همراه شهید محمدزاده، فرمانده سپاه سیستان ‌و بلوچستان به بازخوانی مختصات امنیتی منطقه پرداخت و به‌عنوان کنشگران امنیت منطقه طرح‌ها و برنامه‌های مختلفی را برای افزایش ضریب نفوذ امنیت در منطقه اجرا کردند. یکی از این همه طرح‌های امنیتی در منطقه، تابستان گذشته اجرا شد که طی 15 روز عملیات اطلاعاتی و امنیتی علیه تروریست‌ها در منطقه بسیاری از آنها به هلاکت رسیدند. نقشه راه شهید شوشتری در این مسیر نیز به همان هندسه امنیتی ایشان برمی‌گشت. مختصات این هندسه امنیتی نیز بهره‌گیری از ظرفیت بومی و محلی مردمان منطقه بود. ایشان با به‌کارگیری بهینه از نیروی طوایف و قبایل منطقه به مقابله با تروریست‌ها و برقراری امنیت در منطقه‌ای پرداخت که در آتش ناامنی می‌سوخت. برای مقابله با این ناامنی ایشان به فعال‌سازی‌ ظرفیت نهفته نخبگان و برگزیدگان بومی و محلی به‌منظور تقویت فضای وحدت و همدلی روی آورد. این گفتمان امنیتی ایشان نیز با اقبال و استقبال مردمی نیز مواجه شد.

اگر چه ضریب نفوذ گفتمان شهید شوشتری در راه تثبیت و تبیین لایه‌های پایین‌تر جامعه بود، اما انفجار نشست سران طوایف و قبایل بلوچ همه چیز را فروریخت. از این‌رو بسیاری بر این باور بودند که شاید این گفتمان متوقف شود. اما فرمانده کل سپاه پاسداران با تأکید بر اینکه شهید شوشتری پایه‌گذار اقدامات توسعه‌ای در زمینه‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و معیشتی در این منطقه بود، وضعیت این مناطق را بهتر از گذشته ارزیابی کرد و گفته است که حل موضوعات امنیتی و محرومیت‌زدایی در این منطقه همچنان ادامه دارد و سال‌ها باید تلاش کرد تا امنیتی پایدار و سرمایه‌گذاری اقتصادی مناسبی در این منطقه صورت گیرد.

کینه‌ای خارجی برای انتقامی کور

سردار سرلشکر محمدعلی جعفری در مورد شهادت سردار شوشتری گفت که خون شهدای بزرگی مانند سردار شوشتری و یارانش در راه ایجاد وحدت بین اقوام، اهل تسنن و تشیع در سیستان و بلوچستان ریخته شد.

یکی از برجسته‌ترین سیاست‌هایی که در آن منطقه مطرح شد و سردار شوشتری آن‌را پیگیری کرد موضوع سپردن امنیت جنوب شرق کشور به مردم خود آن منطقه بود. این راهبرد وی در پیوند بین گروه‌های قومی و قبیله‌ای منطقه جست‌وجو می‌شد. از این‌رو سردار شوشتری برای اجرایی کردن راهبرد سپاه، تلاش‌های خود را شروع کرد و با تمام توان، باور و اعتقاد خود در برقراری امنیت مردمی را پیاده‌سازی‌ کرد. ایشان در این راه به میان قبایل منطقه رفت و توانست در این مدت ارتباط خوبی نیز با سران قبایل منطقه برقرار کند.

شهید شوشتری توانست همین توان بومی و محلی را علیه نیروهای آشوب طلب و تروریست بسیج کرده و به مقابله با آنها برخیزد. وی به موازات اقدامات فرهنگی خود از توطئه گروهک تروریستی ریگی نیز غافل نماند و طی عملیاتی که علیه این گروهک تروریستی انجام داد توانست بسیاری از اعضای آن را به هلاکت رساند. بعد از این عملیات بود که این گروهک تروریستی فهمید، نمی‌تواند در برابر اتفاقات ریشه‌دار و دامنه‌داری که در این منطقه در حال وقوع است، مقاومت کند. لذا با حمایت خارجی درصدد برنامه‌ریزی برای تغییر روش عملیات‌های انتحاری برای برهم‌زدن وضعیت جدید امنیتی و فرهنگی منطقه برآمد. همین مسئله هم باعث شد تا مانند اکثر جنایت‌های تروریستی سال‌های اخیر در منطقه جنوب شرق کشور و استان سیستان و بلوچستان، گروهک جندالله بلافاصله با انتشار بیانیه‌ای مسئولیت این عملیات انتحاری را بپذیرد.

مضاف بر اینکه پیشینه حمایت‌ بیگانگان نیز به‌خوبی تأیید‌کننده این مسئله است. ملاقات ملاجلیل قنبرزهی با ژنرال آمریکایی مپکو در فرودگاه قندهار و انفجار 7بمب در یک هفته بعد در 7 نقطه زاهدان، یا دیدار یک سال بعد مولوی محمود و مولوی صلاح‌‌الدین با 5 تن از نیروهای اطلاعات و امنیت ارتش پاکستان (آی.اس.آی) در کویته و اخذ پول و مقادیر قابل‌توجهی تجهیزات و مهمات، گوشه دیگری از دخالت‌‌های آشکار خارجی و دست‌‌های مخرب امنیتی است؛ حمایت این دست‌های پیدا و پنهان را اعضای این گروهک نیز تأیید کردند. چنانچه عبدالحمید، برادر بازداشت شده و معدوم ریگی نیز در دادگاه خود به ارتباط برادرش با نیروهای آمریکایی اذعان کرد.

از سوی دیگر مجاورت نیروهای آمریکایی در آن سوی مرزهای مشترک ایران با افغانستان و پاکستان به بهانه مقابله با طالبان، زمینه دخالت و حمایت هر چه بیشتر از گروهک‌‌های تروریستی که علیه ایران فعالیت دارند را فراهم کرده است. به باور برخی توجه بسیار به مقوله جنگ نرم، تا حدودی نگاه‌ها را از پرداختن به جنگ سخت منحرف ساخت. این مسئله نیز به نوبه‌خود تدابیر حفاظتی و امنیتی را در منطقه پرآشوب جنوب شرق کشور کاهش داد. علاوه بر اینکه نوع و مختصات عملیات تروریستی پیشین در مختصات‌شناسی عملیات‌های تروریستی پس از جنگ تحمیلی بی‌سابقه بود چرا که هدف قراردادن همزمان جمعی از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و سران قبایل و گروه‌های قومی، نشان از پوست‌اندازی گروه‌های تروریستی منطقه داشت.

حضور در جبهه‌های جنگ و شهادت

سردار شوشتری بارها در بین همرزمانش گفته بود که آرزو دارم در میدان جنگ باشم و به شهادت برسم و جسم ناقابلم در راه خدا تکه‌تکه شود. وی از فرماندهان گرانقدر و یادگاران پرافتخار سال‌های نبرد دفاع مقدس محسوب می‌شود.

او در دوران قبل از انقلاب با ارادت ویژه‌ای که نسبت به مقام معظم رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای داشت، به‌طور مرتب در جلسات درس و سخنرانی ایشان شرکت می‌کرد. این حضور ایشان سبب شد تا با فضای مبارزه ارتباط داشته و در حلقه یاران انقلاب قرار گیرد. در دوران بعد از انقلاب و مخصوصاً در زمان دفاع مقدس نیز در عملیات‌های مختلف خصوصاً در جبهه جنوب و مدتی هم در جبهه غرب حضور فعال داشت.

به باور بسیاری ورود سردار شوشتری به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به دعوت حضرت امام خمینی‌(ره) بوده است.
سردار شوشتری با احتساب 2سال خدمت سربازی خود، در مجموع 33 سال به نظام جمهوری اسلامی ایران خدمت کرد. در طول این سال‌های حضور 7 بار جراحت شدید برداشتند.

این جراحت‌های بسیار سبب شد تا ایشان به افتخار جانبازی نیز نایل آید. شهید شوشتری در آخرین سال جنگ تحمیلی و با وقوع عملیات مرصاد، به توصیه مقام معظم رهبری مسئولیت این عملیات را بر عهده گرفت.

به نقل از صیاد شیرازی، فرماندهی ایشان در این نبرد غرورآفرین به شکلی بود که در تماس مرحوم حاج سیداحمد‌خمینی با وی و ابلاغ گزارش پیشرفت عملیات توسط ایشان به امام‌(ره)، حضرت امام خطاب به سردار شوشتری فرمودند که در این دنیا نمی‌توانم کاری بکنم، اگر آبرویی داشته باشم در آن دنیا قطعاً شما را شفاعت خواهم کرد.

شوشتری درنگاه سپاه و رؤسای طوایف بلوچ

اقدامات وحدت بخش شهید شوشتری در منطقه بازخورد مثبتی در بین فرماندهان سپاه و روسای قبایل به‌دنبال داشت. بزرگ طایفه شه ‌بخش بلوچستان با بیان اینکه دشمن نمی‌‌تواند تفکر سردار شهید شوشتری را در منطقه سیستان و بلوچستان نابود کند، تأکید کرد که منش و تفکر این سردار شهید در رگ و خون مردم بلوچ رخنه کرده و این فکر خاموش شدنی نیست.

حسین اسماعیل ‌زهی از بزرگان طایفه شه‌بخش بلوچستان، در خاطرات خود از شهید شوشتری می‌گوید که ایشان با لباس مبدل بلوچی به‌صورت ناشناس در مناطق محروم منطقه سرکشی می‌‌کرد و مایحتاج مورد نیاز خانواده‌های محروم سیستان و بلوچستان را تأمین می‌‌کرد. اسماعیل زهی با بیان اینکه سردار شوشتری به خوبی درد مردم سیستان را فهمیده بود، اظهار داشت که او مانند طبیب حاذقی بود که با تشخیص درد، تمام تلاشش را برای علاج آن به کار می‌‌برد. وی خاطر نشان کرد که سردار شوشتری آغازگر راهی بود که دشمن درصورت ادامه این راه منافع خود را در منطقه در خطر می‌‌دید و همین امر باعث شد تا برای نابودی تفکر او دست به کار شود. وی می‌گوید که سردار شوشتری شخصاً دستور رسیدگی به وضعیت زندگی زنان بی‌‌سرپرست، کودکان یتیم و خانواده‌های محروم منطقه را می‌‌داد و در زمان شهادت او وقتی من از زاهدان به منطقه «کورین» برگشتم، دیدم که زنان 70 ساله به همراه کودکان، در شهادت او گریه می‌‌کردند و می‌‌گفتند که امروز پدر خود را از دست داده‌ایم.

سردار حسین علایی از فرماندهان سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز درباره این سردار شهید گفت که سردار شوشتری با یک نگاه متفاوت به سیستان رفت و به مسائل منطقه به‌صورت یک بعدی نگاه نکرد و به همین خاطر به اقداماتی دست زد که برای دشمن قابل‌قبول نبود. ایشان جانشین 5 فرمانده نیروی زمینی سپاه را بر عهده داشتند و این امر مستلزم آن است تا یک فرد دارای ویژگی‌های خاصی از جمله سازگاری و شرح‌صدر باشد و این موضوع یکی از مهم‌ترین خصوصیات سردار شوشتری بود.

اکبری، رئیس طایفه پودینه سیستان نیز با اشاره به شهید شوشتری و اقداماتش در منطقه سیستان و بلوچستان اظهار داشت که شهید شوشتری به جرم اسلحه به دست‌داشتن شهید نشد، بلکه به‌دلیل کارهای فرهنگی که انجام می‌‌داد به شهادت رسید، شهید شوشتری با اسلحه فرهنگی به استان سیستان و بلوچستان آمده بود و به جرم فرهنگی بودن به شهادت رسید. سردار سرتیپ حسین شعبانی نیز می‌گوید که سردار شوشتری به منطقه سیستان و بلوچستان رفت تا امنیت نرم و بومی را در آن منطقه برقرار کند و مرکز ثقل این راهبرد امنیتی، سپردن امنیت منطقه به نیروهای بومی که از شایستگی و تعهد برخوردار هستند، است. این سردار سپاه ادامه می‌دهد که شهادت سردار شوشتری، هزینه اجرای راهبرد امنیت پایدار مردمی در منطقه سیستان و بلوچستان بود چرا که‌ کاری که شهید شوشتری در سیستان و بلوچستان کرد در راستای اجرای امنیت نرم و ایجاد امنیت بومی پایدار در این منطقه بوده است.