علی شاکری: شانزدهمین دوره بازی‌های آسیایی در حالی کمتر از 3هفته دیگر در شهر گوانجو معروف به شهر افسانه‌ها و یکی از بزرگ‌ترین شهرهای بازرگانی جهان گشایش می‌یابد که کاروان ورزشی ایران با اعزام 370 ورزشکار به جز مربیان و همراهان در زمره یکی از گروه‌های بزرگ شرکت‌کننده به شمار می‌رود.

به جز چین، کره‌جنوبی و ژاپن به عنوان مدعیان اصلی بازی‌ها، کاروان ایران با این تعداد شرکت‌کننده در کنار کشورهایی چون چین تایپه، تایلند، قزاقستان و هند قرار می‌گیرد. در این مطلب موضوع مهم موقعیت ورزشی ایران در بازی‌های آسیایی و برنامه‌های ناتمامی که از سوی روسای وقت سازمان تربیت‌بدنی نیمه‌کاره می‌ماند، بررسی شده است.

در حالی که همواره پس از پایان هر دوره از بازی‌ها شعار توجه به ورزش‌های پایه و پرمدال و توسعه ورزش در سراسر کشور و وعده موفقیت بزرگ‌تر برای دوره‌های بعدی داده می‌شود اما متاسفانه هر بار تعویض‌های مدیریتی اجازه شکل‌گیری برنامه‌ها را از ورزش ایران می‌گیرد و متاسفانه بیشترین صدمه را در رفت‌وآمد مدیران جدید، ورزش می‌خورد.

رویدادی تأثیرگذار و مهم

رویداد بزرگی چون بازی‌های آسیایی بعد از بازی‌های المپیک، مهم‌ترین رویداد بین‌المللی برای ورزش ایران و همه کشورهای حاضر در پهناورترین قاره جهان محسوب می‌شود. بدون شک این رویداد به مثابه ویترین و آینه تمام‌نمای عملکرد ورزشی تک‌تک کشورها طی گذشت 4سال از آخرین حضورشان در این رویداد تاریخی است و می‌توانند با اتکا به نتایج حاصله، موقعیت خود را در مقایسه با سایر کشورها مورد سنجش و ارزیابی قرار دهند.

تجارب چندین ساله نشان می‌دهد که پس از پایان هر دوره از بازی‌های آسیایی، مسئولان ورزش ایران خیلی دیر به اهمیت این رویداد عظیم و تاریخی که ورای رقابت ورزشی مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی را هم تحت تأثیر خود قرار می‌دهد،پی برده‌اند که متأسفانه به دلیل عدم ثبات مدیریتی در دوره‌های بعد هرگز نتوانسته‌اند ماحصل دیدگاه‌ها و تجارب خود را حداقل به نظاره بنشینند.

یک استثنا

این سناریو در چند دوره گذشته برای تنی چند از رؤسای سازمان تربیت‌بدنی از جمله محسن مهرعلیزاده و محمد علی‌آبادی و پیش‌تر برای غفوری‌فرد هم رقم خورد و آنها در کمتر از یک‌سال مانده به بازی‌های آسیایی جای خود را به رؤسای جدیدی سپردند. البته در این میان مصطفی‌ هاشمی‌طبا یک دوره استثنایی را تجربه کرد که در مدت 8سال حضورش در سازمان تربیت‌بدنی در 3رویداد آسیایی1994 هیروشیما، 1998 بانکوک و 2002 بوسان حاضر بوده است. البته حضور در بوسان به لطف داشتن مسئولیت همزمان و در اختیار داشتن کلید کمیته ملی المپیک و سازمان تربیت‌بدنی اتفاق افتاد و او بعد از آنکه در آستانه بازی‌های آسیایی2002 جای خود را در سازمان تربیت‌بدنی به مهرعلیزاده داده بود به عنوان رئیس کمیته ملی المپیک ایران و عضو کمیته بین‌المللی المپیک در بوسان حاضر شد.

حالا همین اتفاق مشابه برای علی‌آبادی هم در حال تکرار شدن است و او با وجود آنکه جای خود را در سازمان تربیت‌بدنی به علی سعیدلو داده، در گوانجو می‌تواند از نزدیک حداقل آثار عملکرد 4ساله‌اش را شاهد باشد. اما مهم‌ترین موضوع مورد بحث ما ناتمام ماندن عملکرد چند رئیس سازمانی است که به‌رغم پی‌بردن به اهمیت رویدادی چون بازی‌های آسیایی و تلاش در تغییر نگرش به این بازی‌ها و نقش ورزش‌های پایه و پرمدال در ارتقای کشورها با برکنارشدن، فرصتی برای جامه عمل پوشاندن به برنامه‌هایشان پیدا نکرده‌اند.

برباد رفتن رویاها

در حقیقت ورزش قهرمانی ایران که همواره امید خود را برای رونق یافتن بیشتر در فاصله 4ساله بین دو دوره بازی‌های آسیایی و المپیک جست‌وجو می‌کند، با این رفت‌وآمدها همه رویاهایش را نقش برآب دیده است. هنوز از یادها نرفته که چگونه مهرعلیزاده بعد از بازی‌های المپیک 2004 آتن وعده حضور کاروانی 150نفره برای المپیک پکن و کسب مدال در ورزش‌های پایه و پرمدال را داده بود یا علی‌آبادی چگونه بعد از بازی‌های آسیایی دوحه وعده مقام چهارمی را برای بازی‌های آسیایی گوانجو داد که در هر دو مورد تعویض‌ها مجالی برای تحقق وعده‌ها نداد.

اتکا به رشته‌های سنتی

واقعیت آنکه ورزش ایران همواره از نخستین حضور خود در بازی‌های آسیایی 1951 دهلی تا به امروز که تا چند روز دیگر عازم شانزدهمین دوره این بازی‌ها در گوانجو می‌شود، قادر به استفاده از تمام ظرفیت‌های خود در این رویداد بزرگ نشده است. اتکای بیش از حد به مدا‌ل‌آوری رشته‌های سنتی چون کشتی، وزنه‌برداری و بوکس و در سال‌های اخیر رشته‌های رزمی و تا حدودی ورزش‌های گروهی چون فوتبال، والیبال و بسکتبال موجب شده تا در این بازی‌ها از نقش و اهمیت رشته‌های انفرادی پرمدال همانند دوومیدانی، تیراندازی و قایقرانی غافل بمانیم؛ رشته‌هایی که نیمی از مدال‌های بازی‌های آسیایی را به خود اختصاص داده‌اند. به نظر می‌رسد تا زمانی که تغییر نگرش خاصی را در این زمینه شاهد نباشیم، ورزش ایران در هر دوره به تدریج در جدول توزیع‌ها مدال‌ها از رقبایش عقب‌تر بماند البته در دو‌سه سال گذشته شاهد توجهی بیشتر از گذشته به رشته‌های پرمدال و پایه نسبت به قبل هستیم. هر چند هنوز این نگاه خیلی جدی و عمیق نشده و باید منتظر یک تغییر چرخش اساسی در ورزش ایران بعد از بازی‌های گوانجو بود.

افزایش رشته‌های اعزامی از سوی کشورمان به بازی‌های آسیایی گوانجو از 22 رشته به 31رشته تا حدودی بیانگر این تغییر نگرش است، اما با توجه به شکل زیرساختی این رشته‌ها و نگاه سازمان ورزش به آنان، نمی‌توان انتظار ایفای نقش کامل از این دسته از رشته‌ها - حداقل به همین زودی‌های زود- داشت. اگرچه در میان رشته‌های اعزامی، قایقرانی، دوومیدانی و تیراندازی حضوری قابل توجه‌تر از دوره‌های قبل در بازی‌های آسیایی دارند ولی این واقعیت را نباید کتمان کرد که در این سه رشته‌ کمیته ملی المپیک و سازمان تربیت‌بدنی به حداقل کسب مدال اکتفا کرده و توقع آنچنانی همانند رشته‌های سنتی از آنان ندارند.

در حالی که پیش‌بینی مسئولان دوومیدانی، قایقرانی و تیراندازی در گوانجو به ترتیب کسب 6، 4 و 3 مدال آن هم بدون مشخص کردن رنگ آن است، برای کاروان اعزامی کسب نیمی از این مدال‌های وعده داده شده هم خود یک موفقیت نسبی محسوب می‌شود. در جمع این سه‌ رشته قایقرانی با اعزام 93 ورزشکار در رشته‌های کایاک، اسلالوم، بادبانی، دراگون‌‌بت و روئینگ تقریباً یک سوم شرکت‌کنندگان کاروان اعزامی را به خود اختصاص داده است که دراگون‌بت یا همان اژدها قایق با 48 نفر در جمع تیم‌ها بیشترین شرکت‌کننده را دارد.دوومیدانی نیز با 20 شرکت‌کننده مرد و زن بعد از بازی‌های آسیایی 1974 تهران یکی از دوره‌های پرجمعیت خود را تجربه می‌کند. تیراندازی هم که در دوره‌های قبل حضور سمبلیک داشت و تنها یک مدال برنز از بازی‌های آسیایی 2002 بوسان به دست آورد، این بار با 24 ورزشکار به دنبال تثبیت موقعیت خود است.

برچسب‌ها