پدیده آمارهای اغراقشده فروش فیلمها برای روزنامهنگاران سینمایی موضوعی کاملا آشناست. سالهاست که عادت کردهایم با 2 آمار متفاوت از فروش فیلمها مواجه باشیم؛ آماری که دفاتر به رسانهها میدهند و آماری که بنیاد سینمایی فارابی با کمی تأخیر آنرا منتشر میسازد و خیلیوقتها رقم فروش اعلامشده از سوی دفاتر پخش بالاتر از مبلغی است که فارابی اعلام میکند.
قاعدتا ارائه آمار غیرواقعی از میزان فروش یک فیلم، عملا نمیتواند مبلغ بیشتری (در حد همان آمار اغراقشده) را نصیب دفاتر پخش کند ولی جاانداختن این مسئله میتواند به طولانیتر شدن مدت زمان اکران فیلمها یاری برساند. کنترل میزان فروش فیلمها در عصر رایانهها کار سادهای بهنظر میرسد و آن وقت شاید نیازی به جریمه کردن دفاتر پخش هم نباشد. کافی است اطلاعات بهصورت شفاف رسانهای شود. عصر چرتکهها و حجرههای قدیمی سالهاست که سپری شده است.
2 یک کارشناس حوزه اکران در رسانه ملی 80 درصد تولیدات سینمای ایران را «زیرپلهای» خواند. امیرحسین علمالهدی با این کار اصطلاحی جدید را به ادبیات سینمایی کشور اضافه کرد؛ اصطلاحاتی که اغلب درمورد تولیدات نازل این سینما ابداع میشوند، از قدیمیترین آنها یعنی «فیلمفارسی» گرفته تا فیلمهای «دختر-پسری»، «زیر شانه تخممرغی» و... و حالا هم نوبت به سینمای «زیرپلهای» رسیده که اشاره به محقر و نازل بودن بسیاری از محصولات سینمای ایران دارد.
به گفته علمالهدی، در مهرماه امسال 11 فیلم اکران شده که 6 فیلم متعلق به کارگردانان اول بوده؛ «سینمایی که در همهجای دنیا محل حرفهای است در ایران به آزمایشگاه تبدیل شده است. در گذشته معروف بود کسانی که قهر میکردند میرفتند خواننده میشدند، اما الان فیلمساز میشوند.»
پدیده حضور پررنگ فیلماولیها در سینمای ایران موضوع جالبتوجهی است. پیش از این حضور فیلمسازان تازهنفس به معنی ورود استعدادهای تازه و فیلمهای پرطراوت بود و اتفاقا نسبت به شیوه حضور جوانان در عرصه فیلمسازی حرفهای سختگیریهایی هم صورت میگرفت.
حالا اما ماجرا شکل دیگری به خود گرفته است. در شرایطی که بسیاری از کارگردانان باتجربه و حرفهای یا فیلم نمیسازند یا کمتر فعالیت میکنند، بسیاری از کارگردانهایی که فیلم میسازند فیلماولی هستند (شاهد مثال هم فیلمهای روی پرده است. از 10 فیلمی که الان در سینماهای تهران اکران شدهاند 7فیلم ساخته اول سازندگانشان بهشمار میآیند.)
نکته جالب توجه اینکه اغلب این فیلمها، تولیدات نازلی هستند که جز پایین آوردن سطح سلیقه مخاطب کار دیگری انجام نمیدهند و بیشترشان حتی فروش قابلقبولی هم ندارند. هرساله تعداد زیادی فیلماولی وارد چرخه فعالیت حرفهای میشوند که بسیاری از آنها بیش از آنکه «کارگردان» باشند «کارچرخان»هایی هستند که گوش به فرمان تهیهکننده، فیلم میسازند. نتیجهاش هم همین فیلمهایی است که میبینیم.
3 در آستانه برگزاری چندین جشنواره فیلم هستیم؛ جشنوارههایی که همهساله برگزار میشوند و درحالی به فعالیت خود ادامه میدهند که اغلبشان خروجی قابلتوجهی ندارند. اینکه از محل بودجه عمومی کشور جشنواره فیلم برگزار کنیم و آنقدر خنثی و بیکارکرد این کار را انجام دهیم که اگر یک دوره هم برگزار نشود کسی متوجه نشود و کمبودی به چشم نیاید، نشان میدهد که تلقی درستی در اینباره نداریم. برگزاری جشنوارههای کممخاطب و پرهزینه هنر نیست. تاکنون فکر کردهایم با بودجهای که صرف برگزاری این جشنوارهها میشود، چند سالن سینما میتوان ساخت؟