رضا کربلایی: آیا جنگ ارزها پایان یافته است یا آنچه اعضای گروه اقتصادی 20 در نشست خود در کره‌جنوبی بر سر آن به توافق رسیده‌اند، آتش‌بسی‌ لرزان و شکننده خواهد بود و باید در آینده باز هم شاهد جبهه‌گیری کشورها بر سر پایین نگه‌داشتن مصنوعی نرخ ارزهای خود با هدف کاهش کسری تراز تجاری باشیم؟

آیا جنگ ارزها پایان یافته است یا آنچه اعضای گروه اقتصادی 20 در نشست خود در کره‌جنوبی بر سر آن به توافق رسیده‌اند، آتش‌بسی‌ لرزان و شکننده خواهد بود و باید در آینده باز هم شاهد جبهه‌گیری کشورها بر سر پایین نگه‌داشتن مصنوعی نرخ ارزهای خود با هدف کاهش کسری تراز تجاری باشیم؟ آیا بیانیه گروه20 با رویکرد «حفظ ارزش رقابتی نرخ ارزها» و کاهش کسری تجاری کشورهای توسعه‌یافته رضایت نسبی ظرفیت دعوا را به همراه دارد؟ بسیار بعید است چه ریشه بحران تجاری بین کشورهای دارای اقتصاد بزرگ را پایین نگه‌داشتن ساختگی نرخ ارز توسط چین بدانیم و چه خطای سیاست‌های اقتصادی آمریکا با تزریق پول‌های زیاد و حکمفرمایی بانک‌ها و بحران اعتبارات، مسئله این است که آتش‌بس کنونی لرزان و شکننده است.

وقتی در هفته نخست مهرماه امسال گیدو مانتگا، وزیر دارایی برزیل- ازکشورهای دارای اقتصاد نوظهور در عرصه جهانی- هشدار داد که جهان در بحبوحه یک جنگ ارزی است، کمتر کسی تصور می‌کرد که هشدارها و پیش‌بینی کارشناسان در‌خصوص بالاگرفتن تنش ارزی به ویژه پس از بحران سنگین سال 2008میلادی، نزد دولت‌ها به‌عنوان جنگ ارزها قلمداد شود. وزیر دارایی برزیل البته خیلی شفاف سخن گفت تا آنجا که اعلام کرد: کشورهای قدرتمند با پایین نگه‌داشتن ارزش پول خود سعی می‌کنند تا مشکلات اقتصادی‌شان را حل کنند.

ما در قلب یک جنگ ارزی بین‌المللی هستیم و این موضوع ما را تهدید می‌کند؛ چراکه رقابت‌پذیری ما را از بین می‌برد. او می‌گوید: گزارش‌های اخیر نشان می‌دهد که ژاپن، کره‌جنوبی و تایوان در حال کاهش ارزش پول خود هستند و ارزش دلار در برابر واحد پول برزیل نیز طی سال‌جاری 25درصد کاهش یافته است و این موضوع صادرات برزیل در بازار آمریکا را تحت‌ تأثیر قرار می‌دهد. تنها 3روز پس از این هشدار بود که بار دیگر تنش بین چین و آمریکا بر سر ارزش واقعی یوان چین در برابر دلار آمریکا به اوج رسید و مقامات پکن به واشنگتن هشدار دادند که شیوه انتخابی آمریکایی‌ها برای تحت فشار گذاشتن چین جهت افزایش ارزش یوان، به روابط دو کشور لطمه خواهد زد. اشاره چینی‌ها به رأی مثبت مجلس نمایندگان آمریکا به لایحه‌ای بود که به دولت باراک اوباما اجازه می‌دهد تا پول‌های ارزان جهانی را یارانه تجاری تلقی کند و بر سر راه محصولات صادراتی کشورهایی که ارزش پول ملی خود را پایین نگه می‌دارند، تعرفه سنگین وضع کند.

هدف اصلی، چین است. البته این لایحه باید به تصویب سنای آمریکا هم برسد اما تصویب آن در کنگره رویارویی قدرت‌های اول و دوم اقتصاد جهان را برانگیخت تا آنجا که باراک اوباما، رئیس‌جمهوری آمریکا، گفت: «دلیل اینکه من چین را در مورد ارزش یوان تحت فشار گذاشته‌ام این است که ارزش ارز رایج این کشور کمتر از ارزش واقعی‌اش نگه‌داشته شده است، البته این تنها دلیل عدم تعادل در امور بازرگانی آمریکا نیست اما عاملی مؤثر است.» پاسخ چین هم این بود که «استفاده آمریکا از موضوع نرخ یوان به‌عنوان بهانه‌ای برای استفاده از حمایت‌گرایی تجاری علیه چین تنها به روابط تجاری و اقتصادی چین و آمریکا آسیب خواهد زد و پیامدهای منفی برای اقتصاد دو کشور و اقتصاد جهانی در بر خواهد داشت؛ به ویژه اینکه تصویب چنین لایحه‌ای به بهانه اصلاح نرخ برابری ارزها، با مقررات سازمان تجارت جهانی هماهنگ نیست.

عقب نشینی آمریکا و هشدار IMF

گویا دیگر اصطلاح تنش ارزی بیان‌کننده واقعیت‌ها نبود، هرچند، تیموتی‌گیتنر، وزیر خزانه‌داری آمریکا در موضع‌گیری‌ای مبهم که نوعی عقب‌نشینی در آن آشکار بود، اعلام کرد: «ما درصدد ایجاد یک جنگ ارزی نیستیم.» اما این پایان چالش نبود و چند روز بعد این دومنیک استراس کان، رئیس صندوق بین‌المللی پول بود که از اقتصادهای عمده درخواست کرد به منظور جلوگیری از وقوع جنگ جهانی ارزی همکاری کنند. استفاده لفظ جنگ جهانی ارزی آن هم از زبان عالی‌ترین مقام پولی در سطح جهان همه را تکان داد هرچند او تلاش کرد در سخنی کوتاه اما تعیین‌کننده پیامدهای تبدیل تنش ارزی آمریکا و البته اروپا با چین به جنگ جهانی ارزی را گوشزد کند و بگوید: بهبود اقتصادی جهان در جریان است، اما این بهبود بسیار متزلزل است و عدم تمایل اقتصادهای عمده به تکرار مقابله با بحران، خطر بزرگی برای بهبود اقتصادی به شمار می‌رود.

البته به لطف هماهنگی به ویژه در زمینه سیاست پولی و محرک‌های مالی توانستیم از وقوع بحرانی بزرگ‌تر جلوگیری کنیم، اما امروز با تهدید دیگری روبه‌رو هستیم و آن کاهش تمایل به هماهنگی و همکاری است. همچنین شاهد احتمال آغاز جنگ ارزی در سراسر جهان هستیم. استراس کان به سیاستگذاران اقتصادی توصیه کرد پای میز مذاکره برگردند و در مورد ارزش نرخ ارز‌ها گفت‌وگو کنند، آنچه‌ باید تنظیم شود، تنظیم کنند و با فقدان تراز تجاری جهانی مبارزه کنند چرا که اگر این کار صورت نگیرد این خطر وجود دارد که کشورها برای یک مشکل جهانی به‌دنبال راه‌حل‌های داخلی بگردند. البته رئیس صندوق بین‌المللی پول از یک سو امیدوار است سیاست جدید مقامات چینی به ارزش‌گذاری مجدد یوان منجر شود و از سوی دیگر نسبت به دولتمردان دیگر کشورها هشدار می‌دهد که مشکلات اقتصادی‌شان را پشت سیاست ارزی چین پنهان نکنند. او به صراحت اعلام کرد: «این نوع سیاست چین به خودش مربوط است. دیگر دولت‌ها نباید از مسئله افزایش ارزش نرخ ارز چین به‌عنوان سرپوشی بر مشکلات اقتصادی خود استفاده کنند. همیشه مقصر دانستن دیگران، آسان‌تر است.»

اروپا پشت آمریکا ایستاد، اما...

نیمه مهرماه این کشورهای اروپایی بودند که در همسویی با سیاست آمریکا در مواجهه ارزی با چین از پکن خواستند ارزش یوان را افزایش دهد و به جای سیاست چینی «کمتر بخور بیشتر پس‌انداز کن»، خواستار تحریک تقاضای مصرف چینی‌ها شدند اما مشکل اینجاست که درآمد سرانه چینی‌های بسیار پایین است و دولت این کشور به پس‌انداز بیشتر مردم پرشمار خود و کار سخت‌تر و خرید طلا روی خوش نشان می‌دهد. 16 کشور عضو حوزه یورو سیاست چین مبنی بر پایین نگه داشتن ارزش یوان را عاملی برای تضعیف رشد اقتصاد جهان توصیف و تأکید کردند: این سیاست باعث کسری تجاری در آمریکا و اروپا می‌شود. به باور مقامات ارشد اقتصادی اتحادیه اروپا، یک افزایش قابل توجه و جامع در نرخ یوان می‌تواند موجب ایجاد رشد اقتصادی متوازن‌تری شود که هم به‌نفع اقتصاد چین خواهد بود و هم به‌نفع اقتصاد جهان. پس بهتر است چین تقاضای داخلی خود را هم افزایش دهد. اما این همسویی سیاست اروپا باآمریکا، در یک مسئله به اختلاف کشیده شد؛ آنجا که اروپا لایحه مصوب مجلس نمایندگان آمریکا را نوعی حمایت‌گرایی دولت آمریکا در وضعیت شکننده اقتصاد جهان می‌داند و ژان کلود یانکر، رئیس حوزه یورو، هشدار داد «هر شکلی از حمایت‌گرایی در تجارت، مخرب‌ترین اقدام ممکن خواهد بود.»

نجات از بحران با طناب فقر همسایه

نتیجه این تنش پیش از جنگ ارزی این بود که نشست صندوق بین‌المللی پول با حضور وزرای دارایی و مقامات بانک‌های مرکزی 187کشور جهان در واشنگتن بدون دستیابی به نتیجه مشخص و توأم با ترس از تشدید تنش‌های ارزی پایان یابد تا آنجا که مقامات آمریکا و اروپا، سیاست ارزی چین را نجات از بحران با فقیر کردن همسایه توصیف کردند و بر این باور بودند که سیاست ارزی چین باعث ارزانی کالاهای چینی و تسخیر بازارهای جهانی شده است و پکن با فقیر کردن همسایه‌ها به فکر خویش است؛ موضوعی که به‌نظر منتقدان سیاست‌های ارزی چین می‌تواند سرنوشت احیای شکننده اقتصاد جهان را به فروپاشی نزدیک کند.

اجلاس پاییزه وزرای دارایی و روسای بانک مرکزی صندوق بین‌المللی پول فرصتی بود برای مقامات واشنگتن تا بلکه محور مذاکرات را به سمت ضرورت به‌کار‌گیری «نرخ ارزهای بازارمحور» و «متعادل‌سازی»دوباره اقتصاد جهانی سوق دهند، اما شکست آنها برای مغلوب کردن چین نشان داد که برخی کشورها برای حل بحران جهانی به فکر نجات اقتصاد خویش هستند و به‌طور مشخص دولت ژاپن هم اینگونه می‌اندیشد. دومنیک استراس کان، رئیس صندوق بین‌المللی پول می‌گوید: «تمایل کشورها برای همکاری با یکدیگر که در اوج بحران مالی بسیار قوی بود، دیگر به آن اندازه نیست و هرچند واژه «جنگ ارزی» شاید بار سنگینی داشته باشد، اما اینکه کشورها می‌خواهند برای یک معضل جهانی راه‌حلی داخلی پیدا کنند، یک خطر جدی علیه احیای اقتصاد جهان است.»

آشتی قهر آمیز؛ بیم‌ها و امیدها

اقتصادهای نوظهوری چون برزیل، هند، روسیه و چین در یک سو و آمریکا، اتحادیه اروپا و ژاپن در دیگر سوی نبرد ارزی مانده‌اند که خروج از بن‌بست چیست؟ چه اینکه روش‌های پیشنهادی هر یک و دغدغه‌ها و چالش‌های پیش روی هر کدام تا اندازه‌ای متفاوت است و در صف این تنش، آمریکا و چین قرار دارند و دغدغه اکنون دوطرف این است که چگونه از وقوع جنگ ارزی جلوگیری کنند؟ هرچند نشست اخیر گروه20 در کره‌جنوبی با برد خفیف چین و شکست محسوس آمریکا همراه بود و می‌توان نتیجه این نشست را آشتی قهر آمیز قلمداد کرد اما بیم‌ها و امیدها هنوز باقی است. گروه20 متشکل از قدرتمندترین کشورهای جهان است که در مجموع 85 درصد اقتصاد جهان را در اختیار دارند.

تنش ارزی که از مهرماه امسال آغاز شده بود در روزهای نخست آبان ماه در نتیجه توافق گروه با رد پیشنهاد آمریکا مبنی بر فشار بیشتر به چین و افزایش سهم چین در مدیریت صندوق بین‌المللی پول اندکی فروکش کرده است. در نشست اخیر گروه20 پیشنهاد رسمی مقامات آمریکایی مبنی بر محدودکردن عدم تراز حساب جاری کشورها در حد 4درصد تولید ناخالص داخلی‌شان رأی نیاورد و اکنون مسئله این است که آتش‌بس ایجاد شده بر اثر توافق گروه20 در کره‌جنوبی، لرزان و شکننده است.