تاریخ انتشار: ۱۶ آبان ۱۳۸۹ - ۲۰:۱۲

از باب‌الجواد می‌روم تو. با مهری بر لب و یادگار‌ی‌ای در سینه. صدایی از دور می‌آید و می‌گویدم که هیچ‌وقت برای «خواستن» دیر نیست، برای «اجابت شدن».

می‌گوید که من فقط باید شرایط‌اش را فراهم کنم. خودش اگر قرار باشد بشود، می‌شود.

می‌پرسم چه جوری؟

می‌گوید همین که آمده‌ای، همین که دلت خواست بیایی، همین که از باب‌الجواد وارد شد‌ه‌ای و لحظه ورود سلام داده‌ای، جواب سلامت واجب شده!

منبع: همشهری آنلاین