رسیدگی به این پرونده، زمانی در دستور کار پلیس آگاهی شهرستان ساوجبلاغ قرار گرفت که صاحب یک خودرو، وحشتزده نزد ماموران رفت و مدعی شد خودرواش توسط 2مرد و یک زن به سرقت رفته است. این مرد به ماموران گفت: در حال عبور از یکی از خیابانهای کرج بودم که زن جوانی که کنار خیابان ایستاده بود، برایم دست تکان داد.
من هم توقف کرد و او سوار ماشینم شد. وی ادامه داد: بعد از طی مسیری کوتاه، این زن مدعی شد به موادمخدر اعتیاد دارد و در حال حاضر نیاز شدیدی به مواد دارد. برای همین از من خواست به یکی از باغهای کرج بروم تا او از دوستانش که در آنجا بودند، مواد بخرد.
من هم قبول کردم و راهی باغ مورد نظر شدیم اما به محض ورود به آنجا، 2 مرد موتورسوار به من حمله کردند و با تهدید چاقو ماشینم را به همراه 2 میلیون و 700 هزار تومان پول همراهم به سرقت بردند. سپس به همراه دختر جوان پا به فرار گذاشتند. بعد از اظهارات این مرد، درحالیکه تلاش برای دستگیری دختر جوان و همدستانش شروع شده بود، کارآگاهان با شکایت مشابه دیگری روبهرو شدند که از سرقت اموال راننده یک خودروی سواری دیگر حکایت داشت.
بررسیها نشان میداد راننده این خودرو نیز به دام دختر سارق افتاده و بعد از اینکه برای خرید مواد به یکی از باغهای اطراف کرج رفته بود، اموال و خودرواش توسط 2 مرد موتورسوار به سرقت رفته است. پلیس که خود را در برابر باندی حرفهای میدید، جستوجو برای شناسایی اعضای این باند را ادامه داد تا اینکه مدتی قبل ماموران هنگام گشتزنی خودروی دومین مالباخته را که مقابل خانهای در بخش کوهسار پارک شده بود، شناسایی کردند.
صاحب این خانه، مردی به نام مهدی بود و ماموران که احتمال میدادند وی یکی از اعضای باند سرقت باشد، خانهاش را بهصورت نامحسوس زیرنظر گرفتند. بررسیهای کارآگاهان مشخص کرد که مهدی با فرد دیگری به نام علی در ارتباط است. بنابراین علی نیز شناسایی و مشخص شد که خودروی دومین مالباخته نیز در اختیار اوست.
پلیس که حالا مطمئن شده بود مهدی و علی از اعضای باند سرقت هستند، زمانی که هر دوی آنها سوار یکی از خودروهای مسروقه بودند، دستور ایست داد اما متهمان به سرعت خودرو افزوده و پا به فرار گذاشتند. بعد از چند دقیقه تعقیب و گریز، سرانجام ماموران توانستند با شلیک چند تیر اخطار خودروی مورد نظر را متوقف و هر دو متهم را دستگیر کنند.
با دستگیری این دو متهم، آنها به سرقت و زورگیری از رانندهها با طعمه قرار دادن زن جوانی به نام سهیلا اعتراف کردند. آنها درخصوص شگردشان به ماموران گفتند: سهیلا سر راه خودروهای مدل بالا میایستاد و بعد از سوار شدن به آنها، با راننده طرح دوستی میریخت و مدعی میشد که به شیشه اعتیاد دارد.
او سپس به بهانه اینکه نیاز فوری به مواد دارد، راننده را به بهانه خرید مواد به اطراف کرج میکشاند و ما هم با خودرو یا موتورسیکلت به آن محل میرفتیم. سپس با نزدیک شدن بهخودروی مورد نظر، در یک لحظه با تهدید چاقو و ضرب و شتم راننده، اقدام به سرقت اموال و خودروی او میکردیم و به همراه سهیلا پا به فرار میگذاشتیم.
سردار اکبرشاهی، رئیس پلیس استان تهران، با اعلام این خبر گفت: بعد از اعترافات متهمان دستگیر شده، سهیلا نیز دستگیر شد و در بازجوییها به همدستی با سارقان اعتراف کرد. وی افزود: سارقان در اعترافات خود تاکنون به سرقت 2دستگاه خودروی سواری (ماکسیما و مگان) و 6 میلیون تومان از مالباختهها اعتراف کردهاند و کسانی که به این روش توسط 2 مرد و یک زن مورد زورگیری قرار گرفتهاند میتوانند برای طرح شکایت به اداره آگاهی استان تهران در میدان طالقانی کرج مراجعه کنند.
گفتوگو با سهیلا
- چند سال داری؟
25 سال
- چه مدت است که به کراک و شیشه اعتیاد پیدا کردهای؟
حدود 9 سال است.
- چطور گرفتار اعتیاد شدی؟
9 سال قبل با پسری آشنا شدم و او به من قول ازدواج داد. بعد از مدت کوتاهی که با هم آشنا شدیم، بر خلاف موافقت خانواده همسرم با هم ازدواج کردیم و صاحب یک فرزند دختر شدیم اما در طول آشناییام با همسرم، او مرا معتاد کرد.
- همسرت الان کجاست؟
او بعد از مدت کوتاهی از ازدواجمان مرا طلاق داد و خانوادهاش او را به خارج از کشور فرستادند.
- چطور با همدستانت آشنا شدی؟
برای تهیه مواد به محل آنها میرفتم و در آنجا بود که با هم آشنا شدیم.
- چه کسی پیشنهاد سرقتها را داد؟
همدستانم به من پیشنهاد دادند و من هم به خاطر پول و احتیاجات مالیام قبول کردم.
- طعمههایتان را چطور انتخاب میکردید؟
خیلی اتفاقی، کنار خیابانهایی که محل تردد خودروهای مدل بالا بود میایستادم و دوستانم مرا پشتیبانی میکردند.
- چه مدت بود که فعالیت میکردید؟
3ماه بود که این کار را شروع کرده بودیم.
- در این مدت چند سرقت به عنف داشتید؟
فقط 2 مورد.
- الان چه مدت است که دستگیر شدهای؟
10 روز است.
- حاضری ترک کنی؟
بله دیگر از این زندگی نکبتی که دارم خسته شدهام و میخواهم آزاد باشم.
- چرا در طول این همه سال تصمیم به ترک نگرفتی؟
به خاطر اینکه الان 10روز است که در بازداشتگاه هستم و در این مدت هیچ موادی به من نرسیده است، حالا که فکرم بهتر کار میکند میبینم که هرگز تصورش را هم نمیکردم که اعتیاد مرا به اینجا بکشاند.