در این جنایت هولناک که در حوالی جزیره ایرانی هنگام ، به وقوع پیوست، تمامی 291 مسافر و خدمه آن به شهادت رسیدند.
سحرگاه حادثه
روز یکشنبه 12 تیرماه 1367 مطابق با 3 ژوئیه 1988 ناو هواپیمابر فوق مدرن کارل وینسنس درحالی که به آب های سرزمینی کشورمان تجاوز کرده بود، هواپیمای مسافربری ایرباس 655 جمهوری اسلامی ایران را در نزدیکی تنگه هرمز بین شارجه و بندرعباس و در حوالی جزیره ایرانی هنگام مورد اصابت 2 فروند موشک سطح به هوا قرار داد و تمامی 291 مسافر و خدمه آن را به شهادت رساند.
آن روز مسافران بیگناهی که بی خبر از تقدیر خود، راهی مقصدی که هرگز به آن نرسیده بودند، حتی فکر آن را نمی کردند که قربانی جاه طلبی های متجاوزی شوند که جان آنان را هدف رسیدن به مطامع خود قرار داده است.این پرواز در حالی از بندرعباس راهی دبی بود که بیشتر سرنشینان آن به ویژه کودکان، هدف نگاه چشم انتظارانی بودند که لحظه های ورودشان را می شمردند، بی خبر از آنکه گذر لحظه ها، مسافرانشان را به سوی مرگ می برند.
سطح پرواز این هواپیما، 14 هزار پا تعیین شده بود، در ساعت 15:10 محلی و 6:45 گرینویچ، شروع به اوج گیری کرد و در ساعت 10:24 به وقت محلی، سطح پروازی 12 هزار پا را گزارش کرد و از آن لحظه به بعد، دیگر تماسی از طرف خلبان گرفته نشد. در فاصله 150 مایلی بندرعباس، ناو هواپیمابر فوق مدرن وینسنس در حالی که در محدوده آب های بین المللی جمهوری اسلامی ایران، در اطراف جزیره ایرانی هنگام، مشغول گشت زنی بود، پیام رمزی از سوی قرارگاه عملیاتی ناوگان پنجم آمریکا در منطقه دریافت کرد. پیام بلافاصله، در اختیار کاپیتان راجرز فرمانده ناو هواپیمابر وینسنس قرار گرفت، متن پیام این بود: «به سوی هر نوع هواپیمای ایرانی که برفراز آبهای خلیج فارس پرواز می کند، شلیک شود.»
هواپیمای ایرانی ایرباس در حالی که از کریدور هوایی از قبل مشخص شده و به ثبت رسیده، در سازمان هواپیمایی بین المللی ایکائو پرواز می کرد، مسیر خود را به فرودگاه بین المللی دبی اعلام کرد، کلیه کشتی های مسافربری و نفتکش هایی که در خلیج فارس تردد می کردند، روی شنودهای رادیویی خود، پیام را دریافت کردند.
هیچ گونه حرکت غیرعادی در آب های خلیج فارس مشاهده نمی شد و هواپیمای ایرانی با مسافران خود در کریدور تعیین شده در شمالی ترین نقطه تنگه هرمز مسیر خود را طی می کرد.
کاپیتان ویل راجرز، پس از دریافت پیام شوم سرفرمانده ناوگان پنجم، فرمان اضطراری، از نوع «EIEF» را صادر کرد.
در این فاجعه انسانی، تمام سرنشینان هواپیما که در میان آنان 66 کودک زیر 12 سال، 52 زن و 46 نفر تبعه کشورهای دیگر از جمله 20 نفر هندی، 13 نفر ازامارات متحده عربی، 6 نفر یوگسلاو، 6 نفر پاکستانی و 1 نفر ایتالیایی و از جمله وابسته نظامی پاکستان و خانواده اش حضور داشتند، به شهادت رسیدند.
مدتی بعد، پنتاگون به رئیس جمهور وقت آمریکا، رونالد ریگان، پیشنهاد کرد تا به کاپیتان ناو هواپیمابر وینسنس، مدال لیاقت اعطاء کند، به این ترتیب کاخ سفید در تاریخ 3 ژوئیه 1988 از طریق کشتار کودکان و زنان بی دفاع، بار دیگر نقطه سیاه دیگری بر کارنامه ننگین خود افزود.
صدور قطعنامه 616
متعاقب این تجاوز آشکار، جمهوری اسلامی ایران، بلافاصله در 14 تیر 1367 موضوع را از طریق شورای امنیت سازمان ملل تعقیب کرد، اما این شورا، تنها با صدور قطعنامه 616 از وقوع چنین حادثه ای، ابراز تأسف نمود و از محکوم کردن آمریکا خودداری نمود، دولت آمریکا نیز بدون عذرخواهی رسمی از جمهوری اسلامی ایران، تنها اعلام کرد که به خانواده های قربانیان، مبالغی پرداخت خواهد کرد.
در این پیگیری، شورا پس از استماع سخنان دکتر ولایتی، وزیر امور خارجه وقت ایران و جرج بوش، معاون وقت رئیس جمهوری آمریکا، در جلسه شماره 2821 خود در تاریخ 20 ژوئیه 1988 (29/4/67) طرح قطعنامه پیشنهادی را به عنوان قطعنامه شماره 616 تصویب کرد، متن قطعنامه به شرح زیر است:
قطعنامه شماره 616 (1988) «شورای امنیت»
با بررسی نامه مورخ 5 ژوئیه ،1988 جانشین نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران، خطاب به رئیس شورای امنیت، با استماع بیانات نماینده جمهوری اسلامی ایران، وزیر امور خارجه، علی اکبر ولایتی و سخنان نماینده ایالات متحده آمریکا، معاون رئیس جمهور، جرج بوش، با ابراز تأسف عمیق از این که یک هواپیمای غیرنظامی ایران ایر در پرواز برنامه ریزی شده بین المللی 655 در پرواز بر فراز تنگه هرمز به وسیله موشک شلیک شده از ناو جنگی ایالات متحده آمریکا(وینسنس) منهدم گردید، با تأکید بر ضرورت تبیین حقایق سانحه توسط بازرسی بی طرفانه، با اضطراب عمیق از تشنج دائم التزاید در منطقه خلیج فارس؛
1) تأسف عمیق خود را از ساقط ساختن هواپیمای غیرنظامی ایران، به وسیله موشکی که از یک ناو جنگی آمریکا شلیک شده و تسلیت عمیق خود را به خاطر از دست رفتن غم انگیز جان انسانهای بی گناه ابراز می دارد.
2) همدردی صمیمانه خود را به خانواده های قربانیان این سانحه غم انگیز و دولتها و کشورهای آنان اعلام می دارد.
3) از تصمیم سازمان بین المللی
هواپیمایی کشوری در پاسخ به درخواست جمهوری اسلامی ایران، مبنی بر ایجاد فوری گروه حقیقت یابی، برای بررسی تمامی حقایق موجود و جنبه های فنی زنجیره حوادث مربوط به این پرواز و انهدام هواپیما و همچنین از اعلام ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران، مبنی بر تصمیماتشان برای همکاری با بررسی سازمان بین المللی هواپیمایی کشور استقبال می کند.
4) از تمامی اعضای کنوانسیون 1944 شیکاگو در مورد هواپیمایی کشوری بین المللی، درخواست می کند که در همه شرایط مقررات و رویه های سلامت هوانوردی کشور، به ویژه ضمائم آن کنوانسیون، به منظور جلوگیری از چنین پیشامدهایی را دقیقاً مراعات نمایند.
5) لزوم اجرای فوری و کامل قطعنامه 598 (1987) شورا را به عنوان تنها مبنای حل جامع، عادلانه، شرافتمندانه و پایدار منازعه ایران و عراق ابراز و پشتیبانی خود را از دبیر کل برای اجرای این قطعنامه، اعلام و خود را ملتزم به همکاری با دبیر کل برای تسریع، در اجرای طرح اجرایی او می نماید.در بررسی این قطعنامه، مشاهده می شود که شورای امنیت از شورای سازمان بین المللی هواپیمایی کشوری، عملکرد بهتری داشته است، زیرا شورای ایکائو، با آن که یک مرجع فنی و تکنیکی و بالاترین ارگان مسئول است، تنها به صدور بیانیه، بسنده کرده است، از سوی دیگر، قطعنامه شورای امنیت، از نظر محتوا و کلمات به کار رفته در آن، از بیانیه شورای ایکائو، قوی تر و محکم تر است و می توان صدور قطعنامه 616 را نوعی موفقیت برای ایران به حساب آورد.
ریشه های سیاسی سانحه
ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایران از سوی تجاوزگران آمریکا در حقیقت یکی دیگر از مراحل رویارویی جامعه جهانی با جمهوری اسلامی ایران، برای تقویت متجاوزان عراقی در جبهه های جنگ و به زانو در آوردن مسئولان نظام بود. در این میان، مهمترین بخش سیاست جدید آمریکا، مداخله مستقیم در جنگ ایران و عراق بود. در مارس 1987 آمریکا پرچم خود را بر فراز 11 فروند کشتی کویتی به اهتزاز در آورد. به دنبال این اقدام، ایالات متحده به طور مستقیم، وارد عرصه جنگ ایران و عراق شد و به حمایت آشکار از عراق پرداخت.
ناوگان آمریکا، خیلی زود نیمی از ناوگان کوچک ایران را نابود کرد و به راحتی آنچه را که صدام حسین از آغاز جنگ نفتکش ها به دنبال آن بود، ولی از انجام آن ناکام مانده بود، برای عراق به انجام رساند، تعدادی از سکوهای نفتی ایران، از جمله سکوی سیری را که 8 درصد نفت ایران از آنجا تأمین می شد را نابود کرد و به گونه مؤثری از سوی عراق برای پوشش حمله به کشتی ها و تأسیسات نفتی ایران مورد استفاده قرار گرفت.
طبق اعلام دبیر کل اتحادیه بین المللی کارگزاران حمل و نقل دریایی، (ITF) در طول جنگ ایران و عراق، تا تاریخ 10 ژوئیه 1984 حدود 112 کشتی در خلیج فارس مورد حمله موشکی قرار گرفت.هدف عراق از حمله به کشتی های تجاری و نفتکش، قطع صدور نفت ایران، اخلال در واردات و صادرات، قطع راههای ارتباطی آبی ایران و بین المللی کردن جنگ به منظور درگیر کردن کشورهای دیگر و اعمال فشار بین المللی به ایران برای خاتمه جنگ بود.
بدین ترتیب، عراق در هدف خود، مبنی بر بین المللی کردن جنگ خلیج فارس تا اندازه زیادی موفق شد و قدرتهای غربی و در رأس آنها، آمریکا، حضور گسترده و تهدیدآمیزی در خلیج فارس یافتند و سرنگونی هواپیمای ایرباس 655 ایران، توسط آمریکا، همگان را بر این باور داشت که این حادثه، نشانه ای از توسل آمریکا به قوه قهریه برای خاتمه جنگ است.