این دانشجویان خوش ذوق، نام نویسندگان مقاله را به صورت «ب. گوسفند، خ. بز و ج. بره سفید» اعلام میکنند و مدعی میشوند که هر سه دارای مدرک PhD در «مهندسی علوم زمین» هستند.
جالب آنکه این مقاله تحت شمارهEGU2009-6632 برای چاپ در شماره 11 مجله مذکور پذیرش میشود و در نوبت چاپ قرار میگیرد! این دانشجویان در خلاصه مقاله خود هدف از تدوین آن را «پیداکردن روشی قابل اعتماد برای بهینهسازی در طراحی و تغییر شکل شبکههای رصد» عنوان کرده و نام این روش جدید را روش کلهپاچه گذاشتهاند.
نویسندگان مقاله در بخش آخر خلاصه مقاله خود آوردهاند: «برای داشتن نتایج بهتر توصیه میکنیم که از این روش صبح اول وقت به همراه ملزوماتی چون: زبون، چشم و البته پاچه استفاده کنید. همچنین استفاده از آبلیمو پس از قسمت دوم ضروری است».
قبلتر نیز یک گروه از دانشجویان، نرم افزاری را طراحی کرده بودند که قادر بود بخشهایی از مقالات دهها ژورنال تخصصی را کپی کرده و طوری به هم بچسباند که به ظاهر دارای معنی باشد و این مقالات با ذکر دقیق منابع علمی و رسم نمودارها و جداول تحلیلی، شکل و شمای یک مقاله علمی پژوهشی را دارا بوده و چندین مقالهسازی با روش مذکور در ژرونالهای علمی دنیا پذیرش گرفته یا منتشر شده است.
این دو ماجرا از یک سو نشاندهنده آسیبی است که در حوزه تولید دانش و نشر مقالات علمی در ایران وجود دارد و از سوی دیگر حاکی از آفتی است که گریبانگیر نهادهای علمی ایران شده که سعی دارند به هر قیمت ممکن حتی با روش مقالهسازی، آمار مقالات منتشره خود را در مجلات ISI بالا ببرند و از این موضوع نیز با عنوان تولید علم نام میبرند.
کم نیستند افرادی که در حوزه کاری خود به ویژه در علوم انسانی و اجتماعی، در ایران دارای کمترین دانش و تجربهای هستند و کسی در داخل، آنها را نمیشناسد و در هیچ محفل علمی حتی یک مقاله ندادهاند و در هیچ کنفرانسی دیده نشدهاند اما رزومه کاری آنها سرشار از مقالات ISI است؛ مقالاتی که انسان از دیدن آنها انگشت به دهان میماند.
در واقع این سؤال مطرح میشود که چرا در حوزه علوم اجتماعی و انسانی و ارتباطات، دانشمندانی که مقالات آنها زینتبخش ژورنالهای معتبر علمی دنیا شده است، اندکی از سرمایه علمی خود را صرف نشر دانش در داخل کشور نمیکنند؟ چه موانعی در داخل وجود داشته که آنها ترجیح دادهاند رنج و مشقت ارسال مقاله به مجلات خارجی را بر خود هموار کرده و هموطنان خویش را از مطالعه دانش خود بینصیب کنند؟
چطور فردی بدون هیچ سابقه نوشتاری و انتشار مقاله و ارائه مقاله به کنفرانسهای علمی داخلی، یا بدون هر گونه بحث و نشست و ارائه دیدگاهی، یکهو، به ایشان الهام شده و درخت او بار دانش گرفته و حالا شاهد انتشار پی در پی مقالاتش در ژورنالهای علمی خارجی هستیم.
این آفت، یعنی سعی در انتشار مقالات علمی در ژورنالهای خارجی بدون اینکه در محافل علمی داخل کشور، چیزی برای عرضه داشته باشند، باعث ایجاد فضای کاذب تولید علم در کشور شده و در آینده میتواند ضربههای جبرانناپذیری بر پیکره نظام علمی ایران وارد کند.
مــتأسفانـه سیســتم فریز شده ارتقای هیأت علمی در دانشگاههای ایران و شاخص انتشار مقاله در ISI یا ژورنالهای علمی -پژوهشی باعث شده تا افراد همه هم و غم خود را برای انتشار مقالاتشان به هر قیمت ممکن (از هزار دلار تا چند هزار دلار) در ژورنالهای خارجی صرف کنند. ماجرا به قدری مضحک شده که اساسا بسیاری از دانشجویان ما حتی نمیدانند که برای انتشار یک مقاله علمی در یک مجله معتبر خارجی نباید پول بدهند و اگر مجلهای با دریافت پول یک مقاله علمی را منتشر میکند حتما ریگی در کفشاش هست.
از دیدن خبر مقاله کله پاچه، اصلا تعجب نکردم چون حتی تنها چیزی که در پذیرش مقالات در اینگونه نشریات مورد توجه قرار نمیگیرد، صلاحیت علمی و سوابق مطالعاتی و پژوهشی نویسندگان است.
سیستم اطلاعرسانی علمی کشور نیز به جای پیشگیری از چنین انحرافهایی، تنها راهی که در پیش گرفته جلوگیری از افشای تقلبهای علمی در ایران است. اگر اجازه داده شود که دانشگاهیان خود بر یکدیگر نظارت داشته باشند، جلوی چنین روندهایی در زمان کوتاه گرفته خواهد شد در غیر این صورت حتی آنهایی که مقالهسازی کرده و یا دست به کپی مقالات دیگران در داخل و خارج میزنند همچنان حاشیه امنی خواهند داشت و اطمینان پیدا میکنند که هیچ کس قادر به برخورد با آنها نیست.
باید دستگاههای متولی امر در نظام آموزش عالی ایران، سامانههایی را برای کشف تقلب در تولید و انتشار مقالات طراحی و راهاندازی کنند تا هیچ کس به خودش جرات ندهد یافتهها و دستاوردهای علمی دیگران را با روشهای بهاصطلاح ببر و بچسبان، مونتاژ کرده و روانه ژورنالهای رنگارنگ خارجی کند. سال گذشته با اینکه در این زمینه هیاهویی بر پا شد اما بعد از فروکش کردن سر و صداها، ظاهرا همه چیز به ورطه فراموشی سپرده شد و اکنون هیچ کس به خاطر نمیآورد که خانی آمده و خانی رفته است!