یک گروه عقیده دارند که شهرری، منطبق بر منطقه 20 شهر تهران، در اصل مرکز جمعیتی شهرستان ری است که باید از شهر تهران جدا شده و به صورت مستقل با شهرستان و فرمانداری ری کار کند و دلیلشان برای این انفصال و جدایی نیز این است که میگویند اگر شهر ری جدا شود، بهتر میتواند درآمدهای آن حوزه را در راه مشکلات موجودش مدیریت کند و گروه دیگر بر عکس، بر این عقیدهاند که شهر ری باید کما فیالسابق جزئی از شهر تهران باقی بماند. در این مقاله سعی بر این است که فارغ از جبههگیریهای سیاسی یا مالی- مدیریتی، به تحلیل سوابق و شرایط کنونی این وضعیت از منظر علمیتر آمایش برنامهریزی شهری و منطقهای بپردازیم تا شاید راههای سازشی برای مسئله در افق هویدا شود.
اگر از اظهار نظرهای سیاسی بگذریم، میتوانیم مبنا را بر تحول تاریخی شهر تهران بگذاریم. هزار سال پیش، هنگامی که جاده ابریشم از شهر باستانی ری میگذشت، ده تهران زیستگاه کسانی بود که در زیرزمین خانه داشتند و راه بر قافلههایی میبستند که از جاده ابریشم میگذشتند. اما هنگامی که هسته اولیه شهر تهران در عهد صفوی نهاده شد و این آبادی در عهد قاجار به پایتختی انتخاب شد و به رشد خود ادامه داد، شهر ری بهعنوان قطب و زیارتگاهی که با ماشین دودی به تهران متصل میشد، دیگر شهر اصلی منطقه نبود و صدها سال بود خرابههای ری باستان تنها گواه دوران درخشان قدیم بودند.
نه تنها ری، بلکه ورامین با مسجد جامع زیبایش نیز گواه رونقی مربوط به هزار سال پیش است که امروز دیگر اثری از آن نیست.در ادامه گسترش کالبدی تهران قاجاری، میبینیم که در زمان پهلوی اول احداث کارخانهها در دو سوی جاده شاهعبدالعظیم، تهران را به ری وصل میکند و در دهههای بعدی تا زمان تهیه طرح جامع اول تهران در سال 1347، بهعنوان بخشی از تهران در طرح و برنامههای توسعه پیوسته شهری تهران قرار میگیرد. در طرحهای جامع بعدی در سال 1367(ساماندهی تهران) و در سال 1385(طرح جامع جدید تهران) نیز شهر تهران با انسجام هر چه بیشتر، این پیوند و یکپارچگی را در سطح سازمان فضایی کلانشهری خود حفظ میکند.
نقش شهر ری در طرح جامع تهران
در واقع، شهر ری و محدوده منطقه 20، بهعنوان مرکز شهری تاریخی- مذهبی تهران، در شکلگیری پهنه مرکزی تهران که به مثابه ستون فقرات کلانشهر تهران از تجریش تا شهر ری ادامه دارد و فضای محوری تاریخی شهر تهران را تشکیل میدهد، در طرح جامع مصوب 1386 مطرح شده و جزء مهم و ساختاری آن به حساب میآید.طبق برنامههای طرح جامع نقش تاریخی، سیاحتی و زیارتی شهر ری نقشی است که اکنون در سطوح محلی و با طرحهای اجرایی دنبال میشود. شهر ری از چند جانب به شبکه متروی تهران متصل است؛ شهر ری تعاملهای یکپارچه شهری با سایر مناطق جنوبی و مرکزی تهران دارد، مراکز تجاری و گردشگری متعددی در آنجا در دست ساماندهی هستند و طرح توسعه چشمهعلی، مجموعه سبز و فرهنگی ابنبابویه، برج طغرل، قلعه رشکان و دهها طرح و مجموعههای تجاری- گردشی یاس و گردش بازارهای دیگر، نمونههای آن است.
در علامتگذاریهای تدقیق شده محدوده شهر تهران نیز شهر ری به مثابه بخشی لاینفک از محدوده شهر تهران، مطرح است.
بر اساس راهبردهای طرح جامع تهران، محور دربند - ری، 3پهنه تاریخی شمیران، تهران و ری در طول محوری شمالی- جنوبی که به تدریج ساماندهی و احیا خواهد شد، مهمترین محور کالبدی- ساختاری طرح جامع است و پرداختن به آن در اولویت قرار دارد.
2عنصر مهم دیگر در این محور، تپههای عباسآباد با عملکرد سبز و فرهنگی و مرکز تاریخی تهران شامل بازار و محلههای قدیم تهران هستند که با گرایش جذاب گردشگری و تفرج، چهره شهر را دگرگون خواهند کرد. این محور بسیار بیشتر از سایر محورهای رود درهای تهران مانند درکه، فرحزاد و محور سبز کن در اذهان شهروندان تهرانی جای دارد و با عبور خط مترو در سرتاسر آن، قابلیت توزیع مناسب فعالیت و گردشگری را در طول خود داراست.
ارتباط تهران و پیرامون آن در چارچوب طرح مجموعه شهری تهران
سالهاست موضوع ارتباط تهران با حوزه کلانشهری آن مطرح است و نسبت پراکنش جمعیت و فعالیت هر سال به نفع پیرامون تهران تعدیل میشود؛ یعنی هر سال جمعیت بیشتری در خارج از محدوده قانونی تهران و در داخل حریم آن ساکن میشوند و این کار مسلما حریم سبز تهران را با خطراتی مواجه میکند.
پس از خاتمه جنگ و آغاز دوران سازندگی، طرح جامع دوم (ساماندهی) تهران تصویب شد اما مورد استفاده قرار نگرفت. در عوض، نوسازی سریع تهران همراه با قطع کمکهای دولت و تأکید بر خودکفایی شهرداری- که به معنی فروش تراکم و معامله با مالکان برای تأمین درآمد شهرداری بود- نوعی سرزندگی و حیات را به درون کلانشهر دمید.
اما مشکلات تهران در مقیاس کلانشهری، همچنان بزرگتر میشد و مسائل حاشیهنشینی سرانجام در اوایل سالهای 70 توجه مسئولان را به پیرامون تهران و حوزه کلانشهری تهران که جمعیت آن دیگر به بیش از 5/3میلیون نفر میرسید، جلب کرد. پیشنهاد اساسی طرح، ایجاد نهاد واحد مدیریت منطقه کلانشهری بود که بهرغم تصویب طرح، به مرحله اجرا نرسید و بسیاری از دیگر پیشنهادهای طرح نیز در سکوت باقی ماند. شاید از همین منظر و در نتیجه این عدم هماهنگیهاست که امروز ضعفها و اختلافات مقطعی در این حوزه بروز میکند. اگر این مدیریت واحد در سطح مجموعه کلانشهری تهران از هشتگرد تا دماوند و از کوههای البرز در شمیران تا مرزهای جنوبی شهرستانهای ری و ورامین با اقتدار عمل میکرد، مطمئنا فرمانداران و احیانا شهروندان ری و شمیران به این شدت خواستار جدایی از تهران نمیشدند. به هر حال، این صحنه خالی از کوشش و اقدام هم نیست.
برنامهریزی برای حوزههای شهری تهران
در سالهای اخیر سازمان مسکن استان تهران، از زیرمجموعههای وزارت مسکن و شهرسازی، در دنباله طرح مجموعه شهری تهران و برای ساماندهی و آمایش منطقی توسعه و گسترش حوزه کلانشهری تهران (Tehran Metropolitan area) برنامهریزی برای 9 حوزه شهری در استان تهران را در دستور کار خود قرار داد. در پی بررسی پیشنهادهای این طرح، فرمانداریهای شهرستانهای هشتگرد، نظرآباد، کرج و اشتهارد، شهریار (که برخی در این بین جزو استان البرز شدهاند)، اسلامشهر، رباط کریم، ورامین، پاکدشت، رودهن- بومهن و سرانجام شهرری دارای طرحهای توسعه شدند. البته برخی از این حوزهها شامل بخشهایی از دو شهرستان میشوند.
مرزبندی این حوزهها اغلب بر اساس طرح مجموعه شهری تهران انجام یافته و تدقیق شده است که در این تقسیمات نیز اغلب پیوندها و تعاملات متقابل درون حوزهها مبنای کار قرار گرفته است. در هر حوزه، متولی شهرها و حرایم آنها شهرداریها هستند و عواید و هزینهها به آنها مربوط میشود، در حالی که تصمیمگیری گستره و حفاظت و حراست حد فاصل حریم شهر و محدوده حوزه جزو وظایف فرمانداری آن شهرستان است.
هدف طرحهای حوزههای شهری، ساماندهی امور و فعالیتهای موجود و آتی در محدوده حوزه یا به عبارتی آمایش سرزمین هر حوزه است، که شامل تثبیت کاربریهای کشاورزی و بهویژه باغات، جمعآوری و ساماندهی صنایع آلاینده واقع در محدوده حوزه و تهیه طرح جامع و هادی برای 29 شهر استان تهران است که در این محدوده سرزمینی با اهمیت و غنی واقع هستند. طرحهای حوزههای شهری تهران به ترتیب در کمیتههای محلی (شهری) و فرمانداریها، در کمیتههای تخصصی استانداری تهران، در کارگروه تخصصی مسکن و شهرسازی (در استانداری)، در شورای برنامهریزی و توسعه استان، که استاندار در آن ریاست جلسه را به عهده دارد و کل تصمیمات را هدایت میکند، و سرانجام در شورایعالی شهرسازی و معماری که بالاترین مرجع هدایت توسعه کالبدی در سطح ملی است، به بحث گذاشته شده و به تصویب میرسد. در نقشه به خوبی دیده میشود که چگونه شهر ری و منطقه 15 شهرداری تهران و نیز بخشهایی از شمیران (مناطق 1و2) بین شهر تهران و شهرستانهای اطراف آن مشترکند. البته، این امر در منطقه لادفانس پاریس ظاهرا مشکلی ایجاد نکرده است و برجهای این مرکز تجاری اداری مسکونی عظیم روی زمینهای 3 شهرستان همسایه ساخته شدهاند؛ در حالیکه کل آن بزرگترین منطقه تجاری اروپاست.
تابعی از تحولات تهران
بنابراین اگرچه ری باستان، واقع بر جاده افسانهای ابریشم، یکی از نخستین مهدهای تمدن در محدودهای که امروزه کلانشهر تهران نام دارد، بود و به راستی از نظر تاریخی و نیز مذهبی میتوان آنرا ویژه نامید، اما شهر ری امروزه دیگر جزئی از کلانشهر تهران است و بهعنوان بخشی از آن عمل میکند. در واقع امروز، هر آنچه بهعنوان نقطه جمعیتی و کانون فعالیت و سکونت تا شعاع 50 کیلومتری تهران واقع است، بهعنوان بخشی از مجموعه کلانشهری تهران در تعامل با مادرشهر تهران قرار دارد و چارهای ندارد جز آنکه از قواعد بازی این توسعه ملی در سطوح و لایههای مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و محیطزیستی آن تبعیت کند. تنها چاره مشکلات پیوندها و گسستهای آن نیز هماهنگیهای صحیح از سطح کلان تا سطح خرد است. به راستی اگر شهر ری از تهران جدا شود، بهتر پیشرفت میکند؟