حالا در قرن بیست ویکم شاید مشکل باشد چنین نامهای را در فرمت 140 کلمهای سایت اجتماعی توییتر گنجاند. اما این سایت با پیشرفت تکنولوژی تنها یکی از ابزار موجود برای ارتباط فیلمسازان و علاقهمندان سینماست. این ارتباط میتواند تجربه ما را از فیلم دیدن و سازندگانش به کلی تغییر دهد. در دوران قدیمی استودیویی، تنها معدود فیلمسازانی برای تماشاگران از طریق نامه قابل دسترسی بودند و اگر همه آلفرد هیچکاک را میشناختند اما کمتر کسی با آدرس ویلیام دیترل یا دبلیو وان دیک آشنا بود و تنها با فرارسیدن اواخر دهه 1960 بود که ظهور کارگردانان مولف سبب شد تا کارگردانها هم ستاره باشند و امروزه اکثر آنها فقط یک کلیک با تماشاگران فاصله دارند. کوین اسمیت، کمدین و کارگردان فیلمهایی چون « فروشندهها» یا «دوگما» از اولین کارگردانهایی بود که با اینترنت آشتی کرد و به ارتباط با تماشاگران از این طریق پرداخت.
او برای این کار 2سایت طراحی کرده که اخبار مربوط به فیلمهایش و همچنین برنامههای کمدیاش را برای علاقهمندانش توضیح میدهد و حتی در این سایتها دست به فروش برخی اقلام مربوط به فیلمهایش از جمله کتی که در فیلم «سایلنت بابت» تن خودش بود یا عینک استفاده شده در فیلم دوگما زده است. این بخشی از امپراتوری مجازی اسمیت است که توسط دیگران در سالهای اخیر کپی برداری شد. حالا استودیودیزنی هم سایت ویژهای برای هر یک از شخصیتهای کارتون داستان اسباب بازی دارد یا جورج لوکاس در سایت جنگهای ستارهای دست به فروش اجناس مربوط به اولین فیلم این سری پرطرفدار زده است.
گاهی اوقات فیلمسازان حوصله حضور در دنیای مجازی را ندارند یا اصلا به آن اعتقادی ندارند و این وظیفه طرفداران دوآتشه آنهاست که آستین بالا بزنند و سایتی برای آنها دست و پا کنند؛ سایت خوبی که برای مارتین اسکورسیزی در اینترنت وجود دارد اما
به هیچ عنوان از سوی خود این کارگردان تایید یا حمایت نشده، میتواند منبع اطلاعاتی خوبی برای علاقهمندان فیلمهایش باشد البته سایت مشابهی هم برای دیوید فینچر راه اندازی شده است. آخرین مطلب این سایت آموزنده گفتوگویی با اسکات بریک، نویسنده فیلمنامه «ملاقات با راما» براساس داستانی از آرتورسی کلارک است که قرار است توسط فینچر کارگردانی شود.
برخی از این سایتها هم شما را در جریان آخرین فعالیتهای کارگردانهایی که مدتی است در دنیای سینما حضور ندارند قرار میدهند؛ بهعنوان مثال در یکی از این سایتها میتوان آخرین اخبار را درباره رنی هارلین فنلاندی خواند و متوجه شد که در ماه آوریل گذشته تدوین و ساخت موسیقی آخرین فیلمش آغاز شده است و در وب سایت مایکل بی هم آخرین تیزر او برای شرکت ویکتوریا قابل دسترسی است، هر چند که او چند سالی است که فیلمی نداشته است. اهمیت چنین سایتهایی زمانی مشخص میشود که به یاد بیاوریم در سال قبل خبر اخراج مگان فاکس، هنرپیشه همین سری ترانسفورمرز از طریق سایت مایکل بیمنتشر شد و پس از آن فاکس هم در سایت خودش بی را با هیتلر مقایسه کرد. در ماه اکتبر گذشته هم جان آگوست، فیلمنامه نویس در سایت خودش ماجرای تمامی مصائبی را که او به همراه جوردن مشنر در ارائه فیلمنامه شاهزاده ایرانی به استودیوهای فیلمسازی متحمل شده بود و پاسخهای منفیای را که شنیده بود روایت کرد.
برخی دیگر از فیلمسازان فیلمهایشان را مجانی روی اینترنت در اختیار دیگران قرار میدهند و برخی دیگر برای تماشا، خواهان پرداخت مبلغ اندکی میشوند. کارگردانی مثل جان ریس و تهیهکنندهاش، تد هوپ امیدوار هستند اینترنت راهی برای ارائه هر چه آزادانهتر سینمای مستقل باشد. مایکل مور فیلم Slacker Uprising را درباره تلاشش برای ممانعت از کاندیدا شدن جورج بوش در انتخابات سال 2004 ریاستجمهوری آمریکا به شکل مجانی برای کاناداییها و آمریکاییها در اینترنت قرار داد و فرانی آرمسترانگ مستندساز دیگر هم برای حمایت از تلاشهای جهانی به منظور حفظ محیط زیست وب سایتی را تاسیس کرد که همه علاقهمندان بتوانند فیلمهای مستندشان را در این زمینه آپلود کنند. لیز روزنشتال، مؤسس سایت پاور تو پیکسل، دلیل گرایش فیلمسازان به وب سایتها را برقراری ارتباط هر چه بیشتر با مخاطب میداند و میگوید: برای کسانی که پولی برای تبلیغات ندارند و شرکت بزرگی هم از آنها حمایت نمیکند، این تنها راه ارتباط با مخاطب است.
فیلمسازان آوانگارد هم از اینترنت نهایت بهره را میبرند و حالا برخی از عناوین که شاید برای مدت کوتاهی روی نوارهای ویدئویی قابل دسترسی بود، امکان تماشا پیدا میکنند؛ برای مثال اگر خواهان تماشای فیلمی از پت اونیل باشید دیگر لازم نیست به فروشگاهی برای خرید مراجعه کنید بلکه با رفتن به سایت او میتوانید تمام اطلاعات مربوط به او را خوانده و هرکدام از فیلمهایش را که دوست دارید ببینید. این اطلاعات درباره فیلمسازانی چون کنت انگر یا سو فریدریش هم وجود دارد. فیلمسازی چون دیوید لینچ هم با اینکه چندین سایت به نامش دیده میشود اما سایت رسمی خودش را مدتهاست که رها کرده ولی او از طریق توییتر با علاقهمندانش در ارتباط است.
درنقطه مقابل لینچ باید به سایت ورنر هرتزوگ آلمانی اشاره کرد که تقریبا تمامی اطلاعات مورد نیاز درباره این فیلمساز کهنه کار را داراست. او حتی متن کامل سخنرانیاش درباره سینما واریته را که تحت عنوان مانیفست مینه سوتا در مرکز هنر واکر در شهر مینهپولیس در سال 1999 بوده، هم در این سایت قرار داده است و در این سایت میتوان برنامههای بعدی سخنرانی و سینمایی او را جویا شد و همچنین دلایل اهدای جایزه بهترین کارگردانی به رومن پولانسکی برای فیلم The Ghost Writer را خواند. به این ترتیب تکنولوژی، فاصله بین کارگردانان و مخاطبان را به حداقل رسانده و ما را به شیوهای باورنکردنی به فیلمسازان مورد علاقه مان نزدیک کرده ولی افسوس که با هر چه نزدیکتر شدن به فیلمسازان این دوره، احساس میکنیم فیلمهایشان کوچکتر شدهاند.
نیویورک تایمز-28 نوامبر