یزدانی در شرایطی که طی 2وقت اول و دوم با حریف مدالدار جهانیاش که از او بلندتر و نزدیک به 8کیلو سنگینتر بود، مساوی شد، در وقت سوم روی یک غافلگیری 4بر یک عقب افتاد. در حالی که همگان کار یزدانی را تمامشده و مدال طلا را
از دست رفته میپنداشتند، دلاور مازنی در جنگ ثانیهها با تندری سریع به مسابقه برگشت و پس از تساوی با 2امتیاز اضافهتر موفق به کسب سومین و آخرین مدال طلای کشتی آزاد در این میدان مهم و حیاتی شد.
باوجود طلاهای دیگر به دستآمده در کشتی و سایر رشتههای ورزشی و با گذشت نزدیک به 2 هفته از اتمام بازیهای آسیایی، هنوز در هر محفلی که صحبت از این رویداد قارهای و مبارزات به یادماندنی قهرمانان میشود، کمتر کسی است که از دلاوری یزدانی یادی نکند که چگونه با نمایش ناب کشتی ایرانی توانست از هموطن «آرتور تایمازوف» مغلوبی بزرگ سازد. بازخوانی این فینال تاریخی را از زبان ملیپوش 96کیلوگرم کشتی آزاد ایران در گفتوگو با همشهری میخوانید.
- برای خیلیها باورکردنی نبود که یزدانی بتواند در ثانیههای پایانی فینال آن نتیجه تاریخی را مقابل حریف ازبک رقم بزند؟
برخلاف پیکار با «تیگیف» قزاق در مرحله نیمه پایانی که خیلی حساب شده و با برنامه با او کشتی گرفتم، در کشتی فینال بد ظاهر شده و دچار اشتباهات بزرگی شدم. از دست دادن 3امتیاز در همان شروع کار موجب شد تا تمام تمرکز و برنامهریزی از قبل طراحی شدهام به هم بریزد، هرچه بود در وقت دوم خوشبختانه پیروز شدم و سرنوشت کشتی به وقت سوم کشید. در وقت سوم من یک امتیاز جلو بودم و در حالی که فکر میکردم برنده کشتی من هستم، با داد و فریاد مربیان متوجه شدم که داوران یک امتیاز نیز به حریفم دادهاند. این بود که بدون نگاه کردن به تابلو به حریف حمله بردم و روی اشتباهم با باز شدن گاردم 3امتیاز
از دست دادم و فکر کردم که کارم دیگر تمام است، به همین دلیل ضربهای به سرم زدم، اما نگاهم به تابلو باعث شد تا متوجه شوم هنوز 50ثانیه فرصت برای جبران دارم...
- بعد، آن اتفاق و نتیجه تاریخی رقم خورد که یزدانی همانند دلاوری تمام عیار به حریف یورش برد و همانند قهرمانان فیلمهای داستانی از شکست در کمتر از چند ثانیه یک پیروزی شیرین و به یادماندنی ساخت.
باور کنید مرور آن صحنهها آنچنان برایم لذتبخش است که میخواهم هرگز از ذهنم کنار نرود. دیدن چندین و چندباره فیلم این کشتی به من انرژی مضاعفی میدهد. فکر میکنم بازهم بتوانم چنین خاطرات شیرینی را برای شادی دل مردم در المپیک لندن تکرار کنم.
- راستی اسم آن فنی که با به زیرکشیدن حریف 3امتیاز برایت به همراه داشت، چه بود؟
ترکیبی از تندر و رکبی بود.
- واکنش مردم در مواجهه با شما در ارتباط با این کشتی چه بود؟
باوجود آنکه من در مرحله نیمه نهایی با شکست دادن نایب قهرمان المپیک پکن از قزاقستان کار به مراتب بزرگتری نسبت به دیدار فینال انجام دادم ولی همه مردم تا به من میرسند از جزئیات این کشتی میگویند و با تعریف و تمجیدهای خودشان، مرا شرمنده میسازند.
- چطور شد که باوجود مساوی کردن امتیازت که میتوانست بازهم باعث بالا رفتن دستات مقابل حریف ازبک شود، توقف نکردی و دوبار دیگر هم اقدام به خاک کردن حریف کردی؟
از زدوبند داوران میترسیدم؛ اینکه مبادا به سرنوشت امیر علیاکبری دچار شوم. موضوع دیگر اینکه من هیچگاه بردن کشتیهای توام با مساوی را دوست ندارم و دلم میخواست مدال طلایم بیشتر به دلم بچسبد! این بود که ریسک نکردم و به هنگام یورشهای چشم بسته او دوبار با عکسالعملهای مناسب برگشتم و خاکش کردم.
- سابقه رویارویی قبلی با این کشتیگیر سرشناس ازبک را داشتی؟
خیر، باتوجه به اینکه به تازگی به این وزن آمدم برای نخستینبار بود که برابرش قرار میگرفتم.
- به لحاظ قد و وزن تفاوت زیادی با یکدیگر داشتید؟
او از نظر قدی از من بلندتر و از نظر وزنی نزدیک به 8کیلو از من سنگینتر بود. در حالیکه او 102کیلو وزن داشت من وزنم به سختی به 94 کیلو میرسید.
- در گوانجو سختترین و جدیترین حریفت از میان حریفان کدام کشتیگیر بود؟
جدیترین حریفم «تیگیف» قزاق، برنده مدال نقره بازیهای المپیک پکن بود که در سختترین کشتی این دوره با برنامه از قبل طراحی شده توانستم او را حساب شده شکست دهم.
- شنیدیم در این کشتی به دلیل حرکات ناجوانمردانه «تیگیف» با سر و صورت خونین از تشک خارج شدید؟
شکست در این کشتی برایش گران تمام شد و به همین دلیل «تیگیف» با زدن مدام ضربات سر و دست و مشت، سعی در مصدوم کردن من داشت.البته او بعد از کشتی به سراغم آمد و معذرت خواست و من هم او را بخشیدم.
- در آن لحظات دلهرهآور فینال، در بازگشت تو به مسابقه و پیروزی مقابل حریف ازبک، مربیان چه نقشی ایفا کردند؟
مربیان بهلحاظ روحی و روانی نقش خود را بهخوبی ایفا کردند اما واقعیت آنکه من قبل از اعزام به گوانجو با محمود اسماعیلپور مربی اختصاصیام نحوه کشتیگرفتن با «قرباناف» و «تیگیف» را آنالیز کرده بودم و میدانستم که باید با آنان چگونه روبهرو شوم.
- شما در بازیهای آسیایی 2006 دوحه هم طلا گرفته بودید؛ چه تفاوتی میان طلاهای گوانجو و دوحه میتوان قائل بود؟
طلای دوحه را در وزن 84کیلوگرم بهدست آوردم ولی با توجه به صعود به یک وزن بالاتر و صید طلا در حضور 2عنواندار جهانی این وزن، طلای گوانجو برایم بسیار دلچسب و لذتبخشتر بوده است.
- استقبال مردم از تو چگونه بود؟
شاید این پرشورترین استقبالی بود که از من بهعمل آمد. جا دارد از تمام مردم بهویژه همشهریان عزیز جویباریام که برایم سنگتمام گذاشتند، تشکر و قدردانی کنم.
- پس با این حساب، یزدانی یکی از کشتیگیران حاضر و فعال در لیگ امسال خواهد بود؟
من در سالهای گذشته هم همواره در لیگ حاضر بودهام. امسال هم قصد دارم با تیم شهرم (شهدای جویبار) در لیگ حاضر شوم.