به بیان بهتر، در شرایط امروز ضرورت دارد به 2 نظر تمدنی که بر خاستگاه و پیدایش آنها و چشمانداز تمدنها بحث میکنند، نگاهی بیفکنیم.
الف) موج خطی تمدنی: عدهای از منورالفکران وطنی مدعی هستند دوران اوج و شکوفایی تمدن اسلامی و ایرانی گذشته است و امروز در انحطاط و زوال تمدن بهسر میبریم و سخن از شکوفایی و پیشرفت، سخن درستی نیست و باید با کاروان بشریت غربی و الگوبرداری از راه طیشده دیگران، مسیر را پیمود.
به دیگر سخن و براساس ادعای منورالفکران وطنی یعنی ادامه تاریخ ما ذیل تاریخ غربیها تعریف میشود و ما هویتی واقعی نداریم و رنگی و شبحی از هویت ملی را با خود حمل میکنیم؛ یعنی نامی را یدک میکشیم وگرنه محتوا و نرمافزار از غرب و سلطه تکنیک ابزار آن است.
ب) موج سینوسی تمدنی: موج سینوسی تمدنی برای سیر تمدنها، یک مسیر حلزونی قائل است که تمدنها زاده میشوند و دوران کودکی، بلوغ، جوانی، میانسالی و پیری را سیر میکنند و ابنخلدون به خوبی این گرایش و سیر تمدنی را ترسیم کرده و شواهد تاریخی نیز ارائه داده است.
تاریخ ایران از صفویه به بعد، نشانگر آن است که سیر تمدنی در ایران مسیر زوال و انحطاط را پیموده است؛ بهطوریکه اوج این انحطاط در زمانهای قاجار و پهلوی اول و دوم اتفاق افتاد و بعد از پهلوی دوم، بهدلیل بلوغ اندیشه ملی و رهبری خردمندانه و حکیمانه امام(ره) شیب تمدنی به سمت اوج سیر میکند و این مسیر در 30سال بعد از انقلاب دارای فراز و نشیبهایی بوده است اما برآیند سیر و زندگی تمدنی ما صعود و ترقی را نشان میدهد. بنابراین وقتی شیب تمدنی به سمت صعود است، میتوانیم بگوییم ظرفیتها و قابلیتهای فراوانی در کشور وجود دارد که توانسته بر خلاف یک سنت 300ساله گذشته مسیر اعتلا و رشد را با سرعت طی کند و حتی نسبت به تمدن غربی و ساخت مادیگرایانه آن برگ برنده معنویت و حیات طیبه را رو نماید.
به دیگر سخن، اینکه با زوال تدریجی تمدن غربی که بهصورت برجسته در سلطهطلبی آمریکا و متحدان آن خلاصه میشود و روند کاهش نسلی و پیری و نسیان جامعه غربی و از طرفی بیداری اسلامی در ممالکشرقی و خودباوری فراگیر و ایجاد تکنولوژی فراگیر بومی و هویتهای استقلالطلب ملتهای اسلامی و مستضعف جهان، تمدنشرقی بهطور اعم و تمدن ایرانی بهطور اخص بهصورت جهشواری در دوران رشد و شکوفایی بهسر میبرد. این شکوفایی تمدنی چون جهشزاست، اعجابآور، حیرت انگیز و برای دشمنان غیرقابل باور است.
در چنین شرایطی است که چشمانداز تمدنی ما باید براساس یک الگوی اسلامی - ایرانی به پیش برود تا بتواند شرایط محقق شده را به خوبی راهبری کرده و از فرصت ایجادشده به نحو مطلوب برای ایجاد شرایطی جدید الگوسازی کند. این الگوسازی جدید چون در اوج سیر تمدنی شکل میگیرد و نگاهی به گذشته نیز دارد، میتواند سرعت مسیر تحرک و رشد تاریخ را به جایگاه واقعی آن که شرق است، برگرداند.