مساحت این شهر 899 کیلومتر مربع است و 38 کیلومتر آن از شمال به جنوب و 45 کیلومتر از شرق به غرب امتداد یافته است.
میانگین ارتفاع آن از سطح دریا 34 متر ثبت شده که این اختلاف ارتفاع بسیار ناچیز است. بلندترین ارتفاع (115متر) به دو تپه مصنوعی توفلسبرگ و ماگلبرگ مربوط میشود که هر دو از قلوه سنگهای برجسته ساخته شدهاند. طبیعت دلانگیز این شهر آب و هوایی قارهای دارد و بادهایی که از اقیانوس اطلس به این سو میوزد بر این شهر تاثیر گذار است.
پروندهها:
24 درصد از مساحت شهر را جنگلها و دریاچههای زیبا پوشانده، دره رود اسپری که از شرق تا غرب امتداد دارد و به میزان 197 کیلومتر در رودخانهها و کانالهایی که قابل کشتیرانی، سهیم است.نکته قابل توجه ساختار شهری برلین است.
47درصد از زمینهای این شهر دارای کاربریهای متفاوت است، 8 درصد برای زیر سازههای ترافیکی در نظر گرفته شده و 43درصد برای فضای سبز و چشماندازهای طبیعی مطرح است که از این میزان 17 درصد آن به جنگلها، 12 درصد به پارکها، 7درصد به اراضی کشاورزی و 7درصد به دریاچهها اختصاص دارد. 20درصد فضای باز نیز بعنوان زمینهای جان پناه جهت بلایای طبیعی در اطراف شهر قرار دارد.
بر اساس آمارهای نفوس و مسکن این شهر، جمعیت پایتخت آلمان 5/3 میلیون نفر است که با این اوصاف میتوان برلین را بزرگترین شهر آلمان به حساب آورد. این شهر یکی از 16 ایالتهای فدرال جمهوری آلمان محسوب میشود.
شهردار این شهر از موقعیتی بی نظیر برخوردار است و خدماتی دریافتی او هم سطح امکانات رئیس یک شهر یا یک نخست وزیر است. وزیران ایالتی و رئیسان محلی همانند نمایندگان مجلس سنا در مجلس فعال هستند. شهرداری برلین را میتوان به صورت یک هسته متمرکز تصور کرد که از 23 زیرمجموعه تشکیل شده است.
در میان دو شهر پاریس از غرب و مسکو از شرق برلین در این راستا به عنوان بزرگترین شهر صنعتی محسوب میشود. از 5/1 میلیون شهروندی که در این شهر آماده به کار هستند؛ تقریبا 50درصد در مراکز وابسته به صنایع مختلف مشغول به کارند. 15 درصد از طریق داد و ستد روزگار میگذرانند؛ 13درصد در صنعت و 12درصد در ادارت دولتی فعالیت میکنند.
مهندسی سیستمهای الکتریکی بزرگترین بخش صنعتی در این شهر به شمار میآید که 4/31درصد از نیروهای کاری را به خود اختصاص داده است. از دیگر بخشهای بزرگ صنعتی که دستی در اقتصاد این شهر دارند میتوان صنایع مکانیک؛ خودروسازی؛ شیمی؛ مواد غذایی و پژوهش و فن آوری را نام برد.
وحدت شرق و غرب برلین چالشهای بزرگی را در مسائل شهری و برنامهریزیهای منطقهای به وجود آورد. قبل از سال 1990 میتوانستند برای هر منطقه در شهر برنامهای را مد نظر قرار دهند و شهر بدون محدودیت اما منظم گسترش یافته بود.
بعد از اتحاد دو آلمان در حال حاضر نقشه زمینهایی که دارای کاربری است برای همه شهر مذکور به صورتی واحد وجود دارد. اکثر نقشهها بر روی ساختمانهای جدید و بازسازی خانههای تکامل یافته متمرکز شده است. از سویی دیگر طرحهای مفید برای جلوه بخشیدن به مناظر طبیعی و دورنمای شهر در نظر گرفته شده است.
در خصوص مسائل شهرسازی پروژههای موجود بیشتر حول محور استقرار مجدد بناها، زیرساختهای ساختمانها، گسترش بزرگراهها و توسعه مراکز صنعتی دور میزند.
دو شهر براندنبورگ و برلین کمکی بزرگ در خصوص پیشبرد اهدافی که به صورت نامتمرکز و اشباع شده موانع توسعه را مهار میکنند، برای کشور آلمان به حساب میآیند.
در زمینه حمل و نقل عمومی اساس سیاست شهری در راستای توسعه متروهای موجود بنا گردیده است که این امر مردم را تشویق میکند تا از وسایل نقلیه عمومی بیشتر استفاده کنند و این امرحفظ بیشتر منافع ملی را در پی خواهد داشت