تاریخ انتشار: ۱۵ دی ۱۳۸۵ - ۱۵:۰۵

علی‌اکبر اشعری*: ماجرای کتاب و کتابخوانی در کشور ما ماجرای غریبی است. همه از کمبود سرانه مطالعه می‌نالند و هیچکس کاری جدی نمی‌کند.

روزی که من و همکارانم تصمیم گرفتیم که ساعات کار روزانه کتابخانه ملی را به 8 صبح تا 10 شب افزایش دهیم و تعطیلات سالانه را به سه روز عاشورا، بیست‌یکم ماه مبارک رمضان و اول نوروز تقلیل دهیم، فکر می‌کردیم خبر این اقدام مدیران ارشد فرهنگی و آموزشی را بر می‌انگیزد تا آنها نیز فکری بکنند و با افزایش ساعات کار کتابخانه‌ها‌ی عمومی و دانشگاهی و... در اوقات فراغت مردم به ویژه دانش‌آموزان و دانشجویان به نیاز مشتاقان کتاب و کتابخوانی پاسخ مثبت دهند؛ اما تا الان که با قلم رقومی این سطور را برای شما می‌نگارم متاسفانه هیچ اتفاقی نیفتاده!

یا با توجه به تاثیر شگرف وسایل ارتباط جمعی به‌ویژه جعبه‌های جادویی رادیو و تلویزیون در انگیزش مردم چه در فعالیت‌های عمومی نظیر حضور مردم در صحنه انتخابات و... و چه در ترغیب مردم برای خرید کالاهای مصرفی و حتی در ایجاد و یا تقویت برخی رفتارهای اجتماعی، علیرغم وقوف دست‌اندرکاران رسانه‌ها نسبت به مشکل کتاب و کتابخوانی و تاثیر این مشکل در آینده علمی و فرهنگی کشور، در کشور نه تنها کاری که کارستان باشد نمی‌کنند؛

بلکه با هزار بهانه حاضر به حذف و یا کاهش تعرفه آگهی‌های تبلیغاتی مربوط به کتاب نیستند، تا جایی که اخیراً دیدم ناشری برای ارزان تمام شدن هزینه آگهی‌اش برای معرفی چند کتاب آگهی خود را در صفحه ترحیم یکی از روزنامه‌ها به چاپ رسانده است!

حالا در این غریبستان، همشهری آمده است و در وسعت شمارگان روزنامه که شمارگان کمی هم نیست کتاب جیبی به صورت مجانی توزیع می‌کند؛ کیست که ارزش این کار را نداند و شکر این نعمت را به جا نیاورد!

در شرایط فعلی خیلی امید ندارم ولی آرزومندم و دعا می‌کنم که دیگرانی نیز که می‌توانند کاری کنند و با ایجاد ظرفیت‌های جدید برای مردم فرصت مطالعه ایجاد کنند آستین بالا بزنند و با گفتن یا «علی» قدمی پیش بگذارند.

* مشاور رئیس‌جمهوری و رئیس کتابخانه ملی