آرش سیوانی: هوا کم‌کم داشت تاریک می‌شد، در اداره پشت میزش نشسته بود و در حال اتمام کارهای روزمره و عقب‌مانده خودش بود.

زنگ تلفن همراهش او را به خود آورد. صدایی از آن طرف خط می‌گفت: می‌دونی ساعت چنده؟ نمی‌خوای بیای خونه؟ تلفن را قطع و سریعاً پله‌های اداره را به سمت پارکینگ طی می‌کند. پس از گذراندن مسافتی در میان ترافیک شهر بالاخره به خانه رسید. در طول مسیر مرتباً به کارهای عقب‌افتاده و روزمره خود فکر می‌کرد و در منزل نیز مدام در فکر انجام کارهای اداری خود غوطه‌ور بود.


چقدر کار عبث و بیهوده‌ای است که انسان آنچنان بر مغز خود فشار آورد که در اثر خستگی مفرط مغز از کارکردن سرپیچی و قوای ذهنی فرسوده‌اش به طغیان سربردارد، به‌طوری که هر کاری را که انجام می‌دهد فاقد نیرو و قدرت می‌شود و یا آدمی موقعی که ماشین فکرش نظم خود را از دست داده و در مغز خسته و دستگاه عصبی‌اش آثاری از خستگی مفرط دیده می‌شود باز به کار ادامه بدهد، حفظ و نگهداری افکار خسته و تصویر خسته در ذهن خود پس از اینکه کار خود را شب‌هنگام ترک می‌کنید به کارایی صدمه می‌زند، همان‌طور که لباس خود را عوض می‌کنید ذهن خود را نیز تازه و خرم نگه‌بدارید.

شما برای آماده شدن جهت کار روز بعد و سرحال و شاداب بودن باید خوش بگذرانید و این خوشی را نیز در خانواده خود بجویید و چنانچه شما تشویش‌ها و نگرانی‌های اداری را با خود حمل کنید و همراه با آنها وارد ناراحتی‌های مختص به منزل شوید، قادر نخواهید بود خوشی و شادابی را برای روز بعد کاری کسب نمایید.


خانه اینگونه از افراد، دیگر یک خانه نیست زیرا به محض اینکه وارد خانه می‌شوند شروع به فکر و طرح‌ریزی درباره برنامه‌های دیگر برای دادوستد بیشتر و پیداکردن راه‌های تازه دیگر برای پول درآوردن می‌کنند.

کسب درآمد خوب و لذت‌بخش است ولی تا جایی که تبدیل به یک جنون نشده و تا جایی که توانایی بالا نگه‌داشتن سر خود را نداشته باشیم پیش نرود و اگر به جای استراحت و تفریح فوراً  به خاطر کسب درآمد بیشتر و بالاتر سرگرم کار شویم، قطعاً به طور دائم در حال خستگی، کوفتگی و گرفتگی به سر خواهیم برد.

همسر مهربانی تعریف می‌کرد: به یاد می‌آورم شب پشت شب، ساعت‌ها بعد از نیمه شب می‌نشست و روی دفاتر خود خم می‌شد،  مشغول فکرکردن و ریختن طرح و برنامه و سیگار کشیدن بود.

من صدای سرفه  پرخراش او را می‌شنیدم و از او با التماس تقاضا می‌کردم از کار دست برداشته و به رختخواب برود تا سلامتی خود را نجات بدهد ولی او سرسختانه به لجبازی می‌پرداخت.

 اوقاتی می‌رسید که او بدون هیچ‌گونه تعارف به اطلاع من می‌رساند که التماس‌های من بی‌فایده است. اگرچه احتمال دارد دارایی اینگونه از افراد تا حد بسیار زیادی افزایش پیدا کند، ولی مسلماً از زندگی، خانواده و خوشبختی درون خانه محروم خواهند شد.

 زن و فرزندان شخص برای این  فرد بیگانه خواهند بود و هیچ‌وقت فرصت پیدا نخواهد کرد از اوقات فراغت خود لذت ببرد زیرا همیشه سرگرم فکرکردن، طرح ریختن و کارکردن خواهد بود تا اینکه سرانجام اجل فرا رسد و عمرش به پایان برسد. توصیه‌هایی را می‌توان برای اینگونه افراد داشت و عمل به این موارد به عهده خود شخص خواهد بود.


بهتر است موقعی که دفتر کار خود را ترک می‌کنید، کارهای خود و تمام ناراحتی‌های درونی خود را نیز ترک کرده و فراموش کنید و آنها را با خود به خانه نبرید. نگرانی‌ها و ناراحتی‌های خود را به محلی که در آن به تفریح و تفرج می‌پردازید، نبرید چرا که در غیر این‌صورت چندان نفعی و یا هیچ نفعی از آن نخواهید برد.


چه فایده‌ای دارد انسان کار روزانه خود را که انجام گرفته، دوباره انجام دهد و فکر خود را در مورد آنها مشغول کند و از اینکه کارهای عقب‌مانده و یا کارهای مختلفی را انجام نداده اظهار پشیمانی کند و یا در مورد اموری که باید انجام دهد پیش‌بینی‌های بی‌مورد انجام دهد. وقتی که  کار روزانه خود را به پایان رساندید، رهایش کنید و به یاد داشته باشید یک روز کاری با فرا رسیدن شب به پایان رسیده.

 یقین داشته باشید در حالی‌که کارهای خود را به انجام می‌رسانید بهترین سعی و کوشش خود را انجام داده‌اید. رضایت خود را از کار دیروزتان حاصل کنید، در این صورت دیگر نیازی به آن نخواهد بود که درباره‌اش نگران باشید و در  هنگام شب اظهار پشیمانی کنید.


برخی، انرژی خود را با راه دادن تشویش و نگرانی به خود و ناراحت‌بودن درباره گذشته و اشتباهات و خطاهای خود که غالباً آنها را به انجام کار به نحو  خوب و رضایتبخش، عاجز و ناتوان تلف می‌کنند،کم نیستند.


عادت نگاه کردن به پشت سر، کشنده کارایی است، همچنان که عادت زیاد نگریستن به آینده زیان‌آور است. امروز روزی است که در اختیار ماست. امروز را صرف زندگی کنید و خود را از آن خلاص نمایید. وقتی شما در حالی‌که جسماً و روحاً خسته‌اید هنگامی که به خانه خود می‌رسید بگویید: اینجا مرکز کسب نیرو و قدرت من است. اینجاست که من قدرت توانایی و انرژی خود را برای فردا به چنگ می‌آورم.

در اینجاست که من زندگی نو و جرأت نو به‌دست می‌آورم. من نمی‌توانم اجازه بدهم در ایستگاهی که باید کسب نیرو کنم انرژی‌ام تمام بشود. در اینجاست که ایده‌آل‌های من از نو صیقل زده شده و بلندپروازی‌هایم اصلاح می‌گردد. در اینجاست که اعتماد‌به نفس خود را مجدداً  به دست می‌آورم و اطمینان به خود حاصل می‌کنم که برای کار فردا آمادگی کامل دارم.


هنگامی که میز اداره و یا دفتر کار خود را در هنگام شب به طرف خانه هل می‌دهید نتیجه‌اش این است که یک مقدار زیاد از انرژی گرانبهای خود را که می‌توانید صرف  کارهای باارزش بنمایید، از خود خارج می‌سازید و این مقدار انرژی است که فردا کم خواهید آورد. چنانچه خود را خسته کنید در زمانی که باید استراحت و تفریح کنید و باید با خانواده و دوستان خود خوش باشید و یا حتی اگر کار خود را با خود به بستر خواب ببرید تا شما را آزار دهد و نگرانتان سازد، در این صورت صبح که از خواب برمی‌خیزید به جای اینکه صددرصد فردی توانا و نیرومند و لایق و مشتاق به انجام کار روزانه خود باشید، شخصی خواهید بود که از نظر روحی و روانی خسته هستید و فقط 50درصد آماده برای کار است!


همین امشب هنگامی که به خانه خود می‌روید،  استراحت کنید و انرژی گرانبهای خود را تلف نکنید. با مرور کردن کار روز و یا غصه خوردن درباره گذشته و فکر کردن درباره اینکه ممکن بود یک عمل دیگری و یا یک کار دیگری انجام می‌گرفت و نتیجه آن بهتر از این می‌شد، خود را خسته‌تر نکنید.

 وقتی که به چنین کاری دست می‌زنید شما در واقع انرژی گرانبهای بیشتر و وقت گرانبهای بیشتری به مصرف می‌رسانید. چه فایده‌ای از این کار عایدتان می‌گردد؟! اگر می‌خواهید اعصابتان صدمه نبیند و در 40سالگی پیر و شکسته نشوید، از همین امشب شروع کنید. تلفن همراه خود را از بدو ورود به منزل خاموش و افکار خود را جز به خانواده خود، به هیچ چیز دیگری معطوف ننمایید.