1950 بود. آلن تیورینگ، منطقِریاضیدان بزرگ، رمزهای آلمان نازی را برای انگلیسیها درآورده بود؛ ماشین تیورینگ، کدهای دودویی لامپ خلأ. آن موقع همة دنیا ITبود.
1960 بود. سه فیزیکدان جوان به خاطر کشف خاصیتی جالب برندة جایزة نوبل شده بودند: «نیمهرسانایی». و از سیلیکون، ترانزیستور اختراع شد.
1970 بود و آپولو روی ماه. کندی 6 سال پس از مرگش جنگ سرد را برده بود. آینده را در بالای جو میدیدند؛ عصر فضا. قرار بود در دهه نود سیاره سرخ هم فتح شود. اما چند فیزیکدان جوان در آزمایشگاههایشان در مرکز تحقیقات فضایی اروپا (سرن) تنها میخواستند که اطلاعات و کشفیاتشان که توی کامپیوترهایشان ریختهاند را با هم مبادله کنند. آنها با چیزی به هم وصل شدند که اسمش را گذاشته بودند «وب».
1990 بود و اسباببازی کوچکی داشت آرامآرام وارد خانهها میشد. بیل گیتس و پل آلن (خالقان مایکروسافت) خواستند که این وسیلة جدید با مغزی از سیلیکون به خانهها برود. فقط یک چیز کم بود: «رنگ» که آمد: «ویندوز 95». دنبالش هم IE که به شبکه جان داد.
«وب» شد www و چیزی آمد به اسم «!Yahoo» با کلی اطلاعات و البته ایمیل مجانی.
از اینجا به بعد، عدد نپر (e) و توانهای آن هم نمیتوانند رشد دنیای IT را بیان کنند. بشر نهتنها به مریخ نرفته بود، که از دهه70 به بعد به ماه هم برنگشت.
حالا آرزو دارد که «شاید در 2020 سری هم به ماه زدیم.» و همة پولها رفت توی حلقوم چیزی به اسم IT. اما در عوض کامپیوترهای کوچک، الان یا دارند از مرزهای منظومة شمسی خارج میشوند (وویجر) یا دارند خاک مریخ را شخم میزنند (مریخنوردها) یا دارند از کیوان و تایتان عکس کلوزآپ میگیرند (کاسینی). حالا آینده را همین پایین میبینند: الکترونهایی که برای ما محاسبه میکنند؛ عصر کامپیوتر.
درة سیلیکون، جایی است در کالیفرنیا بین سانفرانسیسکو و لسآنجلس، کمی آنطرفتر از دانشگاه استانفورد، همانجا که لوک در تیتراژ آخر، دهنة جالی را به آن سمت میچرخاند، آنجا که خورشید غروب میکند. اما اینجا خورشید دنیای سیلیکون طلوع میکند.
کافیاست به تابلوها نگاه کنید: Microsoft, IBM, SUN Microsystems, Apple, Google, hp, Yahoo!, eBay, Cisco, Symantec, Group Systems, Dell, …
هر کدامشان پدیدهای هستند. بزرگترین مغزهای دنیای مجازی، با هر رنگ پوستی، اینجا میپلکند. اینجا کارخانه ایدههاست. هر تابلوی جدید یعنی یک ایدة جدید. و حالا یک تابلوی جدید با عنوان You Tube بالای اتاقی بزرگ، 24 در 30 مترمربع با شصت و هفت کارمند. اینجا قلب بزرگترین سایت اینترنتی ویدیویی دنیاست.
اگر از شیمی دبیرستان چیزی یادتان باشد احتمالا جدول تناوبی است. ستون چهارم: کربن و زیرش سیلیسیوم. جفتشان 4 ظرفیتی هستند و این یعنی یکعالمه پیوند، یکعالمه شکل فضایی و برای کربن یعنی «حیات» و برای سیلیسیوم یعنی دو پیوند با اکسیژن:
«سیلیکون». کربن، 7 میلیارد سال منتظر ماند تا سرانجام ستارهای کوچک در کهکشانی متوسط در خوشة کهکشانی بزرگ به آن هویت داد: ستارهای به نام خورشید. اما سیلیکون 5 میلیارد سال دیگر باید منتظر میماند تا موجودی در سیارهای کوچک، دور همان ستاره به آن حد از شعور برسد که به آن هویت ببخشد: موجودی به نام انسان. سیلیکون در تمام این مدت، صبور و آرام زیر پای این موجود بود. نامش را گذاشتهبودند «شن».
دنیای حقیقی روی کربن ساخته شد و دنیای مجازی روی سیلیکون.
استیو چن و جاوید کریم دو تا فارغالتحصیل دانشگاه «ایلینویز در اوربانا- چمپین» در رشتة «علوم محاسباتی» بودند و البته با یک ایدة توپ.
از مزارع ذرت شیکاگو (مرکز ایالت ایلینویز) در شمال شرق، تا جنگلهای افرای سانفرانسیسکو در جنوب غرب راه زیادی است، سه تا نصفالنهار. اما بعضیها این راه را یک شبه رفتند مثل گیتس و آلن. چن و کریم هم همینطور.
تقریبا دو سال پیش بود، همشهری جوان داشت شمارههای تکرقمیاش را درمیآورد که چن و کریم امتیاز وبسایتی با آدرس youtube.com را خریدند. حالا دوست سومی هم داشتند: چاد هورلی. شش ماه بعد در بهار 2005 بود که سایت را هوا کردند.
مثل همة کسبوکارهایی که دانشجویان تازه فارغالتحصیل یا اخراجی راه میانداختند، یوتیوب هم از یک گاراژ شروع شد. و شش ماه بعد، فراخوان دادند: «بچهها، کلیپهایتان را روی سایت ما بریزید تا همه آنها را ببینند.»
حالا ژانویه 2007 است و یوتیوب با 100 میلیون بازدید کلیپ در روز، 70 هزار کلیپ روی شبکه، 72 میلیون مخاطب، 65/1 میلیارد دلار میارزد.
سال 2006 که یوتیوب به سرعت رشد میکرد و محبوبیتاش هر روز بیشتر میشد، هورلی، مدیر اجرایی یوتیوب، گفته بود که قصد فروش شرکت را ندارد و از احتمال عرضة عمومی سهامش خبر داده بود. اما تابستان 2006 بود که لری و سرگی، دوقلوهای گوگل، شستشان خبردار شد که فقط آنها نیستند که ایدههای «آنلاین بترکون» دارند.
و چند ماه بعد در اکتبر 2006 (3ماه پیش) گوگل اعلام کرد که سرانجام برای سایت یوتیوب 65/1 میلیارد دلار شیرین دادند و آن را خریدند.
اریک شمیت مدیر اجرایی گوگل گفت: «شرکتهای بزرگ اینترنتی همیشه دنبال ایدههای بزرگن تا توی اینترنت تحول اساسی درست کنن ولی این یکی از همه خفنتره. هدف بروبچههای یوتیوب با هدف گوگل که پخش درست و سریع اطلاعاته، یکیه. اونا رسانهای موفق و نیرومندن.»
گوگل اجازه داد که یوتیوب به صورت مستقل با کادرها و کارکنان سابقش کارش را ادامه دهد. چاد هورلی هم بعد از انجام معامله، گفت: «ما از ارتباطات و امکانات فنی گوگل استفاده میکنیم تا به کاربرامون حسابی حال بدیم.»
حالا دیگر یوتیوب هم هویت جدیدی پیدا کرد و قاتی بزرگان شد. قراردادی با گروه موسیقی یونیورسال امضا کرد تا بتواند از حقوق مادی هنرمندان وابسته به خود حمایت کند. همچنین قراردادی با شبکة سیبیاس امضا کرد تا بتواند فیلمهای کوتاه خبری، ورزشی و سرگرمکننده پخش کند.
گوگل هم واسطه شد تا قراردادهایی با سونی و تایم وارنر امضا شود تا یوتیوب بتواند ویدیوهای موسیقی پخش کند. میدانید که تایم وارنر هم یعنی «برادران وارنر» + مجله «تایم» و یک عالمه رسانة دیگر.
بر و بچههای گوگل ایمان دارند که روزبهروز تعداد بیشتری از بینندگان و آگهیدهندگان از تلویزیون به اینترنت مهاجرت میکنند. یوتیوب یک محل بازاریابی سودآور برای گوگل خواهد بود.
چن و کریم باور میکردند که ابتکارشان برای آسانترکردن مبادله ویدیو آنها را میلیاردر کند؟
یوتیوب گرانترین خرید در طول عمر هشت سالة گوگل بود. سال 2005 گوگل تنها 5/130 میلیون دلار را صرف خرید 15 شرکت کوچکتر کرده بود. مجلة «تایم» چند هفتة پیش یوتیوب را به عنوان ایدة برتر سال 2006 انتخاب کرد.
اگر وسط یک اتفاق جذاب ایستادهاید، میتوانید موبایلتان را راهبیندازید و چند ثانیه فیلمبرداری کنید و آن را روی یوتیوب بگذارید تا چند لحظة بعد میلیونها نفر آن را ببینند و دربارهاش نظر دهند؛ «خودتان را مخابره کنید». این شعاری است که زیر لوگوی یوتیوب نوشته شده.
کلیپها را با هر فرمتی که آپلود کنید (mpeg, mp4, avi,…) یوتیوب، خودش آنها را به فرمت فلش ویدیو (flv) تبدیل میکند. یوتیوب به شما اجازه نمیدهد که ویدیوهایش را دانلود کنید اما بر و بچ این مشکل را هم حل کردهاند. میتوانید از برنامههای دانلود از این سایت مانند Remlap KnowledgeBASE یا FLVDownload یا یکی از امکانات فایرفاکس مخصوص این کار (VideoDownloader) استفاده کنید.
بعد از یوتیوب سایتهای دیگری هم با همین ایده راه افتادند که البته به معروفیت یوتیوب نیستند مثل: Flashlands, TVLink, NetworkOne Australia, WikiRemote,…
چند ماه پیش یکی از بزرگترین شرکتهای لولهسازی دنیا به اسم Universal Tube از یوتیوب به دادگاه عالی آمریکا شکایت کرد. ادعایشان هم این بوده که خیلی از مردم سایت آنها (utube.com) را با سایت یوتیوب اشتباه گرفتهاند و سایت آنها که توان پذیرش این همه بازدیدکننده در هر لحظه را ندارد، از کار افتاده!
افسانه سه برادر
استیون چن
1978 در تایوان به دنیا آمد. 15 سالگی به ایالات متحده مهاجرت کرد.
فارغالتحصیل دانشگاه ایلینویز در اوربانا- چمپین.
با کار برای پیپال (بخش مالی ایبی) شروع کرد. با کریم و هورلی در همانجا آشنا شد. از پیپال بیرون آمدند و یوتیوب را راهانداختند.
در ژوئن 2006، مجله Business 2/0 او را به عنوان پنجاهمین فرد مهم در دنیای تجارت معرفی کرد.
میخواهد تا 18 ماه دیگر همة کلیپهای دنیا را روی یوتیوب داشته باشد.
جاوید کریم
1979 در آلمانشرقی به دنیا آمد. پدرش دانشمندی بنگلادش
ی بود و مادرش استاد بیوشیمی دانشگاه مینهسوتا در ایالات متحده.
پیش از فارغالتحصیلی از دانشگاه ایلینویز در اوربانا- چمپین وارد پیپال شد. با چن و هورلی در همانجا آشنا شد. دوباره سراغِ گرفتن لیسانساش رفت و بالاخره در سال 2004 فارغالتحصیل شد. با بچهها از پیپال بیرون آمد و یوتیوب را راهانداختند.
الان دارد در دانشگاه استنفورد فوقلیسانس علوم کامپیوتر میخواند. مدخل Air Force One (هواپیمای رئیسجمهور آمریکا) در دانشنامة ویکیپدیا را او نوشته است.
چاد هورلی
آمریکایی است و فارغالتحصیل دانشگاه پنسیلوانیا.
دنیای «ویدیو روی اینترنت» یعنی چاد هورلی. او مدتی مدیر یاهو ویدیو و گوگل ویدیو بود. در این زمینه از مایکروسافت هم پشتیبانی میکند. لوگوی پیپال را او طراحی کردهاست که الان در دنیا نماد امنیت در مبادلات مالی است.
مدیرعامل یوتیوب است.
با کتی کلارک دختر جیم کلارک (بنیانگذار دره سیلیکون) ازدواج کرده است.