با این همه، سرعت بسط و توسعه تکنولوژیها به اندازهای زیاد بوده است که شکافی جدی را میان موقعیت کنونی تکنولوژیها با حقوق و اخلاق تکنولوژی حس میکنیم. حقوق و اخلاق تکنولوژی بسیار عقبتر از آن هستند که بتوانند جوابگوی مسائل فراوانی باشند که انواع تکنولوژیهای مختلف برای ما بهوجود آوردهاند. این امر ضرورت توجه به مبانی و مبادی این دو شاخه معرفتی را به ما گوشزد میکند.
پیش از پرداختن به بحث اصلی، ابتدا سعی میکنیم نشان دهیم هنگامیکه از مفهوم و ترکیب «اخلاق تکنولوژی» سخن به میان میآید، چه تفسیرها و تلقیهایی را میتوان برجسته کرد. ابتدا از «اخلاق» شروع میکنیم.
1- اخلاق: اخلاق در زبان پارسی در مقابل 2 اصطلاح Ethics و Morality مورد استفاده قرار میگیرد. به همین جهت این مفهوم هم به معنای هنجارها و ارزشهای اخلاقی است، هم به معنای علمی که در مورد این هنجارها سخن میگوید و هم به معنای فلسفهای که علم اخلاق را موضوع پژوهش خود قرار میدهد. این در حالی است که در زبان انگلیسی Ethics بیشتر بهعنوان معرفت اخلاقی (یعنی علم اخلاق و فلسفه علم اخلاق) به کار میرود و Morality بهعنوان هنجارها و ارزشهای اخلاقی.
در هنگام هرگونه نسبتسنجی میان اخلاق با حوزههای دیگر و از جمله تکنولوژی باید به این معانی مختلف اخلاق توجه داشت؛ یعنی اولا در نظر داشته باشیم که منظورمان از اخلاق، هنجارهای اخلاقی است یا معارفی که در مورد این هنجارها سخن میگویند. هنگامی هم که به معارف اخلاقی عطف توجه نشان میدهیم باید معلوم کنیم که این معرفت، علم اخلاق است؛ یعنی علمی که از عمل درست و نادرست و خوب و بد پرسش میکند یا فلسفهای مدنظر است که در مورد علم اخلاق سخن میگوید.
2- تکنولوژی: یکی از مهمترین و اولیهترین مضامینی که در فلسفه تکنولوژی مورد توجه است، تعریف تکنولوژی است. در این منظومه، گاهی تکنولوژی سختافزار (ابزار) و گاهی نرمافزار (اندیشه پشتسر ابزار) تعریف شده است. در تلقی سختافزاری از تکنولوژی، تکنولوژی ابزار و وسیلهای محسوب میشود که زندگی ما را کارآمدتر و راحتتر میکند. تعریف نرمافزاری اما بیشتر به فکر و نظری توجه دارد که در پس این ابزارها قرار دارند. مشکلات دیدگاه سختافزاری باعث شدند که متفکران تکنولوژی به اندیشهای که ابزارهای تکنولوژیک را بهوجود میآورند، توجه نشان دهند. در این میان، دیدگاه نرمافزارانه هم خالی از مشکل نیست. یکی از این مشکلات آن است که این دیدگاه نمیتواند نقش نهادها و سازوکارهای اجرایی، حقوقی و اخلاقی را که در سامان تکنولوژی نقش دارند، در نظر بگیرد. این خلل باعث توجه به تعریفی شد که به تعریف نهادافزاری از تکنولوژی معروف است؛ یعنی مجموعهای از نهادها که نهادهای سختافزاری، نرمافزاری و دیگر نهادها هستند در شکل دادن به تکنولوژی دخیل هستند. تعریف نهادافزاری هم به جهت بهادادن اندک به نقش انسان به تعریف دیگری منتهی شد که بدان تعریف انسانافزارانه میگویند. در این رویکرد نسبت نهادهای تکنولوژی و انسان بسیار مورد تأمل است.
نگاه دیگر به تعریف تکنولوژی، تقسیم آن به تعریفهای باز و بسته است. تعریف باز هر تکنیک و ابزار محاسباتی و عقلانی را تکنولوژی مینامند. طبق این تعریف، کثیری از ابزارهایی که در جهان قدیم برای سامان زندگی فردی و اجتماعی به کار میرفتند اما گستردگی و عمومیت تکنولوژیهای جدید را ندارند، تکنولوژی در نظر گرفته میشوند. این تعریف گویی میان تکنیک و تکنولوژی تمایز قائل نیست. این در حالی است که هرچند تکنیک میتواند به تکنولوژی منجر شود باید میان این دو تمایز قائل شد. بسیاری از تکنیکها به تکنولوژی منجر نمیشوند. بهطور مثال، روشهای سخنرانی و عادات دیدن و آداب دوستیابی هرچند ابزارها و تکنیکهای سودمند هستند اما تکنولوژی نامیدن آنها موجه نیست.
یک رویکرد میانه به تعریف تکنولوژی، تکنولوژیهای پیش از جهان مدرن را از رده تکنولوژیها بیرون نمیاندازد و آنها را نیز تکنولوژی قلمداد میکند. طبق این چشمانداز، نمیتوان فرهنگی را سراغ گرفت که در آن تکنولوژی موجود نباشد؛ خواه این فرهنگ قدیم یا جدید باشد. با این همه تکنولوژیهای جهان قدیم از اصولی متفاوت از تکنولوژیهای جدید پیروی میکردند و پیدا کردن اصول واحد و مشترک میان این دو نوع تکنولوژی کاری آسان نیست. رویکرد بسته به تعریف تکنولوژی اما تنها تکنولوژی جهان جدید را تکنولوژی میداند و قائل به تفاوت ماهوی میان این دو نوع تکنولوژی است. این رویکرد، تکنولوژی جدید و تأثیرات مختلفش را قابل قیاس با تکنولوژیهای دیگر نمیبیند.
3- اخلاق تکنولوژی: این تعریف و تقسیمها، فضا را برای بحث در مورد مفهوم اخلاق تکنولوژی مهیا میکنند. با توجه به این مقدمات، میتوانیم معانی مختلفی از مفهوم اخلاق تکنولوژی را برجسته کنیم:
1-3- گاهی منظور از این مفهوم آن است که ببینیم تکنولوژیها چه پیامدهای اخلاقی دارند. بسیاری از افرادی که از این مفهوم سخن میگویند مدنظرشان تأثیرات تکنولوژیهای مختلف بر ارزشها و هنجارهای اخلاقی است. در اینجا سخن بر سر این است که بهطور مثال رایانه با انسان چه میکند و چگونه روابط انسانی را تحتتأثیر قرار میدهد؟ اینترنت بر روابط سنتی انسان و بر شخصیت وی چه تأثیر یا تأثیراتی دارد و جهان تکنولوژیزده ما چگونه فرهنگ را از خود متأثر کرده و روابط طبقات اجتماعی را تحتتأثیر قرار داده است؟ در این راستا 2 رویکرد منفی و مثبت وجود دارد. پارهای از افراد بر جنبهها و تأثیرات مثبت این تکنولوژیها دست میگذارند و عدهای دیگر - که این عده تعدادشان از گروه اول در فلسفه تکنولوژی بیشتر هم هست- بر محورهایی دست میگذارند که تکنولوژی با آنها جامعه انسانی را از اصالت و شکوفایی انداخته است. در این میان، تأثیر تکنولوژی بر ارزشهای اخلاقی هم به دو صورت قابل ردیابی است. عدهای معتقدند تکنولوژی ارتباطات را گسترش داده، فرصت و فراغتی برای انسان فراهم کرده که به کارهای جدیتر بپردازد و رفاه مادی وی فرصت توجه به ارزشهای اخلاقی را فراهم ساخته است. در نقطه مقابل، عدهای دیگر این نکات را در مقابل معایب و ضعفهای تکنولوژی چندان برجسته نمیدانند. بهنظر این افراد، تکنولوژی در مجموع گونهای اخلاق مصرفی را دامن زده، روابط انسانی را از حیز انتفاع ساقط کرده و به ارزشهای غنی و اصیل انسانی چون عفت، کرامت، شرافت، اصالت و... آسیب رسانده است. بهنظر این افراد، تکنولوژی و کلا جهان مدرن، ارزشهای معنوی خانواده را کمرنگ کرده، انسانها را تنها و بیمبنا کرده و عاقبت مشکلات معنوی و اخلاقی بسیاری را بهوجود آورده است.
2-3- معنای دیگری که میتوان از مفهوم اخلاق تکنولوژی مراد گرفت، تأثیری است که تکنولوژی بر نظریههای علم و فلسفه اخلاق میگذارد. در اینجا از اخلاق نه هنجارها و ارزشهای اخلاقی که معرفت اخلاقی مدنظر است و این مبتنی بر تمایزی است که در بند یک بدان اشاره رفت. در این منظومه، سخن بر سر تأثیراتی است که تکنولوژی بر نظریههای اخلاقی بر جای گذاشته است. در این میان عدهای معتقدند این تغییرات و تأثیرات در دل 3اخلاق هنجاری موجود یعنی فضیلتگرایی، تکلیفگرایی و فایدهگرایی قابلیت طرح و بسط دارند. درحالی که عدهای دیگر معتقدند ما باید بهدنبال مفاهیم و دیدگاههای تازهتری باشیم. بهنظر این عده، بهطور مثال در فضای اینترنت مفهوم عمل، خود، عاملیت و... دچار تغییرات ماهوی شدهاند و باید بهدنبال دستگاههای مفهومی و تحلیلی جدیدی برای بسط این موضوعات بود.
3-3- معنای دیگری که از اخلاق تکنولوژی برداشت میشود، ارزشهای اخلاقی است که در شکلگیری تکنولوژی مدرن نقش داشتهاند. به تعبیر دیگر اگر در بند 1-3 هدف آن است تا مشخص شود تکنولوژی چه تأثیری بر اخلاق دارد در اینجا قصد آن است که مشخص شود چه ارزشهای اخلاقی در بهوجود آمدن و توسعه تکنولوژیهای جدید نقش ایفا کردهاند. با جهان جدید چشمانداز و گفتمانهای جدیدی فراروی بشر قد کشیدند. این رویکردهای جدید البته مبتنی بر ارزشها و هنجارهایی بودند. پارهای از متفکران تصریح کردهاند که نشستن نقد به جای فهم، تغییر جهان به جای تفسیر، توجه به آینده به جای توجه به گذشته، توجه به حق به جای تکلیف و عاقبت توجه به فرد به جای جمع، پارهای از تغییرات ارزشی هستند که بشر جدید بهخود دیده است. در این راستا نمیتوان خاستگاههای ارزشی تکنولوژی را نیز بدون این تغییرات اخلاقی فهم کرد.
4-3- معنای چهارم از مفهوم اخلاق تکنولوژی، اخلاقی است که افرادی که با تکنولوژی سروکار دارند، باید رعایت کنند. این امر هم شامل افرادی است که تکنولوژی را بهوجود میآورند، هم کسانی که آن را به کار میبرند و هم افرادی که آن را تحلیل و نقد میکنند. بهطور مثال، مهندسان بهعنوان افرادی که با تولید تکنولوژی سروکار دارند باید اصولی چون وفاداری به شرکت متبوع خود یا تلاش برای ساخت تکنولوژیهایی با امنیت بالا را مدنظر داشته باشند. از سوی دیگر، استفاده از تکنولوژی هم به اخلاقی خاص نیاز دارد و در هردوی این زمینهها میتوان کدهای اخلاقی را مورد توجه قرار داد؛ همچنانکه بسیاری سعی کردهاند این کدهای اخلاقی را ارائه کنند. علاوه بر این، نقد تکنولوژی هم مانند هر نقدی دیگر نیاز به اخلاقی دارد.