به گزارش ایسنا، سیدحبیبالله هاشمیپور ـ کارشناس رشته مردمشناسی ایسنا درباره نوروز اظهار کرد: نوروز در حقیقت زیباترین جشن در میان ایرانیان باستان بود که یکی از جلوههای تمدن و فرهنگ اصیل ایرانزمین است و هنوز نیز همچنان این جشن تداوم خود را حفظ کرده است.
او ادامه داد: این عید با سرسبز شدن طبیعت و نوزایی همراه است. در این جشن سه جنبه نجومی، ملی و دینی با برجستگی خاص خود بهچشم میخورد. از دیدگاه نجومی، این روز مقارن با اعتدال ربیعی یعنی هنگامی است که خورشید روی مدار استوا قرار میگیرد و روز و شب برابر است. روزی که در حقیقت، طبیعت از خواب زمستانی بیدار میشود و زندگی نو را آغاز میکند، روزی که زیبایی آفرینش در والاترین چهرهی خود آشکار میشود.
هاشمیپور بیان کرد: در زمان ساسانیان، رسم بود که 25 روز پیش از نوروز روی هفت ستون، غلات یا حبوبات میکاشتند و هر کدام محصولش خوب میشد، باور داشتند که آن محصول در آن سال خوب میشود.
این کارشناس رشته مردمشناسی اظهار کرد: خانهتکانی، لباس نو پوشیدن، دید و بازدید و دادن هدیه از سنتهای این عید است.
براساس اسطورههای قدیمی، برخی میگویند که جمشید نخستین پادشاه ایران در ابتدا نامش جم بوده است، هنگامی که او به آذربایجان رسید، دستور داد که عرشی مرصع بر مکانی بلند و در مقابل طلوع خورشید برپا کنند و تاجی مرصع نیز بر سرش نهاد و بر تخت خود نشست تا اینکه خورشید طلوع کرد و شعاع خورشید بر تاج و تخت او تابید و از تابش آن، برقی بسیار زیبا درخشید که مردم از آن بهعنوان روز جدید تفسیر کردند.
از این رو، لفظ شعاع را که در زبان پهلوی «شید» است، به نام جم اضافه کردند و اسم او را جمشید نامیدند و جشنی شکوهمند برپا کردند و آن روز را عید نامیدند؛ اما نوروز خاص روزی بود که روز سلامت و عافیت نامیده شد و آن روز، ششم فروردین ماه است که جمشید در این روز بر تخت پادشاهی خود نشست و از مردم خواست که جمع شوند و مراسم پاک و باشکوهی را برپا کنند.
او گفت: جمشید به آنها گفت که خداوند تبارک و تعالی شما را خلق کرده است. بنابراین شایسته است که جسم و جان خود را با آبهای پاک بشویید و بر نعمت خداوند شکرگزاری کنید. آنها این کار را هر سال در چنین روزی انجام دادند.
وی درباره نوروز پس از اسلام، توضیح داد: نخستین کسی که در اسلام مراسم نوروزی را بهجا آورد و هدیه داد، حجاج بن یوسف ثقفی، والی امویان در عراق و مشرق زمین بود، ولی خلیفه اموی عمر بن عبدالعزیز آن را ابطال کرد؛ اما بار دوم، رسم نوروز در عصر عباسیان پاگرفت، زیرا بیشتر وزیران عباسی از ایرانیان و فارسها بودند و دوباره نوروز احیا شد، سنت ایرانیان از نخستین روز بهار شروع میشد که به آن نوروز جلالی هم میگفتند.
او درباره اسرار سفره هفتسین گفت: ماهی قرمز، نماد زندگی و حرکت، نشان برج حوت یا اسفند و نشان زایش است، در ضمن نماد نیکبختی نیز است. سبزه و سنبل نماد خرمی و زندگی دوباره است و آیینه نیز نماد رفع کدورتها و یکرنگی است.
هاشمیپور اظهار کرد: آب نماد پاکیزگی، پاکی، آبادانی و صافی، سکه نماد ثروت، دارایی و مال، تخم مرغ نشانهی نژاد و ازدیاد نسل و معمولاً به تعداد افراد خانواده تهیه میشود، شمع نماد روشنایی و طول عمر تکتک اعضای خانواده، گل نماد دوستی، شادابی و باروری، سرکه نماد شادی و سمنو بهعلت گندمی که در ساخت سمنو به کار برده میشود، نماد خیر و برکت است.
وی ادامه داد: شیرینی نماد شیرین کام بودن و زندگی شیرین داشتن، سیب نماد سلامتی، زایش، عشق، مهر و مهرورزی و عطوفت، سیر نماد نگهبان سفره و دافع بیماری، سماق نماد مزهی زندگی، سنجد نماد عشق و دلدادگی و حیات، آجیل و میوه نشانهی پربرکت بودن سفره، نان نشانهی برکت در سال جدید و اسفند (سپند) نیز نشانهی نماد بوی خوش است.
هاشمیپور بیان کرد: افراد باید با لباس نو بر سر سفره بنشینند و در قدیم عقیده داشتند که این مسأله سبب گشایش در کارها در سال جدید است، مثلاً عقیده بر این بود که اگر کسی با یک لنگه کفش بر سر سفره عید بنشیند تا آخر سال زندگی او لنگ میزند.
او اضافه کرد: مرسوم است سبزیپلو با ماهی در شب نوروز بخورند، زیرا در قدیم این غذای ثروتمندان بود و اگر امروز به علم جدید هم نگاه کنیم، میبینیم که شخص باید در هفته دست کم دو روز ماهی بخورد که سرشار از کلسیم و فسفر است و برای سلامتی بدن و رشد استخوانها مفید است، بویژه روغن ماهی که از اسیدهای چرب اشباعنشده به نام امگا 3 است و اثرهای بسیار مهمی در سلامت انسان و در پیشگیری از بیماریها دارد، ماهی همچنین سرشار از پروتئین، آهن و ویتامینهای گروه B است.