میترا البرزی منش: آمار سدهای ایران شامل 588 سد بهره‌برداری‌شده، 137 سد در دست اجرا، 546 سد در دست مطالعه و در مجموع1271 سد است.

آمار سدهای ایران شامل 588 سد بهره‌برداری‌شده، 137 سد در دست اجرا، 546 سد در دست مطالعه و در مجموع1271 سد است. یکی از اصلی‌ترین توجیهات احداث سدها، با توجه به هزینه سنگین این سازه‌های عظیم و اثرات غیرقابل بازگشت و منفی بر محیط‌زیست و انسان‌هایی که در محدوده احداث سدها ساکن هستند، پاسخگویی به نیازهای روزافزون مصارف آب کشاورزی و شرب است. آیا این مهم در کشور ما فقط از طریق احداث سد امکان‌پذیر است؟ پاسخ این سؤال منفی است. راه حل‌های جایگزینِ کم هزینه‌تر و محیط‌زیستی دیگری وجود دارد که سال‌هاست با بی‌توجهی و عدم‌برنامه‌ریزی اجرایی مواجه شده‌اند. این جایگزین‌ها کدام هستند؟

هدر رفت آب در شبکه‌های شهری انتقال آب براساس آمار سازمان ملل 50 درصد است. این امر نشان می‌دهد که با جابه‌جایی بودجه‌های بخش سدسازی به بخش بازسازی شبکه آبرسانی شهری، می‌توان دو برابر آب شرب در شرایط کنونی را تأمین کرد و در دسترس مردم قرار داد. به‌عنوان مثال مصرف روزانه آب شرب تهران در تابستان امسال 3 میلیون و 350 هزار مترمکعب بود؛ یعنی فقط در شبکه آبرسانی شهری تهران سالانه بیش از 611 میلیون مترمکعب هدر رفت آب وجود دارد. با بازسازی شبکه آبرسانی، صرفه جویی بسیار بیشتر از ظرفیت مخزن 420 میلیون مترمکعبی سد طالقان که در سال 1385 به بهره‌برداری رسید و عمدتا برای جبران کمبود آب شرب تهران احداث شده است، ایجاد می‌شود.

مصرف بهینه آب

مصرف‌کننده اصلی آب در کشور با سهم 92درصد در بهره‌برداری از آب، بخش کشاورزی است. هدر رفت آب در شبکه‌های کشاورزی حدود 70درصد است. با احتساب مصرف سالانه آب در بخش کشاورزی که حدود 86میلیارد مترمکعب تخمین زده می‌شود حتی اگر هدر رفت آب در این بخش را 50 درصد نیز ملحوظ کنیم با برنامه‌ریزی برای جلوگیری از این اتلاف می‌توان سالانه 43میلیارد مترمکعب آب استحصال کرده و دراختیار بخش کشاورزی قرار داد. این میزان تقریبا برابر با حجم ذخیره بیش از 100 سد است. به همین منظور برنامه الگوی مصرف بهینه آب کشاورزی در سال 1377 در هیأت دولت به تصویب رسید که می‌تواند به جای احداث 100 سد عملکرد داشته باشد و هنوز به اجرا گذارده نشده است.

جلوگیری از هدر رفت تولیدات کشاورزی یکی دیگر از راه‌های تأمین آب مصرفی بدون نیاز به احداث سدهاست. حداقل 15درصد از کل تولیدات کشاورزی پیش از رسیدن به بازار مصرف از میان رفته و تلف می‌شود. با احتساب آب مصرفی برای تولید این بخش از محصولات کشاورزی، هدر رفت آب در این بخش بیش از 20میلیاردمترمکعب است. جلوگیری از این هدر رفت معادل با ساخت حدود 45 سد است.

یکی دیگر از گزینه‌های جایگزین می‌تواند مقایسه احداث سدها با سایر گزینه‌ها مانند تأمین آب با استفاده از قنات‌ها، آب‌بندان‌ها، سدهای کوچک زیر زمینی یا تأمین انرژی با استفاده از شیوه‌های پایدار مانند انرژی باد یا خورشید باشد. این گزینه‌ها با هزینه‌های کمتر محیط‌زیستی و انسانی می‌توانند در پاره‌ای موارد مورد استفاده قرار گیرند که متأسفانه مورد بی‌توجهی قرار می‌گیرند.
در کشور ما بیان ضرورت حفاظت از تنوع زیستی در میان بسیاری از مسئولین یا مهندسان جایگاهی ندارد. بیان این مطلب که تالاب‌ها، مصب‌ها، آبزیان، حیات‌وحش، پوشش گیاهی و جنگل‌ها نباید از طرح‌های عمرانی مانند سدسازی دچار صدمات جبران‌ناپذیر شوند، گویا در تقابل با توسعه، ایجاد اشتغال و بهروزی انسان‌هاست، در حالی که حمایت از این عوامل در حقیقت حمایت از حیات انسان نیز است.

کمیسیون جهانی سدها که از سال 1997 در کشور سوئیس آغاز به‌کار کرده است، در طول سال‌های-2000 1997 کار بسیار پیچیده ارزیابی اساسی و بازبینی جامع پیامدهای گوناگون 6دهه فعالیت‌های سدسازی در جهان را به انجام رسانده و نتایج آن را ارائه کرده است.

راهکارها

کتاب ارزشمند سدها و توسعه، عملکرد این کمیسیون را شرح می‌دهد. این کتاب با بررسی موانع دستیابی به توسعه پایدار در فرایند تصمیم‌گیری طرح‌های توسعه منابع آب، چارچوب جدیدی را براساس 5محور ارزشی و 7 اولویت راهبردی پیشنهاد می‌کند.
5 محور ارزشی این کتاب شامل مساوات، کارایی، تصمیم‌گیری مشارکتی، مفاهیم توسعه پایدار و مسئولیت پذیری است.

در 7 اولویت راهبردی برای تصمیم‌گیری در مورد احداث سدها، کسب رضایت عمومی، ارزیابی جامع تمام گزینه‌های جایگزین، توجه به وضعیت سدهای موجود، حفظ پایداری حیات رودخانه‌ها و معیشت مردم، شناخت حقوق مردم و تقسیم منافع طرح بین آن‌ها، تضمین اجرای تعهدات و استفاده از رودخانه‌های مشترک برای صلح، توسعه و امنیت مطرح شده است.
اگر به مطالعات این کمیسیون که با استفاده از تجارب جهانی 60 سال سد‌سازی‌ صورت گرفته است باور داریم باید با نگاهی عمیق و دیگرگون به سد‌سازی‌ در ایران بنگریم.

تا چه میزان مساوات، کارایی، تصمیم‌گیری مشارکتی و توسعه پایدار به‌عنوان محور‌های ارزشی مورد توجه تصمیم سازان سدسازی در ایران بوده است؟

تا چه میزان از راهبردهای کسب رضایت عمومی، ارزیابی جامع تمام گزینه‌های جایگزین، توجه به وضعیت سدهای موجود، حفظ پایداری حیات رودخانه‌ها و معیشت مردم، شناخت حقوق مردم و تقسیم منافع طرح بین آنها استفاده کرده‌ایم؟

صرفا با بیان این مطلب که رژیم بارندگی در قریب به اتفاق مناطق ایران مدیترانه‌ای است و در بهار و به‌ویژه تابستان که نیاز به بهره برداری از آب به‌دلیل نیازهای زراعی افزایش قابل توجهی دارد، بارندگی بسیار اندک است، آیا می‌توان روند شتابان سد‌سازی‌ در ایران آن هم با نتایجی مانند خشکی یا کم آبی تعدادی از رودخانه‌ها و تالاب‌ها (زاینده‌رود، کارون، دریاچه ارومیه، طشک و بختگان و...)، گسترش ریزگردها به 16 استان، شوره زار‌شدن اراضی کشاورزی و نابودی نخلستان‌های جنوب و جنگل‌های با ارزش توجیه کرد؟

به جای سدسازی، جایگزین‌هایی وجود دارد که تصمیم‌سازان باید آنها را مورد توجه قرار داده و از اتلاف سرمایه‌های ملی و منابع طبیعی بیش از این اجتناب کنند.