اربکان در سالهای اخیر جایگاهی محوری در سیاست ترکیه به خود اختصاص داده بود. حزب رفاه وابسته به وی در دهه80میلادی برای دردست گرفتن قدرت سیاسی در این کشور خیز برداشت و از سال 1996 تا 1997 میلادی کشور را اداره کرد. در این سال ژنرالها، نظامیان و سکولارهای ترک، اربکان را متقاعد به کنارهگیری از قدرت کردند. بعد از مدتی دادگاه قانون اساسی ترکیه براساس حکمی اعلام کرد که حزب رفاه به رهبری نجمالدین اربکان در جهت تضعیف سنتهای سکولار قدم برداشته و دستور انحلال این حزب را صادر کرد. آنچه در سال 1997 رخ داد، آخرین کودتای نظامی ارتش ترکیه بود؛کودتایی پستمدرن که بدون شلیک حتی یک تیر از اسلحهها شکل گرفت.
رجب طیب اردوغان، نخستوزیر کنونی ترکیه و عبدالله گل، رئیسجمهور این کشور هر دو عضو حزب رفاه بودند. این همان حزبی است که نجمالدین اربکان، اولین نخستوزیر اسلامگرای ترکیه آن را بنا نهاده بود. ولی اردوغان در اواخر دهه 90میلادی از این حزب جدا شده و حزب عدالت و توسعه را تأسیس کرد تا اینکه به سمت نخستوزیری ترکیه رسید. اربکان هیچگاه نتوانست خیانت اردوغان را هضم کند و حتی در اظهارنظری او را به برده صهیونیستها متهم کرد.
از نگاه تحلیلگران، بعد از مرگ او چشماندازهای تازهای در عرصه سیاسی ترکیه نمایان خواهد شد. بدین معنا که اسلامگراهای ترک میتوانند به نام اربکان و به منظور ادامه بخشیدن به تلاشهای سیاسی او ائتلافی تازه شکل دهند و در جهت تقویت جنبش اسلامگراها در نظام سیاسی ترکیه گام بردارند. اردوغان ایدههای اصلی خود را در زمان شروع فعالیتهای سیاسیاش از اربکان الهام گرفت ولی با گذشت زمان، ضمن فاصله گرفتن از گذشته سیاسی خود اعلام کرد که قصد دارد با تأسیس حزب عدالت و توسعه از ارزشهای یک نوع دمکراسی محافظهکار و پیشرفته دفاع کند.
اربکان که در زمان مرگ، رهبر حزب سعادت ترکیه بود، ژانویه گذشته بهدلیل عارضه عفونتی بستری شد و از مدتها پیش روی صندلی چرخدار مینشست. مرگ اربکان در آستانه سالگرد رویدادی مهم در تاریخ ترکیه مدرن رخ داد. 28فوریه سال 1997 اربکان و دولتش بهدلیل فشارهای بیش از حد نظامیان و ارتش مجبور به استعفا شده بودند. او سال 1996 نخستوزیر دولت ائتلافی ترکیه شد و یک سال بعد از این زمان مجبور شد به خاطر اعتراضهای وارده از سوی ارتش ترکیه که حافظ منافع ارزشهای لائیک در این کشور بود، از مقام خود کنارهگیری کند. ضمن اینکه اربکان بعد از انحلال حزبش در سال 2002 به اتهام جعل اسناد در جریان محاکمهای در رابطه با سرمایههای حزب رفاه، به 2سال و 4ماه زندان محکوم شده بود.
چشمانداز سیاسی انتخابات آتی
با اینکه کارشناسان و تحلیلگران سیاسی ترکیه اعتقاد دارند با مرگ اربکان عملا عمر یک دوره خاص سیاسی و تاریخی در این کشور به پایان رسیده، اما شاید درواقع نقش تأثیرگذار رهبر سابق اسلامگراهای ترک در این مقطع زمانی برجستهتر بهنظر رسد. بهخصوص که اربکان تا آخرین لحظات عمرش در رهبری حزب سعادت ترکیه نقش فعالی داشت و حتی ظاهرا در بستر بیماری هم از تلاش برای اعمال تأثیر دوباره در فضای جامعه سیاسی کشورش دست برنداشته بود. کما اینکه بعد از مرگ او خبرهایی مبنی بر اقدامات اربکان برای تأسیس یک حزب ائتلافی به منظور شرکت در انتخابات آتی مجلس ترکیه منتشر شد و بر همین اساس کارشناسان پیشبینی کردهاند که پیروان او با تشکیل این ائتلاف برای مبارزه با حزب عدالت و توسعه وارد عرصه شوند.
تأثیرات سیاسی اربکان
بهرغم تأثیر قابل توجه اربکان در ظهور اسلامگرایان ترک در فضای سیاسی این کشور، مرگ وی فرصتی برای تفکر در مورد شرایط دمکراسی در ترکیه و تحولات سیاسی در این سرزمین از زمانیکه او در دهه70میلادی پا به عرصه سیاست گذاشت، ایجاد کرد. میراث سیاسی برجای مانده از فعالیتهای اربکان طی چنددهه اخیر، ترکیه را در هر دو این موارد با تغییرات مهمی روبهرو ساخت و در عین حال کاستیها و ضعفهای موجود در اندیشههای او را که منجر به جدایی چهرههایی همچون اردوغان از برنامههای سیاسی وی شد، برجسته ساخت. بهعبارتی دیگر، اگر امروز شرایط سیاسی ترکیه در مسیر پیچیدهای قرارگرفته، این وضعیت نتیجه اقداماتی است که نخستین نخستوزیر اسلامگرای ترکیه شخصا در سیستم سیاسی این کشور ایجاد کرد.
چه بسا که در سالهای آخر فعالیت سیاسی وی در حزب سعادت که هیچ کرسیای در پارلمان ملی ترکیه در اختیار ندارد، عملا مشخص شد که اربکان در بین محافظهکاران مذهبی هم محبوبیت سابق خود را از دست داده است. اربکان از همان ابتدا دیدگاهها و ایدئولوژیهای ملیگرایانه خود را که براساس مخالفت با وابستگی به کشورهای غربی و نزدیکی به ملل مسلمان و ارزشهای مذهبی استوار شده بودند، به صورت تشریحی برای عموم بیان کرد اما آنچه امروز از ترکیه او باقی مانده، سرزمینی است که اربکان در دهه 90میلادی بهعنوان نخستوزیر به آن خدمت کرد و حالا با تفاوتهای عمدهای نسبت به گذشته، احزابی در دل خود پرورش داده که بهعنوان رقبای اصلی اربکان در جامعه سیاسی تبدیل شدهاند.
اربکان مفهوم و معنای یک حزب سیاسی در ترکیه را بهطور کامل تغییر داد. برداشت او از اسلام اجتماعی و نقش تربیتی و آموزشی آن و خدمتگزاری به جامعه، معرف افکار او در مورد قدرت احزاب برای به حرکت درآوردن شهروندان بود. حزب رفاه ترکیه خدمات اجتماعی زیادی به مردم ارائه میکرد و انجمنهایی پدید آورد که رقیبان سیاسی این حزب در ساخت آنها ناکام بودند. اربکان شخصی بود که مفهوم یک جنبش اسلامی در بافت اجتماعی ترکیه را بهخوبی جاانداخت. بخشی از این مفهوم شرکت مستقیم در سیاستهای سکولار و ائتلاف با ایدئولوژیهای رقبا بود.
تمایل اربکان به این امر حاکی از این بود که اسلامگراهای ترک قصد داشتند استراتژیها و رفتارهای سیاسی خود را با گذشت زمان تغییر دهند تا بلکه شانس خود را برای پیروزی در انتخابات بعدی، حتی به بهای تسلیمشدن در ایدئولوژیهای اصلی خود افزایش دهند. اما درحالیکه اربکان نخستین شخصی بود که تلاش کرد این اصل مهم تفکر خویش را به همگان ثابت کند، رقیب جوانتر او در حزب عدالت و توسعه بود که توانست از این تفکر نهایت بهره را ببرد و صاحب قدرت سیاسی در این کشور شود. حالا اربکان ترکیهای را ترک کرده که با موضع میانهروی خود بین اروپا و خاورمیانه، نسبت به زمانی که او هنوز به سمت نخستوزیری ترکیه نرسیده بود، راحتتر به حیات خویش ادامه میدهد.
بهرغم اینکه هشدارهای اربکان در مورد خطر همکاری با رژیمصهیونیستی از سوی دولتهای مختلف ترکیه تقریبا با بیتوجهی روبهرو شدهاند اما نقش این کشور در تحولات منطقه در سالهای گذشته به شکل قابل ملاحظهای افزایش یافته است. نزدیکی ترکیه با همسایگانش در مقطع فعلی، بازتاب همان دیدگاههای ملی آغازین اربکان هستند اگرچه سیاستهای پشتپرده روابط خارجی ترکیه بیشتر واقعبینانه هستند و کمتر حالت ایدئولوژیک میگیرند. در واقع شاید اربکان هرگز نمیتوانست ترکیه امروزی را پدید آورد. او بیش از اندازه ایدئولوژیست بهنظر میرسید و از انعطافپذیری کمتری برای هدایت ترکیه و رویارویی با شرایطی که قرن بیست و یکم پیش روی این کشور گذاشت، برخوردار بود.
نقش اربکان در ظهور جنبش اسلامگرای ترکیه
شاید نجمالدین اربکان، محبوبترین سیاستمدار تاریخ ترکیه نبود ولی بدون تردید رهبر مهمی در ظهور و تثبیت اسلام سیاسی در بطن جمهوری لائیک ترکیه به شمار میرفت. در دهه 60میلادی اربکان مروج اصلی مانیفست ملیگرایی این کشور نام گرفت. او نماینده قونیه در مجلس ترکیه بود و نخستین حزب اسلامی این کشور را در سال 1970 تحت عنوان حزب نظام تأسیس کرد.
اما خیلی زود با رأی دادگاه قانون اساسی فعالیت این حزب غیرقانونی اعلام شد. به خصوص که فعالیت حزبی با گرایشهای اسلامی و ملی در آن مقطع زمانی در ترکیه میسر و ممکن نبود. او در دهه 70میلادی و با ارکان اصلی حزب نظام به ریاست حزب تازه تأسیس سلامت ملی رسید و در 3دولت ائتلافی ترکیه در سمت معاون نخستوزیر این کشور باقی ماند.
در زمانیکه موج اسلامگرایی در ترکیه به اوج رسیده بود، بهدنبال کودتای سال80میلادی فعالیت احزاب در ترکیه متوقف شده و اربکان به زندان افتاد. اما اقدامات سیاسی او حتی بهرغم ممنوعیت طبق حکم دادگاه، کماکان ادامه یافت تا اینکه به تأسیس حزب رفاه منجرشد.
در واقع در نیمه دوم دهه 80میلادی اربکان با حضور در سمت رهبری حزب رفاه به عرصه سیاسی بازگشت تا اینکه سرانجام در سال 1996 بعد از ناکامی احزاب مام میهن و راهراست در تشکیل دولت ائتلافی، حزب رفاه و حزب راه راست دولت جدیدی شکل دادند و اربکان بهعنوان نخستین نخستوزیر اسلامگرای ترکیه معرفی شد. مهمترین اقدام دولت او، رشد و ارتقا سطح اقتصادی ترکیه و اصلاحات قابل توجه در این بخش بود. ضمن اینکه او با استناد به توانمندی اقتصادی کشورهای اسلامی معتقد بود که درصورت وحدت این کشورها، ایجاد یک رقیب جدی برای بازار مشترک اروپا هم امکان پذیراست و به همینخاطر برای تشکیل گروه8 اسلامی تلاش زیادی انجام داد. البته دولت او بعد از گذشت یک سال و درپی همان کودتای پستمدرن سرنگون شد.
بعد از این ماجرا اسلامگراهای میانهرو به تدریج از اربکان و اندیشههای سیاسی او فاصله گرفتند. روابط اربکان با عبدالله گل، رئیسجمهور فعلی ترکیه و رجب طیب اردوغان، نخستوزیر این کشور تا سال2001 ادامه یافت تا اینکه مقامات قضایی ترکیه حزب فضیلت که اربکان هم در تأسیس آن نقش داشت را بهدلیل تضاد با اصول جمهوری تعریف شده از سوی کمالآتاتورک، تعطیل کردند. آن ماجرا در واقع به معنای پایان روابط میان طبقه سیاسی جدید حاکم با اربکان و اسلامگرایی کهن و ضدغربی و ضدسرمایهگذاری وی تلقی میشد. حزب توسعه و عدالت بعد از این جدایی با پیروزی در انتخابات سیاسی قدرت را دردست گرفت.
این حزب، اسلامی را معرفی میکند که در جستوجوی همزیستی مسالمتآمیز با نهادهای دمکرات و دنیای مدرن و قوانین بازار جهانی است. به زعم سیاستمداران ترک، استراتژی سیاسی اربکان در سالهای اخیر و در قیاس با سیاست حزب اردوغان که از ابتدا حزب مسیحی دمکرات آلمان را بهعنوان الگوی سیاسی خود قرارداده و از دیدگاههای اربکان فاصله قابل توجهی گرفته، از نظر حمایت عمومی در اقلیت قرار داشت. بهخصوص که در عرصه سیاست خارجی هم اربکان به اتحاد کشورهای مسلمان معتقد بود و به صورت تک بعدی به این موضوع مینگریست اما اردوغان در سالهای اخیر تلاش کرده روابط ترکیه با متحدان دیرینه غربی این کشور را پابهپای روابط نزدیک با همپیمانان مسلمان دولتش حفظ کند. اگرچه حتی این تغییر خطمشی در سیاستخارجی اردوغان هم مدیون تلاش قابل تقدیری است که اربکان برای نفوذ در قلب جمهوری تأسیس شده کمالآتاتورک انجام داده بود.