آیا دنیای فوتبال میتواند چنین هیجانی را دوباره تجربه کند؟ بدون شک مثلرؤیا میماند که این دو تیم -که همیشه دیدارهایشان حتی اگر تأثیری روی جدول ردهبندی فوتبال لالیگا نداشته باشد جذابیت دارد- این میزان هیجان را به فوتبال جهان تزریق کنند.
بازی امشب این دو تیم در لالیگا، همان طور که پپ گواردیولا اواسط هفته پیش گفت، میتواند تعیینکننده قهرمان این فصل لالیگا باشد. فینال جام حذفی هم که چهارشنبه برگزار میشود، نهتنها جایی است که تیمهای همیشه مدعی اسپانیا میتوانند در آن یک جام ببرند، بلکه محل خوبی است برای یک انتقام زودرس. تیم بازنده در بازی امشب، این شانس را دارد که تا پیش از پایان هفته انتقام شکست در دیداری را که همیشه تاریخ برای هواداران دو تیم بسیار تلخ و گزنده است، بگیرد.
برای پی بردن به اهمیت بازیهایی که امسال برگزار میشوند - بدون توجه به حساسیت آنها در لالیگا یا دیگر جامها- باید مسائل زیادی را بررسی کرد؛ باید شخصیت ژوزه مورینیو سرمربی تیم رئال مادرید را زیر ذرهبین برد، با «جنگ ستارهها» میان مسی و رونالدو کاملا آشنا بود، به فلسفه بازی زیبای بارسلونا نگاهی عمیقتر انداخت، برای درک اینکه پپ گواردیولا تا چه اندازه مربی خوبی است تلاش کرد، کمی به رازهایی که در آکادمی فوتبال بارسلونا وجود دارد فکر کرد و تمام این داستان را در یک بافت از نفرت فرهنگی قرار داد.
برای فهمیدن عظمت الکلاسیکو باید کمی احساس به خرج داد؛ بزرگترین و فشردهترین رقابت باشگاهی در جهان؛ بزرگتر از بازی منچستر یونایتد و لیورپول و پرهیجانتر از دربی بوئنس آیرس. بارسلونا و رئال مادرید 2نقطه تقابل سیاسی هستند؛ 2قطب در اسپانیا؛ کشوری که کاتالانها، خود را در مرزهای آن نمیدانند. در یکی از این تیمها 3نامزد کسب توپ طلای فیفا را میبینید - مسی، ژاوی و آندرس اینییستا - و در تیم دیگر، میتوانید از هنرنمایی رونالدو، کاکا، مسعود اوزیل و آنخل دیماریا لذت ببرید.
دوئل فعلی بارسا-رئال، به قول اسپانیاییها تقابل «کانترا» و «کارترا» است؛ سیستم جوانان علیه کیف پول. در این نسخه از رقابت، تیم پادشاهی اسپانیا مشهورترین بازیکنان دنیا را میخرد، در حالی که بارسای سختکوش محصولات خود را به «دشمن سفید» نشان میدهد.
نجابت و اصالت تیم بارسلونا کاملا قابل اعتماد است اما وقتی که برای بازدید از استادیوم این تیم پول میدهید، وجهه جدیدی هم از این باشگاه میبینید. بارسلونا این روزها کمی بیشتر به تجارت و مسائل مالی فکر میکند. بارسلونا بهصورت تاریخی رئال مادرید را تیمی ستمگر مطرح کرده است. این مسئله همچنان در میان طرفداران این تیم پابرجاست اما چیزی که نمیتوان از آن چشمپوشی کرد، این است که میان چیزی که رئال مادرید از سال 2000 برای خرید بازیکنان هزینه کرده و مبلغی که بارسا از همین سال برای خرید بازیکنان خارج از آکادمی خود صرف کرده، فاصلهای که ستمگر بودن رئال را توجیه کند، وجود ندارد. براساس محاسباتی که انجام شده، رئال مادرید یک میلیارد پوند هزینه کرده است و بارسلونا 700 میلیون پوند.
با این حال هواداران هر دو تیم میتوانند مطمئن باشند که این پولها در جای درست هزینه شده است. تنها به بازی رفت 2تیم در مرحله یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان نگاه کنید: رئال نماینده انگلیس را با 4 گل بدرقه کرد و بارسلونا شاختار دونتسک را که بهنظر میرسید میتواند در نیوکمپ شگفتیساز باشد، 5 بر یک درهم کوبید. در مجموع این دو تیم، تنها در بازی رفت 9 گل زدند و یک گل دریافت کردند. در این میان بازی رئال - تاتنهام بازی مرموزتری بود چون به ما یادآوری کرد که تواناییهای رئال هنوز برای هیچ کس شناختهشده نیست. در لالیگا برتری 8امتیازی بارسلونا شاید قهرمانی را برای این تیم تضمین کند اما هیچ کس گمان نمیبرد که بارسلونا برنده تمام بازیهای الکلاسیکو در روزهای پیش رو باشد. اول اینکه رئال اشتباه خود را برای پرس کردن به بارسلونا در تمام زمین و در نتیجه بازشدن تیم خود، تکرار نمیکند؛ این کار یعنی فضا برای بازیکنان بارسا و ایجاد مثلثهای مشهوری که هر تیمی را از پا میاندازد. این تشخیص فابیو کاپلو سرمربی تیم ملی انگلیس که مدتی مربی رئال بوده است از پیروزی 5 بر صفر بارسلونا در ماه نوامبر است. کاپلو اصرار دارد که رئال مادرید به یک استراتژی جدید نیاز دارد. دفاع و ضربه زدن در ضدحملهها که مورینیو سال پیش از آن استفاده میکرد، برای اینتر میلان مناسب بود اما فرهنگ رئال مادرید آرایش دفاعی در اطراف محوطه جریمه خودی و استفاده از ضدحملهها را تاب نمیآورد.
مورینیو باید با توجه به تصویر اشرافی باشگاه کار کند. در رئال مادرید مربیها تنها برای بردن استخدام نمیشوند؛ آنها استخدام میشوند تا ببرند و بالاتر از آن، هیپنوتیزم کنند؛ نشان بدهند که هیچ زندگی بهتری وجود ندارد. آنها هنر را برای هنر نمیخواهند؛ چیزی که رئال مادرید میخواهد تبلور زندگی اشرافی در فوتبال است.
خرید رونالدو با مبلغ 80میلیون پوند برای رئال مادرید یک بیانیه بود. او بهترین بازیکن دنیا بود (مسی تحت هیچ شرایطی در دسترس نبود) و بنابراین رئال مادرید رونالدو را گرفت. اما برای خرید مسعود اوزیل، هیچ نمایشی در کار نبود؛ یک ریسک روی استعداد یک بازیکن جوان که واقعا رئال را از تصمیمشان خوشحال کرده است.
مورینیو در تیمش شاید استعدادهایی بزرگتر از مسی، ژاوی و اینییستا نداشته باشد اما بازیکنانی دارد که اگر بتواند به فرمول درست برسد، میتواند با آنها تیکی تاکای بارسلونا را بیاثر بگذارد.
مارسلو و سرخیو راموس، 2دفاع کناری که تواناییهای هجومی بالایی دارند، در کنار هافبکهایی همچون سامی خدیرا و ژابی آلونسو، به همراه مسعود اوزیل، رونالدو و آنخل دیماریا ساختار هجومی مناسبی در پشت سر امانوئل آدبایور را تشکیل میدهند.
پپه و کاروالیو میتوانند خیال مورینیو را از بابت قلب دفاع تیمش راحت کنند. کریم بنزما- کسی که در 11 حضورش 12 گلزده- و کاکا بازیسازی که برابر تاتنهام پس از مدتها دوری از فوتبال فرصت بازی پیدا کرد، برای بازی امشب میتوانند به ترکیب تیمشان برگردند. به این ترکیب جادویی میتوان گونزالو هیگواین را هم اضافه کرد.
تنها افسوسی که میتوان از برگزاری این سری جادویی الکلاسیکو داشت، پایان آنهاست؛ جایی که هواداران باید به سالهای پیش رو فکر کنند تا شاید مگر دوباره در یک ماه التهاب الکلاسیکو غرق شوند.