در ایتالیا هم رم با وجود اینکه در انتهای فصل حتی توانست از اینتر پیشی بگیرد، هم در سری آ و هم در جام حذفی یک بازنده مطلق برابر اینتر بود تا سریال قهرمانیهای اینتر در ایتالیا برای پنجمین سال متوالی تکرار شود. امسال اما ماجرا فرق کرده است. آثمیلان رقیب سنتی اینتر که فصل پیش با لئوناردو در فاصلهای بسیار دور از رقابت قهرمانی رم و اینتر قرار داشت، با اختلاف امتیازی مناسب بالاتر از اینترمیلان- قهرمان سهجانبه فصل پیش اروپا- قرار دارد و با نخستین قهرمانی پس از 7سال در ایتالیا، فاصله چندانی ندارد. مهمترین عامل موفقیتهای میلان در این فصل را میتوان آمدن ماسیمیلیانو آلگری و تغییراتی که او با خود به سنسیرو آورده است، دانست.
به این ترکیب توجه کنید: آبیاتی؛ بونرا، نستا، تیاگوسیلوا، آنتونینی، پیرلو، آمبروزینی، سیدورف، پاتو، بوریلو، رونالدینیو. این ترکیب تیم آثمیلان است در نخستین بازی رسمی این فصل؛ یعنی پیروزی 4 بر صفر برابر لچه. این ترکیب تقریبا همان چیزی بود که لئوناردو - سرمربی فصل پیش میلان- از آن استفاده میکرد اما حالا از آن ترکیب، تنها جایگاه آبیاتی، نستا، تیاگو سیلوا و پاتو تضمین شده است.
از آن زمان تا به حالا چه تغییراتی در آثمیلان ایجاد شده است؟ مسلما تغییرات زیادی. رونالدینیو و بوریلو از تیم جدا شدهاند؛ اقدامی که بهنظر میرسد کار مناسبی بوده است.
آمبروزینی پیرلو و تا حدودی پاتو بخش زیادی از فصل را به خاطر مصدومیت از دست دادند. همچنین بازیکنانی مانند آنتونینی و بونرا در مقایسه با بازیکنانی مانند بواتنگ، آباته و یپس فرصت کمتری برای بازی پیدا کردهاند. و البته به بهترین تغییرات چند فصل اخیر میلان هم باید اشاره کرد: آمدن ابراهیموویچ، روبینیو و کاسانو.
اما با این حال تیم این فصل میلان و تیمی که فصل پیش خیلی زود از رقابت با اینتر و رم کنار کشید باید تغییرات اساسی دیگر هم داشته باشد. این تغییرها کداماند؟ میلان لئوناردو نسخه تهاجمی میلان کارلو آنچلوتی بود؛ البته با بازیکنانی در سطح پایینتر.
پس میلان آلگری را چطور میتوان معرفی کرد؟ این تعریف از همه بهنظر بهتر میآید: تیمی که گزینههای تهاجمی خوبی دارد ولی بار اصلی موفقیتش را بلوک دفاعی مستحکمی به دوش میکشد.
بهنظر میرسد آلگری شباهتهای زیادی با کاپلو دارد؛ تمرکز زیادی روی دفاع دارد، از نظر تاکتیکی مربی کارکشتهای است، بهخوبی میتواند منابع انسانیاش را مدیریت کند و شخصیتی آرام و فروتن دارد. وقتی که آلگری ابتدای فصل در میان انتقادهای فراوان به این انتخاب، به میلان آمد، منتقدان بدبین کار سختی برای او پیشبینی میکردند.
بهنظر آنها آلگری کسی نبود که بتواند بازیکنانی مانند زلاتان را در تیم خودش بپذیرد و بتواند از آنها کار بگیرد اما او با اعتماد به نفس بالا و خیلی سریع، تمام این انتقادها را پاسخ گفت.
کار بزرگتر اما تغییر در ساختار دفاعی این تیم بود. آلگری به خاطر تبدیل یک تیم ضعیف در دفاع به یکی از بهترین تیمهای دفاعی کشورش در عرض 6 ماه باید مورد تقدیر واقع شود. شاید تکرار این حرف کلیشه باشد اما تیمی برنده است که ساختار دفاعی قابل اعتمادی داشته باشد؛ دقیقا مثل تیمهای کاپلو و مورینیو.
همانطور که گفته شد میلان، فصل را همانگونه شروع کرد که لئوناردو سال پیش از آن فصل را پشت سر گذاشته بود؛ البته با کمی تغییرات تاکتیکی که بیشتر روی استراتژیهای دفاعی تأکید داشت. با این حال تفاوت زیادی نسبت به تیم سال پیش میلان احساس نمیشد. تیم همچنان یک خط هافبک کند داشت که نسبت به ضدحملهها آسیبپذیر بود و مهاجمانی در جلو بودند که در کارهای دفاعی چندان مشارکت نمیکردند.
البته میتوان کمی به آلگری حق داد؛ ابراهیموویچ و روبینیو خیلی دیر به تیم آثمیلان اضافه شدند، یعنی وقتی که آلگری اردوهای پیش از فصل را برگزار کرده بود و تیمش را بدون حضور آنها ساخته بود. این را هم نباید فراموش کرد که پیروینکردن از سفارشهای سیلویو برلوسکنی در میلان پیش از این آنچلوتی و لئوناردو را بیکار کرده بود. با این وجود آلگری کارش را در حالی شروع کرد که مشخص بود چندان سفارشهای برلوسکنی را در تیمش اعمال نمیکند.
بنابراین آلگری برای اینکه میلان در فصل جدید کاملا براساس تفکرات او بازی کند نیاز به کمی زمان داشت. او بهآرامی و کاملا متقاعدکننده تیمش را تراش میداد. او ابتدا فرمول مورد علاقه سیلویو برلوسکنی را امتحان کرد؛ یعنی حضور همزمان پیرلو، سیدورف، رونالدینیو، پاتو و ابراهیموویچ در ترکیب تیم. اما بعد از دو بازی برابر مادرید مشخص شد که باید در تیم تغییراتی ایجاد کرد.
این تغییر اساسی بالاخره در دهمین بازی میلان در سری آ برابر باری خود را نشان داد. ترکیب تیم میلان در این بازی اینگونه بود: آبیاتی، آباته، نستا، یپس (تیاگو سیلوا مصدوم بود)، زامبروتا، آمبروزینی، گاتوزو، فلامینی، سیدورف، ابراهیموویچ، روبینیو؛ ترکیب 2-1-3-4؛ چیزی که در دوران آنچلوتی بارها مورد استفاده قرارگرفته بود البته این بار تغییراتی در این سیستم اعمال شده بود. یکی از این هافبکها کاملا خصوصیتهای دفاعی داشت.
میلان در ادامه فصل هم با موفقیت این ساختار را حفظ کرد. ابتدا هافبک دفاعی ماسیمو آمبروزینی بود ولی حالا مارک فانبومل پس از آمدن از بایرنمونیخ این نقش را بهعهده دارد.
در همان بازی، میلان 3 بر 2 پیروز شد اما بالاخره کاری را که بسیاری دوست داشتند ببینند انجام داد؛ استفاده از یک هافبک دفاعی مناسب بهعنوان آخرین نفر در خط هافبک به جای آندره پیرلویی که به اندازه نامش نمیتوانست در تاکتیکهای آلگری کارایی داشته باشد.
در آن بازی میلان تا دقیقه60 دو بر صفر جلو بود اما بدشانسی و عدمحضور تیاگو سیلوا در خط دفاعی، نتیجه بازی را به 3 بر 2 تغییر داد. البته اتفاق مهمی که آنروز افتاد کسب یک پیروزی خارج از خانه نبود؛ این پیروزی پایهگذارساختاری بود که میلان بعد از آن بارها از آن استفاده کرد و حالا به خاطر استفاده خوب از آن، بالاتر از رقیب همیشگیاش اینترمیلان شانس اول قهرمانی این فصل به شمار میرود.
استفاده از آمبروزینی و مارک فانبومل به جای پیرلو، قطعا تأثیرگذارترین تصمیمی بوده است که آلگری گرفته است. هردوی آنها نهتنها در ساختار دفاعی میلان عملکرد بهتری دارند که ویژگیهای رهبری مناسبی هم دارند. آمبروزینی کاپیتان میلان است و فانبومل هم نهتنها کاپیتان تیم ملی هلند بوده بلکه در تاریخ باشگاه بایرنمونیخ نخستین بازیکن غیرآلمانی به شمار میرود که بازوبند کاپیتانی را به او دادهاند. علاوه بر این، هردوی آنها از قدرت بازیخوانی خوبی برخوردارند، دانش تاکتیکی بالایی دارند و به اندازه کافی تکنیک دارند تا خط هافبک تیمشان را کنترل کنند.
هم آمبروزینی و هم مارک فانبومل دید بالایی برای دادن پاسهای مناسب دارند و بالاتر از همه اینها، آنها در دفاع واقعا تأثیرگذار هستند. اما آیا این به این معناست که دیگر جایی برای پیرلو در میلان وجود ندارد؟ مسلما نه. بازیکنی با تکنیک و قدرت پاسکاری پیرلو در هر تیمی جای دارد. پیرلو در این فصل (در مواقعی که مصدوم نبوده است) بیشتر نقشی تهاجمی داشته است.
بنابراین میتوان بزرگترین تأثیر آلگری در آثمیلان را ایجاد یک ساختار دفاعی مستحکم و قابل اعتماد دانست؛ چیزی که قطعا میتواند ثمره تفکرات آلگری باشد. نستا و تیاگو سیلوا فصل پیش هم در تیم لئوناردو بازی میکردند اما چیزی که امسال میلان را در امر دفاع موفق کرده است، استفاده از یک هافبک دفاعی تمامعیار در میانه میدان است.