مرتضی بیات: به‌کار بردن نام جعلی برای خلیج‌فارس از سوی شیوخ ساکن در منطقه یکی از ترفندهای متداول است که برای گسترش آن تبلیغات وسیعی نیز انجام می‌دهند اما با وجود اسناد مستند تاریخی جای هیچ‌گونه انکاری برای آنان باقی نمی‌ماند؛

با این حال بررسی علل طرح چنین نام مجعولی برای یک حقیقت تاریخی 2 نکته را آشکار می‌کند؛ یکی اینکه تغییر نام، برنامه‌ای بوده که از سوی انگلستان پیگیری شده و دیگر اینکه سابقه 200ساله شیوخ، آنان را وادار به جست‌وجوی هویت مستقل تاریخی برای خود کرده است. از این‌رو به سراغ هرمیداس باوند، استاد دانشگاه رفتیم و ریشه‌های تبلیغات منفی اعراب حاشیه خلیج‌فارس را برای جا انداختن نامی جعلی جویا شدیم که درپی می‌آید.

  • ریشه و سابقه نامگذاری جعلی برای خلیج‌فارس به کجا باز می‌گردد. برخی از افراد معتقدند که این موضوع برنامه‌ریزی انگلستان بوده و برخی هم بر این اعتقادند که نخستین بار عبدالناصر این نام جعلی را بیان کرده است، لطفا در این خصوص توضیح دهید.

برای نخستین بار در اسناد ایندیا آفیس و رکود آفیس بریتانیا پرونده‌ای است مربوط به 1937 با عنوان تغییر نام خلیج‌فارس که یک برگ هم بیشتر ندارد و مضمون این یک برگ این است که یکی از روزنامه‌های کشوری عربی نام خلیج‌فارس را خلیج «ع رب ی» ذکر کرده است. البته این نکته هم باید یادآوری کرد که در قرن19 اوایل قرن20 بریتانیا استراتژی‌ای را در دستور کار داشت تحت عنوان depersinizition که این استراتژی عبارت بود از: جلوگیری از ایجاد نیروی دریایی مؤثر در خلیج‌فارس به‌خصوص در قرن19.

حتی در این برهه 2کشتی ایرانی «شوش» و «پرسپولیس» که زمان مسافرت دوم ناصرالدین‌شاه از آلمان‌ها خریداری شده بود نگرانی شدید مقامات بریتانیایی را برانگیخته بود و آنها خواهان محدودسازی ایران بودند زیرا سرتیپ حاجی احمدخان که دریادار این دو کشتی بود مسافرت‌هایی به جنوب خلیج‌فارس کرده و نامه‌هایی از شیوخ آنجا گرفته بود که برخی از آنها اظهار وفاداری به پادشاه وقت ایران کرده و این موضوع را به‌عنوان احیای نیت امپراتوری ایران یادآوری کرده بودند. بنابراین آنها کشتی «شوش» را به اروندرود بردند تا از خلیج‌فارس دور شود.

  • آیا در این زمان انگلستان برنامه‌ریزی‌ای هم برای جزایر ایرانی خلیج‌فارس کرده بود؟

بله، یکی دیگر از برنامه‌های آنان جلوگیری از حاکمیت مؤثر ایران بر جزایر بود و حتی انگلیسی‌ها تأکید داشتند فانوس‌های دریایی که در جزایر ایرانی نصب شده بود صرفا توسط کارکنان هندی اداره شود.

  • آقای دکتر از رهگذر تغییر نام خلیج‌فارس چه عایداتی نصیب انگلستان می‌شد؟

ادعای واگذاری تعدادی از جزایر ایرانی به نام شیوخ خلیج‌فارس یکی از اهداف آنها بود زیرا جزایر قشم، هنگام، بحرین، تنب‌ها و ابوموسی برای این منظور مطرح شده بود که البته در مورد هنگام و قشم آنها چشم‌پوشی کردند چون این دو جزیره به موجب اجاره نامه‌ای در اختیار شیخ مسقط گذاشته شده بود و با لغو اجاره نامه مدیریت آن هم پایان یافت.

در مورد بحرین، تنب‌ها و ابوموسی هم تا 1970 این ادعا وجود داشت. در هر حال تغییر نام خلیج‌فارس یکی از مظاهر استعماری بریتانیا بود که اعمال حاکمیت ایران را از سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در منطقه خلیج‌فارس کمرنگ کند.

  • موضوع تغییر نام از سوی کشورهای عربی هم پیگیری شد؟

در اتحادیه عرب برای نخستین بار به وسیله کویت این نام جعلی مطرح شد و در آن زمان اساسا کویت تحت الحمایه انگلستان بود و هنوز استقلال نداشت.

  • علت طرح این موضوع چه بود؟

صرفا پیشنهادی بود که مطرح شد.

  • ولی عده‌ای معتقدند که نخستین بار عبدالناصر این موضوع را در محافل رسمی طرح کرده است؟

اتفاقا عبدالناصر در کتابی که تحت عنوان از اقیانوس اطلس تا خلیج‌فارس دارد در آنجا نام خلیج‌فارس را درست ذکر کرده و اساسا وقتی رابطه عبدالناصر با ایرانی‌ها تیره شد مصری‌ها سعی کردند این عنوان را مکرر مورد استفاده قرار بدهند.

  • شاهدیم که رسانه‌های کشورهای عربی با تبلیغات وسیع این حقیقت تاریخی یعنی نام خلیج‌فارس را کتمان می‌کنند. فکر می‌کنید این موضوع ناشی از چیست؟

از قرن پنجم قبل از میلاد نام این منطقه خلیج‌فارس بوده و آن را هم ایران انتخاب نکرده بلکه جامعه بین‌المللی این نام را بر این آبراه گذاشته است؛ یعنی یونانی‌ها و رومی‌ها و پس از آنها روم شرقی و امرای عباسی و جغرافیادانان اسلامی ذکر کرده‌اند و در کتب تاریخی از جمله طبری، یعقوبی و مسعودی این نام آمده و حتی پس از ورود پرتغالی‌ها و اسپانیایی‌ها نیز شاهدیم که در اسناد آنها هم این نام مورد استفاده قرار گرفته و در برهه‌‌ای که انگلیسی‌ها و فرانسوی‌ها وارد می‌شوند نیز نام خلیج‌فارس، همین بوده است و همچنین در دایره‌المعارف بریتانیا، آمریکا، شوروی سابق و در اسناد سازمان ملل متحد نام خلیج‌فارس پایدار مانده است منتها برخی از شرکت‌های خارجی که معاملاتی با شیوخ خلیج‌فارس دارند به خاطر حفظ منافع‌شان این نام مجعول را ذکر می‌کنند ولی بسیاری از آنها سعی می‌کنند فقط نام خلیج[فارس]را ذکر کنند بنابراین از لحاظ قدمت تاریخی و تعاملی که با جامعه ایران دارند این نام قابل کتمان نیست.

  • با توجه به سابقه تاریخی که از خلیج‌فارس ذکر کردید لطفا کمی هم راجع به سابقه تاریخی شیوخ جنوب خلیج‌فارس توضیح دهید؟

موجودیت جامعه جنوب خلیج‌فارس به اواخر قرن‌18 و اوایل قرن‌19 باز‌می‌گردد. فرض کنید در مورد کشور کویت و بحرین باید گفت که آل اتوبی در اواخر قرن‌18 از صحرای نجد حرکت می‌کند یک شاخه از آنها وارد کویت می‌شود با نام آل‌صباح و یک شاخه دیگر به نام آل خلیفه وارد بحرین می‌شود. اساسا حضور آنها در خلیج‌فارس به آغاز قرن‌19 باز‌می‌گردد و ساکنان ابوظبی و دوبی هم از طایفه بنی یاس هستند. اینها نیز در اواخر قرن‌18 به این منطقه آمده‌اند و همچنین اعراب بنی کعب نیز به همین صورت هستند. راجع به قاسمی‌ها هم 2نگرش است؛ یک عده می‌گویند از سواحل ایران هستند و عده‌ای دیگرمی‌گویند آنها از صحرای نجد مهاجرت کرده‌اند بنابراین حیات تاریخی آنها 200‌سال است، در حالی که ایران از گذشته یک امپراتوری بوده و حتی در زمان صفویه و نادر شاه نیز تسلط کاملی بر منطقه داشته است. بنابراین تعاملات ایران به‌صورت گسترده بوده اما این شیوخ عده‌ای مهاجر بوده‌اند که از صحرای نجد کوچ کرده و حتی موجودیت آنها مدیون بریتانیاست. در غیراین صورت یا جذب ایران یا عثمانی شده بودند. اصلا خود عربستان سعودی در آغاز قرن19 گسترش پیدا کرد به منطقه الحصا ولی قبل از آن امرای نجدحکمرانی می‌کردند در حالی که ایران در گذر تاریخی چند هزار ساله حضور داشته است.

  • بنابراین می‌شود گفت که فقدان هویت مستقل و ریشه‌های روانی این شیوخ سبب بروز چنین رفتارهایی برای جست‌وجوی هویت از سوی آنها شده است؟

بله، در رابطه با خلیج‌فارس به دنبال همین هستند و در «پوزیشن پیپر»های سازمان ملل که منتشر می‌کنند معتقدند که در طول تاریخ دارای حاکمیت بوده‌اند درصورتی که حضوری در طول تاریخ نداشته‌اند و همین امارات متحده که امروز به نام امارات است اسم‌شان جلفاره بوده است بنابراین عنوان و حضورشان جدید و بقایشان هم مدیون انگلستان است.

  • البته آقای دکتر همانطور که گفتید برخی از آنها نام خلیج [فارس] را فقط به کار می‌برند و ظاهرا این موضوع به خاطر این است که می‌دانند طبق اسناد خلیج‌فارس قابل انکار نیست؟

بله، بر این امر واقفند که ادعایشان از لحاظ بین‌المللی جایگاهی ندارد از همین رو سعی دارند بی‌طرف باشند.

  • با این اوصاف فکر نمی‌کنید فعالیت‌های تبلیغی آنها در دراز مدت اثراتی به دنبال خواهد داشت؟

شکی نیست قصد و نیت آنها همین است و آن هم ارتباط پیدا کرده با درآمد نفتی و تجارت، برای همین این عنوان مجعول را به کار می‌برند.

  • جمهوری اسلامی ایران برای جلو‌گیری از گسترش این نام جعلی چه کاری باید انجام دهد؟

ایران باید روی حقانیت تاریخی و سیاسی خود ایستادگی کند و هر وقت ایران قدرت مقتدری باشد و خط‌مشی درستی داشته باشد آنها تمکین می‌کنند و اساسا بالقوه ایران این توان را دارد که در برابر وارد‌کنندگان خدشه ایستادگی کند. ایران باید در جهت احراز جایگاه مسلطی در منطقه کوشا باشد البته روابط حسنه باید با همسایگان هم حفظ شود.

برچسب‌ها