تاریخ انتشار: ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۰۷:۱۵

ترجمه - سید محسن ساری: ساحل عاج کشور مورد علاقه فرانسه است زیرا در غرب آفریقا، ثروتمندترین و در عین حال بزرگ‌ترین کشور از نظر صادرات کاکائو، قهوه و عاج است.

فرانسه در منصوب کردن حسن واتارا، رهبر مخالفان به‌عنوان رئیس‌جمهور و سرنگون کردن لوران باگبو، رئیس‌جمهور پیشین این کشور نقشی محوری ایفا کرد. ماجرا از یک تقلب انتخاباتی شروع شد که البته نه در جهان موضوع تازه‌ای است و نه در آفریقا. اما بعد از انتخابات سال گذشته ریاست‌جمهوری در ساحل عاج و اعتراض مخالفان به تقلب در انتخابات، فرانسه جامعه جهانی را بسیج کرد تا وارد این ماجرا شوند و بعد هم با نیروی نظامی وارد ساحل عاج شد و مدعی ریاست‌جمهوری را از پناهگاه زیرزمینی‌اش بیرون کشید و تحویل مخالفان داد. اما این همه تأکید و توجه فرانسه به ساحل عاج به خاطر چیست؟

فرانسه در ابتدا مشکلی با دولت 10ساله لوران باگبو در ساحل عاج نداشت. باگبو که استاد تاریخ و دانش‌آموخته دانشگاه سوربن فرانسه است، رابطه خوبی با دولت فرانسه داشت و پاریس هم او را دمکراتی سختکوش توصیف می‌کرد. اما همه اینها تا وقتی بود که باگبو هنوز مواضع ملی‌گرایانه نگرفته‌بود. مشکلات باگبو با فرانسه به سال 2002 بازمی‌گردد زیرا او در این سال نه فقط به شرکت‌های فرانسوی که به شرکت‌های خارجی اجازه داد در ساحل عاج سرمایه‌گذاری کنند. در آن سال فرانسه علیه باگبو کودتای نظامی کرد ولی این کودتا ناکام ماند. فرانسه در شمال ساحل عاج شبه نظامیان مسلح پدید آورد و از درگیری دینی میان شمال مسلمان و جنوب مسیحی بهره‌برداری کرد و جنگ داخلی 2ساله‌ای را به راه انداخت.

حسن واتارا که در آن زمان نخست‌وزیر بود در سپتامبر 2002، علیه دولت وارد عمل شد. ولی باگبو با توجه به توافقنامه مشترک دفاعی که در زمان شارل دوگل با جدایی‌طلبان شمال به امضا رسیده بود، برای پایان دادن به درگیری‌ها، توافقنامه دفاعی را به ژاک شیراک یادآور شد. اما ژاک شیراک با این بهانه که این کار، دخالت در امور ساحل‌عاج است، باگبو را مأیوس ساخت. ژاک شیراک می‌خواست از باگبو خلاص شود چون او به دردسری بزرگ برای فرانسه تبدیل شده بود.بورکینا‌فاسو، با توجه به جنگ داخلی ساحل عاج، سعی کرد به این کشور دست‌اندازی کند ولی فرانسه با توجه به توافقنامه دفاعی این بار به حمایت از ساحل عاج پرداخت.باگبو دریافت که نیروهای فرانسوی با هدف خواباندن غائله وارد ساحل عاج نشده‌اند بلکه به حمایت از جدایی‌طلبان وارد عمل شده‌اند.

فرانسوی‌ها تلاش کردند تا ساحل عاج را به دو نیمه تقسیم کنند و مکان‌هایی ایمن و راهبردی برای فعالیت‌های خودشان ایجاد کنند.باگبو در سال 2004 به پایگاه فرانسوی که جدایی‌طلبان شمال در آن آموزش می‌دیدند حمله برد و 9 سرباز فرانسوی را کشت و 2 جنگنده آنها را نابود کرد. ژاک شیراک نیز متقابلا به اردوگاه ویژه کاخ ریاست‌جمهوری ساحل عاج حمله برد و همه هواپیماهای موجود در آن را بمباران کرد و به‌دنبال آن، مردم علیه فرانسه به پاخاسته و خواستار بیرون راندن فرانسوی‌ها از ساحل‌عاج شدند که در پی آن ارتش فرانسه دست به کشتار عظیمی زد که نتیجه آن 50 قربانی و صدها مجروح بود.سارکوزی که در سال 2007 به قدرت رسید تلاش کرد با ساحل‌عاج صفحه جدیدی بگشاید و اعلام کرد که ژاندارم آفریقا نیست.

او به بی‌طرفی فرانسه افتخار می‌کرد و می‌گفت زمانی که در مناطق نفوذ فرانسه جنگ دایر بود او دستور داد که هیچ سرباز فرانسوی حق شلیک ندارد.سارکوزی در کنفرانس سران آفریقا و فرانسه با باگبو دیدار کرد و راه همکاری‌های سیاسی نیز گشوده شد. او گفت مایل است براساس همکاری‌های مشترک و خدمت به منافع ملت آفریقا که از دهه60 زیر چکمه دیکتاتورهای طرفدار فرانسه پایمال شده، اصول شراکت جدیدی وضع کند.گسترش نفوذ آمریکا و چین در قاره سیاه موجب شد که منافع فرانسه با خطر جدی مواجه شود. از طرف دیگر مواضع ملی‌گرایانه باگبو، فرانسه را بر آن داشت که به حذف او بیندیشد. منتها سارکوزی که سردمدار حقوق‌بشر شده بود باید به‌دنبال راهی می‌گشت که در آن خون بیگناهان بر زمین ریخته نشود. نهایت کار آن شد که به دوست قدیمی خود حسن واتارا که پروفسور در رشته اقتصاد است و فارغ‌التحصیل دانشگاه از آمریکاست بیندیشد. حسن واتارا همان مرد نمونه آفریقایی بود که می‌توانست منافع غرب را در ساحل عاج تضمین کند. موجباتی پیش آمده بود که میان آن دو دوستی عمیقی به‌وجود‌ آید و ریشه این دوستی به زمانی باز می‌گشت که سارکوزی شهردار مناطق مترقی فرانسه بود. طبق عرف، شهردار، صیغه عقد ساکنان آن مناطق را جاری می‌کند. حسن واتارا با زنی یهودی به نام دومنیک که ساکن محله‌های گرانقیمت پاریس بوده ازدواج می‌کند و صیغه عقد را سارکوزی جاری می‌کند.

سارکوزی گمشده خود را در شخص حسن واتارا یافت و موضوع بازی دمکراتیک را پیش کشید و زمانی که در نوامبر گذشته، انتخابات ریاست‌جمهوری برگزار شد حسن واتارا با تفاوت بسیار اندکی از باگبو پیشی گرفت و برنده انتخابات شد. اما باگبو صداقت انتخابات را مورد تردید قرار داد و گفت که بسیاری از رأی دهندگان در شمال با زور اسلحه به سود حسن واتارا رأی داده‌اند و خواستار حضور نمایندگان سازمان ملل متحد و ناظران بین‌المللی در انتخابات مجدد شد.سارکوزی از فرصت طلایی به دست آمده بهره جست و انتخاب واتارا را تأیید کرد و همتایان اروپایی خود را بر آن داشت که با او هم عقیده شده و خواستار اخراج باگبو شوند و به او فرصتی 48 ساعته بدهند. باگبو به این اولتیماتوم خندید و سارکوزی در پاسخ به او گفت: کسی که در آخر می‌خندد بهتر می‌خندد.

باگبو حاضر نشد در برابر فرانسه زانو بزند و جنگ علیه شورشیان را اعلام و از صادرات عاج به فرانسه جلوگیری کرد. این کار باگبو، پاریس را بر آن داشت که برای ادامه واردات محصولات کشاورزی از ساحل عاج، فرودگاه آبیجان را تصرف کند و ساختمان‌های دولتی این کشور و دولت باگبو را به محاصره درآورد. فرانسه برای عرض اندام، قطعنامه 1975 شورای امنیت علیه ساحل عاج را خیلی پرشتاب به تصویب و امضا رساند.فرانسه در 30مارس با همکاری نیجریه قطعنامه را به تصویب رساند و برای دومین بار ناچار شد برای مقابله با بحران‌ها از به کارگیری قدرت بهره جوید و علاوه بر جنگ در صحرای لیبی و تپه‌ماهورهای افغانستان، خود را گرفتار جنگ با ساحل عاج کرد.جنگ میان نیروی‌های باگبو و واتارا به راه افتاد و نیروهای سازمان ملل و نظامیان فرانسه هم وارد ماجرا شدند.

فقط چند دقیقه پس از صدور قطعنامه شورای امنیت، 6بالگرد فرانسه و 2 بالگرد سازمان ملل متحد و تانک‌های فرانسه از پایگاه نظامی فرانسه در جنوب آبیجان به حرکت درآمدند و نیروهای صاعقه فرانسه توانستند باگبو و همسرش سیمون و پسر بزرگش را دستگیر و به مخالفان تحویل دهند. تانک‌های فرانسوی دژهای مستحکم در اطراف کاخ ریاست‌جمهوری را متلاشی ساخته و اسلحه سنگین باگبو را نیز از بین بردند.

سارکوزی با افتخار می‌گوید که به روش بوش که عراق را تسخیر کرد او هم ساحل عاج را تسخیر کرد تا اینکه دمکراسی را در آفریقا مستحکم کند. سارکوزی می‌گوید برای کمک به اقتصاد ساحل عاج 400میلیون یورو در نظر گرفته است.
سارکوزی خطاب به ملت فرانسه چنین گفت: فرانسه به درخواست سازمان ملل متحد که هدفش حمایت از شهروندان بی‌دفاع است برای استحکام دمکراسی و ایجاد صلح در ساحل عاج وارد این کشور شد و منطق ورود فرانسه به لیبی هم همین است.

مخالفان سارکوزی و چهره‌های قابل‌قبول فرانسه در پارلمان، دولت را مورد انتقاد شدید قرار دادند و آن قدر در این امر پیشروی کردند که فرانسوا فیون، نخست‌وزیر فرانسه ناچار شد بگوید که هیچ سرباز فرانسوی به کاخ ریاست‌جمهوری ساحل عاج وارد نشده و آلن ژوپه، وزیر امور خارجه گفت فرانسه در دستگیری باگبو هیچ نقشی ندارد.پرسشی که اینجا مطرح می‌شود این است که آیا واتارا در آینده هم از کمک فرانسه بهره خواهد گرفت؟ تکلیف کشتارهای ماه‌های گذشته در آبیجان و دیگر شهرهای ساحل عاج چه می‌شود و چه کسی به‌عنوان مسئول این کشتارها محاکمه خواهد شد؟آیا سارکوزی برای بهبود چهره خود که به‌شدت مخدوش شده و برای اینکه بتواند بار دیگر به ریاست‌جمهوری انتخاب شود ناچار شده به شرکت در 6 جنگ در آن واحد در کشورهای مالی، افغانستان، سومالی، بورکینافاسو، لیبی و ساحل عاج به قمار بپردازد؟ آیا او نمی‌داند که ممکن است در
ساحل‌عاج سرزمین قهوه و کاکائو به سرنوشت آمریکا در عراق دچار شود؟

الاهرام