حالا میتوان تیم فعلی بارسا را حاکم فوتبال باشگاهی قاره سبز در هزاره سوم دانست. جام قهرمانان اروپا که از سال93-1992 به لیگ قهرمانان اروپا تغییر نام وفرم داد، تحت سلطه تیمهای مختلف بوده. در شروع این مسابقات در دهه 50 میلادی، رئال مادرید 5 قهرمانی متوالی به دست آورد. دهه 70 و 80، دوره قهرمانی آژاکس، بایرن مونیخ و لیورپول بود. اواخر دهه 80 و شروع دهه 90 میلان به بهترین تیم اروپا تبدیل شد و پایان این دهه و شروع هزاره سوم به رئال مادرید کهکشانی تعلق داشت.
با گذشت 9 سال از آخرین قهرمانی رئال، حالا همه جا صحبت از بارساست. سبک فوتبالی که کرایف از هلند وارد کاتالونیا کرد و در سال 1992 توانست نخستین قهرمانی اروپایی بارسلونا را به ارمغان آورد، در سالهای اخیر به اوج شکوفایی رسیده است، بهطوری که تیم فعلی توانست در6 فصل اخیر تعداد قهرمانیهای باشگاه را به عدد 4 برساند. نسلی که آن را با ژاوی میشناسند، در سال 2006 با هدایت رایکارد نخستین قهرمانیاش در اروپا را تجربه کرد. با آمدن گواردیولا این تیم حتی قویتر هم شد؛ در سال 2009 با شکست منچستریونایتد برای دومین بار قهرمان اروپا شد و شنبه شب در ورزشگاه ویمبلی لندن این پیروزی را این بار با نتیجه 3 بر یک تکرار کرد. حالا میتوان بارسا را بهترین تیم فعلی اروپا دانست و هدف بزرگان قاره از جمله منچستریونایتد، چلسی، رئال مادرید، آرسنال، بایرن و میلان در آینده نزدیک جبران فاصله شان با مردان گواردیولاست.
ریسک فرگوسن
24 ساعت قبل از شروع بازی بود که فرگوسن اعلام کرد هرناندز را در کنار رونی در خط حمله تیمش قرار میدهد. استفاده از 2 مهاجم به معنی این بود که اوبر خلاف پیشبینیها تصمیم گرفته مقابل بارسا دفاع نکند و به بازی تهاجمیاش وفادار بماند. جریان بازی اما نشان داد که ریسک فرگوسن جواب نداده. هرناندز به ندرت صاحب توپ شد و خط میانی منچستر برای گرداندن توپ به مشکل خورد. گواردیولا هم تغییر مهمی در ترکیب تیمش داشت و ماسکرانو را به جای پویول در قلب دفاع قرار داد. او با توجه به سرعت بالای رونی و هرناندز، ماسکرانو را به پویول ترجیح داده بود. البته نباید تجربه هافبک آرژانتینی از فوتبال انگلیس و شناخت او از منچستر را در تصمیم گواردیولا نادیده گرفت. ماسکرانو هم جواب خوبی به اعتماد مربیاش داد و نمایش بدون اشتباهی داشت.
نیمه اول با وجود برتری نسبی بارسا با تساوی یک بر یک به پایان رسید. فرگوسن برای متوقف کردن خط میانی بارسا، تصمیم به یارگیری نفر به نفر در مرکز زمین گرفته بود. کریک مراقب ژاوی بود، پارک درصورت عقب نشینی مسی به او نزدیک میشد و رونی هم هنگام از دست دادن توپ در کنار بوسکتس حرکت میکرد. این روش اما ریسک بزرگی داشت و هر اشتباه در یارگیری منجر به خطر بزرگی میشد، همانطور که غفلت کریک در مهار ژاوی منجر به گل اول بارسا شد. پاس عالی او در حالی به پدرو رسید که او را به جای مهار این مهاجم به اشتباه به سمت مسی حرکت کرد. با وجود این رونی توانست این گل را جبران کند تا دو تیم با تساوی به رختکن بروند.
نیمه دوم یکطرفه
بارسا در نیمه دوم توفانی شروع کرد و بازی کاملا در اختیار این تیم بود. مردان گواردیولا در نیمه دوم با نفرات بیشتری حمله میکردند تا دروازه یونایتد خیلی زود باز شود. مسی که در نیمه اول هم درخشیده بود، در دقیقه 54 توانست نخستین گل عمرش در خاک انگلیس را به ثمر برساند؛ گلی که باز هم میتوان اورا را مقصر آن دانست. با این گل بارسا عقب ننشست و گواردیولا همچنان دستور حمله داد تا ویا تیر خلاص را در دقیقه 69 بزند. برتری 3 بر یک حداقل مزد برتری بارسا در این بازی بود و فرگوسن هم بعد از بازی اعتراف کرد که این شکست فرصتی برای ساختن یک تیم جدید برای قهرمانی است؛ همانطور که بعد از شکست 4 بر صفر در نوکمپ در سال 1994 اتفاق افتاد. او حتی باید خوشحال باشد که با تیم فعلی توانسته تا فینال لیگ قهرمانان اروپا پیشروی کند. فرگوسن برای ساختن تیم جدید قطعا به فکر هافبکهای جدیدی خواهد بود؛ فینال ویمبلی نشان داد که زمان بازنشستگی گیگز و اسکولز، 2 ژنرال قدیمی منچستر فرا رسیده است.