تحقیقات پلیس برای دستگیری این مرد اواسط مردادماه سال گذشته و با شکایت یکی از مصالحفروشهای تهران آغاز شد. شاکی با حضور در کلانتری119 به ماموران گفت: حدود 2 ماه پیش وقتی در روزنامهها آگهی فروش مصالح ساختمانی از قبیل سنگ، کاشی و سرامیک منتشر کردم، فردی با من تماس گرفت و مدعی شد که یکی از فروشندگان معتبر مصالح ساختمانی در منطقه مهرآبادجنوبی است. این مرد میگفت که میخواهد برای خرید مصالح با من وارد معامله شود و من هم برای اطمینان از صحت حرفهایش، راهی مغازه او شدم. در آنجا با مردی به اسم اکبر آشنا شدم که خودش را صاحب مغازه معرفی میکرد و میگفت که سالهاست در کار خرید و فروش مصالح ساختمانی است. من هم با دیدن مغازه، حرفهایش را باور کردم و از آن به بعد تجارت ما شروع شد.
شاکی ادامه داد: اکبر ابتدا چند باری به صورت چکی از من مصالح خرید و چکهایش را هم سر موعد مقرر پاس کرد. برای همین اعتمادم به او بیشتر شد و یک روز وقتی او با من تماس گرفت و به بهانه آشنا شدن با یک پیمانکار ساختمانی درخواست یک محموله مصالح به ارزش 25میلیون تومان کرد، بلافاصله این محموله را برایش ارسال کردم و چکی به مبلغ 25میلیون تومان از او گرفتم. اما حدود یک ماه بعد وقتی برای وصول چک به بانک رفتم، دیدم که در حساب اکبر پولی نیست و او نه تنها تلفن را جواب نمیداد، بلکه مغازهاش را هم تخلیه کرده و متواری شده بود.
با این شکایت، پرونده به اداره14 پلیس آگاهی تهران ارسال و تحقیقات پلیسی برای شناسایی و دستگیری مرد کلاهبردار شروع شد. ماموران در نخستین اقدام راهی بانکی شدند که اکبر در آنجا حساب داشت اما بررسیها نشان میداد که او حساب بانکیاش را با استفاده از مدارک جعلی باز کرده بود. در حالی که تحقیقات برای پیداکردن ردی از این مرد ادامه داشت، چند شاکی دیگر هم با مراجعه به اداره آگاهی شکایات مشابهی را مطرح کردند. تمامی شاکیان از مصالحفروشهای پایتخت بودند که بعد از آشنایی با مردی به اسم اکبر، با او وارد معامله شده بودند اما وی بعد از خرید محمولههای بزرگ مصالح از آنها، هزینه آن را با استفاده از چک بلامحل پرداخت کرده بود.
با افزایش شاکیان، جستوجو برای دستگیری مرد کلاهبردار ادامه یافت اما هیچ سرنخی از وی وجود نداشت. تا اینکه مدتی قبل یکی از مالباختگان نزد ماموران رفت و مدعی شد که عکس مرد کلاهبردار را در اختیار دارد. این مرد گفت: زمانی که اکبر برای خرید مصالح به محل کار من مراجعه کرده بود، یک دستگاه دوربین عکاسی برای پسرم خریداری کرده بودم و در حال آزمایش آن بودم تا با نحوه کار کردن دوربین بیشتر آشنا شوم. به همین علت به صورت کاملا اتفاقی چند عکس با دوربین انداختم که تصویر اکبر هم در آنها بود.
پس از گذشت چند روز از ماجرای کلاهبرداری، یک شب پسرم مرا به اتاق خود دعوت کرد تا درصورتی که به عکسهای گرفته شده در محل کارم احتیاجی ندارم، آنها را از حافظه دوربینش پاک کند. همان موقع بود که متوجه شدم هنگام آزمایش کردن دوربین از اکبر هم عکس گرفتهام و به همین دلیل تصمیم گرفتم این عکس را در اختیار پلیس قرار دهم. سرهنگ رهبریان، معاون مبارزه با جعل و کلاهبرداری پلیس آگاهی تهران، با اشاره به این خبر گفت: در حالی که بررسیها نشان میدهد اکبر با فریب طعمههایش حدود 500میلیون تومان از آنها کلاهبرداری کرده، تنها سرنخ پلیس از او همان عکسی است که یکی از مالباختگان به صورت اتفاقی از او گرفته است. به همین دلیل قاضی پرونده مجوز چاپ بدون پوشش این عکس را در روزنامهها صادر کرده و از کسانی که از مخفیگاه مرد کلاهبردار خبر دارند، خواسته است اطلاعات خود را از طریق شماره تماس 51055614 در اختیار کارآگاهان اداره چهاردهم پلیس آگاهی تهران قرار دهند.