در صنعت حمل و نقل هوایی مؤلفههای متعددی وجود دارند که ثبات، توسعه و رشد صنعت به طور مستقیم به آن مؤلفهها وابسته است. 2 مؤلفه بسیار مهم در این حوزه مفاهیم امنیت و ایمنی (Security & Safety) هستند که در ادبیات هوانوردی همپای یکدیگر بهکار میروند. با توجه به ماهیت پرواز که همانا از سطح زمین کنده شدن و راهپیمایی در آسمان است، به خوبی آشکار است که اگر در هر لحظه از پرواز، یکی از مؤلفههای ایمنی و امنیت خدشهدار شود، آسیبی بس بزرگ و غیرقابل جبران به مسافران آن پرواز و مردم یک کشور وارد خواهد شد.
تصویب اختصاص بخشی از فروش بلیت هواپیماها به مسائل امنیتی پرواز و فرودگاهها را میتوان به فال نیک گرفت و امیدوار بود تا بدین وسیله شاهد رفع کاستیها در زمینههای انسانی (جذب و آموزش نیرو) و تجهیزات و فناوری و در نتیجه ارتقای بیش از پیش سطح امنیت پروازها و فرودگاههای کشور باشیم. اکنون پرسش این است که چرا نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی فقط یکی از دو موضوع حیاتی و تعیین کننده صنعت هوانوردی را مورد توجه و بررسی قرار دادهاند؟ پاسخ این پرسش را باید در نحوه نگرش و به تبع آن، فعالیتهای متصدیان هر یک از بخشهای امنیتی و ایمنی هوانوردی در رابطه با آن موضوع جستوجو کرد.
مسئولان بخش امنیتی با درک صحیح از اهمیت موضوع امنیت پروازها و با اشراف و تسلط خویش به مسائل امنیتی، اقدام به طرح مسئله و پیگیری آن و در نتیجه تصویب قانون و اختصاص بودجه خاص به زیرمجموعه تحت مدیریت خویش شدهاند. اما مسئولان بخش ایمنی پروازی و فرودگاهی - آنها که به کنترل و مدیریت ترافیک هوایی مرتبط است- به دلایلی نظیر دغدغههای ناشی از عدمثبات مدیریتی، اختیارات محدود در تصمیمگیریهای کلان (ناشی از نواقص موجود در ساختار تشکیلاتی مجموعه)، عدمشناخت و درک صحیح از مفهوم ایمنی پروازها و ضرورت تأمین آن، نبود وحدت رویه و اتفاق نظر در روشهای مدیریتی و همچنین ناهمگونی نیروهای تحت مدیریت از نظر سطح تخصص و مسئولیت، پیگیری و حل معضلات مرتبط با ایمنی را همردیف اولویتهای غیرضروری خود قرار دادهاند که نتیجه چنین نگرش و رفتار غیرکارشناسانهای، چیزی جز به خطر افتادن ایمنی پروازهای کشور نبوده است.
مدیران تصمیمگیر در صنعت هوانوردی کشور به دلایل فوق، هرگز ضرورت و اهمیت ایمنی و ساماندهی آن را درک نکردهاند چرا که اگر جز این بود، مشکلات و معضلات موجود در ایمنی پروازها - از نقطه نظر کنترل ترافیک هوایی- نه تنها حادتر از مسائل امنیتی پروازها شده است بلکه لزوم بررسی آنها بهمراتب فوریتر و ضروریتر مینماید و به علاوه راهحل این مشکلات نیز بهمراتب آسانتر و سادهتر است. هماکنون بیش از 3 سال است که کنترلرهای ترافیک هوایی که مسئولیت برقراری جدایی بین پروازها و تأمین ایمنی آنها را بهعهده دارند، از مشکلات عمیق معیشتی- رفاهی رنج میبرند، بهگونهای که تأثیر منفی این وضعیت به وضوح در عملکرد آنها قابل مشاهده است. پرواضح است که نبود نگرش صحیح هوانوردی در تیم مدیریتی چنین مجموعهای، موجب میشود تا تأمین مقدمات و الزامات ایمنی هوانوردی در برنامه کاری آنان هیچ جایگاهی نداشته باشد مگر در موارد و مناسبتهایی خاص، آن هم بهمنظور تهیه گزارشهای سازمانی برای ارائه به نهادهای بالاتر.
اما آن راهحل سادهتر چیست که میتواند از اینکه کنترلر برای تأمین معاش خود به دنبال شغل دوم باشد جلوگیری کند؟ روشی که میتواند موجب شود تا مانند همه کشورهای دنیا، کنترلر ترافیک هوایی با ذهن و روانی آرام و بدون دغدغه، پشت صفحه رادار بنشیند و در تمام ساعات شبانهروز، در هوای بارانی و توفانی، پروازها را به سلامت به سوی مقاصدشان راهنمایی کند.
این راهحل ساده، هیچ بودجه اضافهای را به دولت تحمیل نخواهد کرد. هزینه اجرای آن از محل فروش بلیت نیست که مسافر مجبور به پرداخت آن شود. راهحل ساده این است که دولت بهمنظور حل مشکلات موجود، درصدی از درآمدهایی را که کنترلرهای ترافیک هوایی به طور مستقیم برای کشور کسب میکنند به کنترلرها بازگردانند.
هر پروازی که از فضای ایران عبور میکند، در مقابل سرویس مدیریت و کنترل ترافیک هوایی که از کنترلرهای ترافیک هوایی دریافت میکند، مبلغی را بهصورت ارزی به خزانه دولت واریز میکند. مبلغ مذکور با افزایش میزان وزن هواپیما و طول مسیری که هواپیما در فضای ایران پیموده است، افزایش مییابد.
اختصاص درصدی از این مبلغ در سال -که به عنوان حق Over Flight شناخته میشود - به کنترلرهای ترافیک هوایی که در همه روزهای سال و بهطور شبانهروزی برای برقراری ایمنی و آرامش در فضای هوایی کشور تلاش میکنند، یکی از این راهحلهاست.
راه حل دیگر، اختصاص درصدی از معادل مبلغ صرفهجویی در مصرف سوخت هواپیماهاست که به دلیل پیشگیری از تأخیر و همچنین مدیریت و تنظیم جریان ترافیک هوایی توسط کنترلرها صورت میگیرد. هنگام محاسبه منافع و مزایای صرفهجویی در مقدار سوخت مصرفی هواپیماها، پیشگیری از آلودگی محیطزیست و در نتیجه آن جلوگیری از تحمیل هزینههای گزاف به مردم و کشور را نیز در نظر بیاورید.
ایمنی و امنیت، دو بال نامرئی هر پروازی هستند که نبود هر یک از آنها موجب بروز فاجعهای در صنعت حملونقل هوایی خواهد شد. بر نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی، رئیس جمهور محترم و دیگر دلسوزان کشور است که تا دیر نشده زخمهای عمیق وارد آمده بر بال ایمنی پروازهای کشور را بهدرستی شناسایی و درمان کنند چرا که زمین خوردن، نتیجه طبیعی با یک بال پریدن است.
محسن شورگشتی
عضو جامعه متخصصین مراقبت پرواز ایران