البته اوباما به این نکته اشاره نکرد که در پایان جنگ همه 70هزار سرباز حاضر در افغانستان خاک این کشور را ترک خواهند کرد یا ماجرای عراق دوباره تکرار میشود. گرچه او از سربازان تقدیر کرد اما این تشکر ظاهری بود. اوباما این هجوم نظامی را یک موفقیت نامید و به سرعت موضع سخنانش را عوض کرد. در حقیقت 33هزار سربازی که اواخر سال2009 به دستور او عازم افغانستان شدند، موفقیت چشمگیری کسب نکردهاند. قرار است تا پایان سالجاری میلادی، 10هزار نیروی نظامی از افغانستان خارج شوند و در نیمه سال 2012 این رقم به 33هزار نفر برسد. تا سال2014 تعداد نیروهایی که به خانه برمیگردند به سرعت افزایش یافته و سرانجام روند انتقال نیروها پایان مییابد. البته اوباما از خروج قطعی همه نظامیان حرفی نزد و امکان دارد پس از تاریخ اعلام شده نیز، عدهای از سربازان در خاک افغانستان باقی بمانند؛ مانند اتفاقی که در عراق رخ داد! اما خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان با این زمانبندی اعلام شده چه تأثیری بر ادامه این جنگ میگذارد؟ با توجه به صحبتهای رئیسجمهور آمریکا میتوان برندگان و بازندگان برنامه جدید واشنگتن برای افغانستان در این روند فرسایشی 10ساله را مشخص کرد.
بازندگان:پنتاگون ،کرزی، پاکستان و القاعده
از هر زاویه که به زمانبندی خروج نظامیان از افغانستان نگاه کنیم، پنتاگون بازنده این جنگ است زیرا این شیوه عقبنشینی به هیچ وجه مورد علاقه وزارت دفاع آمریکا نیست!
اوباما نمیتوانست سرنوشت قطعی زمانبندی خروج را مشخص کند زیرا در یک جنگ فرسایشی 10ساله که به پیروزی نرسیده، یک نفر نمیتواند تصمیمگیرنده باشد. در جنگ افغانستان نیز طالبان حرف اول را میزند و دولت کرزی و قدرتهای منطقهای نیز سهم قابل توجهی دارند.
آن طور که اوباما در سخنانش اشاره کرد، کشورش محدودیتهایی دارد که در ادامه جنگ تأثیر میگذارد. در شرایطی که آمریکاییها با بحران اقتصادی و بدهیهای روزافزون دست به گریبانند، بهتر است پولی که در افغانستان خرج میشود برای تعمیر جادهها، تولید شغلهای جدید و صنعت هزینه شود.
اوباما در سخنرانیاش ادعا کرد کرکوپر القاعده ریخته و دیگر لزومی ندارد جنگ با این شورشیها ادامه یابد. بهنظر میرسد با مرگ بنلادن و جنگ افغانستان القاعده فعلاً بازنده است.
حامد کرزی، بازنده بعدی این جنگ بود، زیرا اوباما هنگام سخن گفتن از روند صلح، از رئیسجمهور افغانستان، نامی نبرد. او از کنفرانسی که قرار است آلمانیها ماه دسامبر در برلین برگزار کنند و طالبان را پشت میز مذاکره بنشانند نیز حرفی به میان نیاورد و در عوض از کنفرانسی سخن گفت که ماه می در زادگاهش، شیکاگو برگزار میشود. روشن است کنفرانسی که در بحبوحه مبارزات انتخاباتی ریاستجمهوری تشکیل میشود برای اوباما چه اهمیتی دارد. از طرفی اوج خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان نیز با همین مبارزات انتخاباتی یعنی نیمه سال2012 همزمان است.
لحن هشداردهنده اوباما هنگام خطاب قرار دادن پاکستانیها، از بازنده بودن اسلامآباد در این جنگ خبر میداد.
او ضمن اشاره به پناهگاههای امن تروریستها تأکید کرد دولت پاکستان را برای مشارکت در مبارزه با تروریسم بیشتر تحت فشار قرار خواهد داد. در سخنان رئیسجمهور آمریکا هیچ نشانی از مدارا با پاکستان دیده نمیشد و برای بهبود رابطه تیرهوتار واشنگتن و اسلام آباد تلاش نکرد.
برندگان: طالبان، پاکستان
پاکستان در این جنگ هم برنده و هم بازنده بوده! با پایان جنگ افغانستان رابطه پاکستان و آمریکا روزبهروز تیرهتر خواهد شد اما حقیقت این است که اسلامآباد یک برنده بزرگ نیز به حساب میآید. سخنان اوباما ثابت کرد موضع و پیشبینی نیروهای مسلح پاکستان در مورد آینده جنگ در افغانستان درست بوده است. پاکستانیها طی یکی دوسال گذشته بارها به بیثمر بودن جنگ اشاره کرده و از آمریکاییها خواستهاند با طالبان مذاکره کند. حالا پس از گذشت زمانی طولانی و بیتوجهی به خواسته پاکستانیها، رئیسجمهور آمریکا ناچار شده از مذاکره و سازش با طالبها سخن بگوید.
او بسیار خوشبینانه از روند سازش و آشتی با طالبان حرف زد و ادعا کرد میتوانند به هدفشان برسند. ظاهرا صحبتهای محرمانه مقامات آمریکایی، اوباما را دلگرم کرده که با صراحت از آمادگی طالبان برای مذاکره خبر میدهد.
شکی نیست که طالبان جنگ را بردهاند و آمریکا دیگر نمیتواند قدرت آنها را بهعنوان بخشی از مردم افغان نادیده بگیرد. درصورتی که طالبان پس از طی روند مذاکرات برای سازش و آشتی، یک بار دیگر قدرت قابل توجهی در افغانستان به دست آورند، غیرپشتونها و سایر کشورهای آسیایمیانه ازجمله هند از بازگشت این تندروها دچار وحشت خواهند شد. اما روسها خوشحال میشوند که شاهد شکست یک ابرقدرت دیگر در هندوکش باشند.
این در حالی است که آرام شدن مرزهای پاکستان، وابستگی چینیها به اسلامآباد را افزایش خواهد داد. به این ترتیب پاکستان بیشترین امتیاز را از این روند به دست میآورد، زیرا هم طالبان دستپرورده خود را در افغانستان بر سر قدرت میبیند و هم به جای آمریکا با یک قدرت آسیایی همپیمان میشود.