من هم یکی از همان فرهنگیانی بودم که به دریافت بیمه طلایی نایل آمدم. در آن موقع کم نبودند تعداد افرادی که به حال ما غبطه میخوردند. انصافا وقتی بیمه شدیم شرایطش هم خوب بود. گیریم که پول زیادتری از ما دریافت میشد، اما نتیجه بهتر از مواقع دیگری بود که دفترچه بیمه معمولی داشتیم.
حدود چندماه است که بیمه طلایی فرهنگیان به دلایلی که برای امثال من روشن نیست لغو قرارداد شده است. اینکه هزینه بیمه طلایی به رغم اینکه خدماتی به ما نمیدهد، اما همچنان از حقوق ما کسر میشود مطلب مهم و جداگانهای است که باید به آن هم پرداخت. به عنوان یک معلم با بیش از بیستوچندسال سابقه کار، هنوز از یک پشتوانه بیمهای به درد بخور برخوردار نیستم؛ این مسئله مهم است. در حالی که طبق قانون باید آحاد مردم با کمترین هزینه تحت پوشش بیمه درمانی باشند اما هرروز که میگذرد دفترچههای بیمه، بیشتر اعتبارشان را از دست میدهند. بارها از ذهن من و همکارانم گذشته که مگر حق بیمه از حقوق معلمان، کارمندان و سایر قشرهای حقوقبگیر کم نمیشود و از همین محل، صندوقهای بازنشستگی به وجود نیامدهاند، پس چه دلیلی دارد که بیمههای درمانی این همه با وضعیت نابسامان روبهرو شدهاند؟
بارها در مطبوعات خواندهام که دولت مبلغ کلانی بابت برداشت از صندوق تامیناجتماعی به این صندوق بدهکار است و همین کسری باعث دیرکرد در پرداخت مطالبات پزشکان و داروخانههای طرف قرارداد از سازمان تامین اجتماعی شده است. اما بیمه طلایی فرهنگیان به چه سرنوشتی مبتلا شد که چند ماه است که در زمینه بیمه با مشکلات جدی روبهرو هستیم؟
بهتر است عدالت مداری در صحنه عمل به اثبات برسد. وقتی خدمات درمانی مردمی که درآمد کمتری دارند و دستشان به دهانشان نمیرسد، روزبه روز افت میکند و آنها باید هزینههای بیشتر و سنگینتری را بابت خدمات درمان و دارو بپردازند، با عدالتمداری چگونه سازگاری دارد؟
سازمانهای بیمهگر در مقابل پولی که از بیمهشدگان دریافت میکنند، موظف هستند که به آنها خدمات لازم را بدهند و هرآینه اگر دچار مشکلات و یا مضایقی شدند، دولت موظف است برای رفاه حال مردم و مخصوصا افراد فقیر و کمدرآمد، آن مشکلات را برطرف کند تا بیمه شده دچار خسران نشود. اما آنچه در عمل شاهد هستیم افت تدریجی خدمات درمانی و پاسخگو نبودن سازمانها و تشکیلات بیمهگر است. پس این پولی که بابت حق بیمه از حقوقبگیران کممیشود، به چه مصرفی میرسد؟!
پذیرش بهتر از افرادی که پول بیشتری میپردازند به بیمارستانهای تحت پوشش بیمه هم سرایت کرده است. اما در مقابل، قشرهای کمدرآمد که امکانات لازم برای تامین چنین پولهایی را ندارند، روز به روز دستشان از خدمات اعلای بیمه کوتاهتر میشود. شاید اگر وعدههایی که در 4سال گذشته در مورد بیمه درمان و رایگان همگانی داده شد، اندکی عملی شده بود امروز با این وضع بغرنج در بیمه درمان روبهرو نبودیم. حال پیشنهاد میکنم به عنوان اولویت اول رفاهی برای جامعه هرچه زودتر طرح بیمه درمان سراسری برای اقشار مختلف مردم، مخصوصا اقشاری که درآمد کمتری دارند یا اصولا در ردیف فقرا هستند به اجرا دربیاید تا حقوق بگیران ناچار نباشند هرماه قسمت قابلتوجهی از حقوشان را برای تامین پول دارو، آزمایشگاه و خدمات پزشکی بپردازند، چراکه هر روز پشتیبانی بیمه در این موارد کمتر میشود. حتی در حال حاضر هم، باید مدام فهرست مراکزی که به طور رایگان یا حداقل هزینههای بیماران را میپذیرند از طرف مطبوعات و رادیو و تلویزیون اعلام شود تا مردم ناچار نباشند به مراکزی مراجعه کنند که هزینههای درمان و دارو را چند یا چندینبرابر گرانتر از آنها دریافت میکنند.