یک ماه پیش، مرد سالخوردهای به شعبه اول بازپرسی در دادسرای ناحیه 5 تهران رفت و از یک سرگرد قلابی به اتهام کلاهبرداری شکایت کرد. این مرد به بازپرس پرونده گفت: من در یک آژانس کار میکنم و چند روز قبل مردی حدودا 40 ساله بهعنوان مسافر سوار ماشینم شد. این مرد داخل ماشین چند بار به وسیله تلفن همراهش با افراد مختلف حرف زد و از حرفهایش فهمیدم که مامور پلیس است.لحظاتی بعد وقتی تلفنهایش تمام شد، سر صحبت را باز کرد و رو به من گفت که چون با این سن و سالم با ماشین کار میکنم و آدم زحمتکشی هستم، از اخلاقم خوشش آمده و میخواهد لطفی به من بکند. بعد هم مدعی شد که از افسران پلیس است و اداره آنها یک دستگاه تلویزیون السی دی به آنها داده که حدود یک میلیون تومان زیر قیمت بازار است و چون خودش در خانه تلویزیون السی دی مشابهی دارد، نیازی به این تلویزیون ندارد.
سپس پیشنهاد کرد که این تلویزیون را بهجای او از اداره شان خریداری کنم و با این کار سود خوبی به دست بیاورم. شاکی ادامه داد: از آنجا که «روز زن» نزدیک بود، مرد میانسال خواست که از این ماجرا چیزی به همسرم نگویم و با خرید تلویزیون او را شگفت زده کنم. من هم که فریب حرفهایش را خورده بودم، قبول کردم و بعد از اینکه مدارک شناساییام را از خانه برداشتم، با هم به بانک رفتیم و مبلغ 3 میلیون تومان به حسابی که گفته بود، واریز کردم. بعد به سمت اداره آنها به راه افتادیم اما او دربین راه به بهانه گرفتن کپی از مدارکم، از ماشین پیاده شد و هر چه منتظر ماندم، خبری از او نشد. آنجا بود که فهمیدم در دام یک کلاهبردار حرفهای گرفتار شدهام و این مرد با معرفی خود بهعنوان افسر پلیس و طرح نقشه ماهرانه، پساندازم را از چنگ درآورده بود.
تحت تعقیب
با شکایت این مرد، پرونده در اختیار اداره 14 پلیس آگاهی تهران قرار گرفت و تحقیقات برای شناسایی و دستگیری مرد کلاهبردار شروع شد. ماموران در نخستین اقدام راهی بانکی شدند که متهم در آنجا حساب داشت اما بررسیها نشان میداد که او با استفاده از مدارک و نشانی جعلی این حساب را افتتاح کرده بود. تنها سرنخی که در این مرحله از تحقیقات بهدست آمد، یک کپی شناسنامه بود که عکس متهم روی آن درج شده بود. کارآگاهان با دیدن این عکس به یاد مرد کلاهبرداری افتادند که از چند سال پیش تحت تعقیب پلیس بود؛ مردی که با معرفی خود بهعنوان افسر پلیس، دست به فریب طعمههایش میزد و با شگردی مشابه و به بهانه فروش تلویزیون السیدی، از آنها کلاهبرداری میکرد. شباهت بین عکس به دست آمده از سرگرد قلابی با تصویر چهره نگاری شده کلاهبردار قدیمی که در بایگانی پلیس موجود بود، شکی برای تیم تحقیق باقی نگذاشت که هر دو متهم یک نفر هستند. به این ترتیب جستوجو برای دستگیری این مرد کلاهبردار، وارد مرحلهای تازه شد.
یک سرنخ
درحالیکه شکایتها از سرگرد قلابی روز به روز در حال افزایش بود، ماموران متوجه شدند که این مرد در سالهای 83 و 87 نیز دست به کلاهبرداریهای اینچنینی در پایتخت زده و سپس به طرز مرموزی، ناپدید شده و دوباره در سال جدید کلاهبرداریهایش را از سر گرفته است. با این اطلاعات ماموران حدس زدند که علت ناپدید شدن ناگهانی متهم در سالهای گذشته، دستگیری او بوده است. با این فرضیه تصویر مرد کلاهبردار به ادارات پلیس سراسر کشور ارسال و مدتی بعد معلوم شد که این مرد پیش از این از سوی پلیس یکی از استانهای شمالی کشور دستگیر شده بود.
اعضای تیم تحقیق با دریافت نیابت قضایی راهی استان شمالی شدند و با بررسی سرنخهای بهجا مانده از مرد کلاهبردار دریافتند که او از چند ماه قبل به استان تهران نقل مکان کرده و در رباط کریم زندگی میکند. با شناسایی مخفیگاه این مرد در شهرستان رباط کریم، ماموران آنجا را زیرنظر گرفتند و صبح 13 تیرماه موفق شدند او را درحالیکه سوار یک خودروی سوناتا بود، دستگیر کنند. سرهنگ محمدیان، رئیس پلیس آگاهی تهران، با اشاره به این خبر گفت: در روزهای نخست دستگیری متهم، تعداد زیادی از مالباختگان با حضور در اداره 14 پلیس آگاهی وی را شناسایی کردند و متهم نیز در بازجوییها به ارتکاب دهها فقره کلاهبرداری با شگرد ذکرشده اعتراف کرد.
وی ادامه داد: این فرد چندین سال است که به کلاهبرداری با این شیوه مشغول است. به همین دلیل بازپرس پرونده با صدور مجوز چاپ عکس بدون پوشش او در رسانهها از شاکیان احتمالی خواسته است برای پیگیری پرونده خود به اداره چهاردهم پلیس آگاهی تهران مراجعه کنند.