اگر یکی از شهروندانی بودید که عصرهنگام از کنار این اتوبوس مایل به راست، عبور میکردید نهتنها نیاز به یک چرت بعد از ظهری در تعمیرگاه را در آن حس میکردید بلکه خرناسهای آن را نیز که ناشی از بد کار کردن موتور بود، به خوبی میشنیدید. حال برای اینکه ارتباط این خرناسهای عصرگاهی را با اخلاق شهروندی به عنوان پای ثابت سوژههای این ستون پیدا کنیم باید به قول اهل سینما یک فلاشبک به روزهای پیش بزنیم؛ درست آن زمانی که بدون کارت کشیدن یا پرداخت وجه به راننده اتوبوس، از این وسیله پیاده شدهایم.
آن هم به این بهانه که رانندهها اصرار خاصی روی گرفتن کرایه ندارند و سرانجام این استدلالهای به قولی مندرآوردی، تبدیل به کمبود بودجه و یکی از دلایل تاخیر در تعمیر اتوبوسها و گاهی اجبار در به کارگیری تعدادی از خودروهای معیوب میشود. باید به این نکته توجه کنیم که بازگشت بومرنگی برخی وقایع به سمت خود ما رویدادی نیست که فقط در داستانها و فیلمهای سینمایی قابل مشاهده باشد و در همین زندگی روزمره نیز نتیجه کارها یقه آدم را میچسبد. اگر قبول کنیم از ماست که برماست و جامعه از فرد تشکیل میشود، مسئولیت حرکات و رفتار خود را به عهده میگیریم و به سمت شهری بهتر پیش خواهیم رفت.