سالن فوتسال پارک رازی است که فقط کفپوش آن به جا مانده. دیگر خبری از تیر دروازه و توپ و تور نیست. به جایش در زمین فوتسال تا چشم کار میکند مانیتور و ماوس و کیبورد دیده میشود.
کامپیوترها در هشت ردیف 5تایی موازی با هم چیده شدهاند تا این سالن برای ده روز میزبان «اولین دوره بازیهای رایانهای تهران» باشد. مسابقاتی که بهترین گیمبازهای تهران را برای ده روز از کار و زندگی انداخت.
کافی است کمی در بین کامپیوترها قدم بزنی تا بفهمی چیزی که دیگران آن را یک تفریح به حساب میآورند، برای گیمبازها چقدر حیاتی است. آنجا اصلا عیب نبود که کسی با گلوله خوردن در گیم احساس درد کند و با خوردن گل در مسابقه فوتبال، شبیه یک دروازهبان سرش را در بین دستانش بگیرد و افسوس بخورد.
فضا وقتی واقعیتر میشد که میدیدی دست کم 500 نفر تماشاگر هم روی سکوهای سالن نشستهاند و تمام مدت به دو پرده زل زدهاند که مسابقات مستقیم روی آنها پخش میشد. سر مسابقات «فوتبال» که انگار جو استادیوم تماشاگران را گرفته بوده و آنها روی سکوها برای خودشان «موجمکزیکی» راه انداخته بودند.
سر بازی «ضدحمله» هم جوری که انگار آخرین فیلم «جیمز باند» تماشاگران را در سالنهای سینما میخکوب کرده، تخمه میشکستند و چشمشان را از روی پرده بر نمیداشتند. البته این فقط بخش کوچکی از پتانسیل گیمبازهاست. گویا سر و ته مسابقات در کمتر از 48 ساعت به هم آمده و شرکتکنندگان باید در این مدت برای شرکت در مسابقات ثبتنام میکردند. برای همین، احتمال اینکه کلی آدم از قلم افتاده باشند، کم نیست.
عجیبترین شرکتکنندگانی که در این مسابقات پشت مانیتور نشستهاند، یک پدر و پسر بودند. اولش هم حس کرده بودند که پدر به خاطر خجالتی بودن پسرش در مسابقات شرکت کرده تا تنها نباشد. اما وقتی پسر توی مرحله اول مسابقات فوتبال حذف شد و پدر سه برد پیاپی آورد، همه فهمیدند که پسر بهانه بوده که پدر دلی از عزا در بیاورد. بگذریم از آن پسر 5 سالهای که وقتی روی صندلی مینشست پایش به زمین نمیرسید و با این وضع بیتعادلی، حتی نزدیک بود قهرمان پارسال را هم شکست دهد.
یا آن چهار پنج دختری که دو سه روز پس از آغاز مسابقات، شستشان از موضوع خبردار شده بود و سالن را به هم ریختند تا اعتراض کنند: «مگر دخترها دل ندارند که مسابقات فقط برای پسرهاست؟» به هر حال، فضای آنجا دست کمی از فضای مجازی خود مسابقات ندارد. تمام کسانی که در آن سالن میبینی، یا عینک به چشم زدهاند یا بس که شب تا صبح پای مانیتور دنبال رمز بازیها گشتهاند،سفیدی چشمشان به سرخی میزند و چشمدان در ته چاهی رفته. هیکلهای تکیدة آنها از ساعتها و روزهایی خبر میدهد که بدون هیچ حرکتی، دستشان را از روی ماوس بر نداشتهاند و چشمشان را از مانیتور.
ایرانیزه کردن بازیها
سه بازی برای این مسابقات انتخاب شده. «فوتبال» که محبوبترین بازی رایانهای در ایران به حساب میآید، اولین گزینه بوده. پس از آن هم «جنگ اساطیر» و «ضد حمله» رأی آوردهاند. البته اینجا هیچ خبری از نام اوریجینال بازیها نیست. اصلا هدف مسابقات، همین است که همه چیز برای همه کس قابل فهم باشد. برای همین، این اسمهای فارسی، جایگزین نامهای لاتین شده.
اما این،تمام تغییرات نیست. گویا یک تیم برنامهنویسی حرفهای هم در برنامهنویسی دست بردهاند تا همه چیز به فرهنگمان بخورد. آنها «خون» را از «ضد حمله» حذف کردند تا جایی برای خشونت نماند. بعد هم نام شخصیت منفی بازی که اسمش «تروریست» بود، عوض شد و در پروفایل اسلحهها هر جا که جلوی نام کشور سازندة آنها نوشته شده، اسرائیل یا آمریکا حذف شد.
البته تعدادی قانون دیگر هم به بازیها اضافه شد. مثلا توی فوتبال اگر کسی حسابی ماهر باشد،پس از یک گل میتواند جوری حفظ توپ کند که توپ به دست رقیب نیفتد. برای همین در مسابقات فوتبال غیر از داور وسط زمین، یک نفر هم پشت مانیتورها میایستد تا اگر کسی دنبال «وقتکشی» رفت، همان جا تذکر بدهد. توی «جنگ اساطیر» هم گویا تعدادی شخصیت وجود داشته که چندان با فرهنگ ما نمیخواند. برای همین، آنها هم از بازی حذف شدهاند.
البته این سه بازی، یک انتخاب کاملا سلیقهای نیست. این بازیها از سال1995 تا حالا پرطرفدارترین بازیهای رایانهای هستند که هر سال بهروز میشوند. البته NBA را هم باید به این فهرست پرطرفدارها اضافه کرد که به خاطر مهجور ماندن بسکتبال در ایران، کسی چندان به بازی رایانهای آن علاقه نشان نمیدهد.
با لاشهریهای بیاستعداد
«فوتبال بین پایین شهریها محبوبتر است.» این، پیشبینی مسعود شفیعی دبیر اجرایی بازیهاست. البته چندان بیراه هم نمیگفت. کافی بود بدانید قهرمان مسابقات فوتبال از آن آدمهایی است که حتی پول رفتن به گیم نت هم نداشته. البته در «جنگ اساطیر» و «ضد حمله» مرکز شهریها قویترند.
با این حساب برخلاف تصور همه که احساس میکنند گیم یک سرگرمی برای بالا شهریهاست، ساکنان میدان ونک به بالا در تهران چندان مدعی نیستند. توی دنیا هم اگر بخواهیم دنبال مناطق جغرافیایی برویم، بیش از هر جایی باید سراغ جنوب شرقی آسیا رفت. کره جنوبی از کشورهایی است که در آن، گیم تمام زندگی مردم است.
کافی است بدانید آنجا 5 شبکة تلویزیونی گیم، 24 ساعته برنامه پخش می کنند. سوئد و آمریکا را هم نباید از قلم انداخت. تا حالا 65 کشور به صورت حرفهای وارد دنیای گیم شدهاند که ایران با وجود تعداد کاربر بالا، تازه چند ماه دیگر میخواهد به این جمع اضافه شود. این مسابقات که تمام شود، انجمن بازیهای رایانهای ایران راه میافتد و پس از آن میخواهند برای اولین بار، ایران در مسابقات CPL که معتبرترین مسابقات دنیا در بازیهای رایانهای است، شرکت کند؛ مسابقاتی که جایزة آن بالاتر از یک میلیون دلار است.
البته در المپیک 2008 پکن هم برای اولین بار، بازیهای رایانهای در فهرست مسابقات قرار میگیرند و 9 مدال خواهند داشت. برای همین، فدراسیون ورزشهای همگانی از حالا دنبال حمایت از گیمبازها افتاده تا شاید توی المپیک 2008 گیمبازهای ایران هم شرکت کنند.
به هر حال، گیم در دنیا دیگر یک تفریح بچگانه نیست. دستمزد گیمبازها در دنیا دستکمی از فوتبالیستها ندارد. «المنت»، یکی از ستارههای دنیای گیم، پارسال با یک قرارداد صد میلیون دلاری به برزیل رفت. با وجود این، باز هم در ایران به گیم به چشم یک تفریح نگاه میکنند و پدر و مادرها گیم را چیزی در حد اعتیاد میدانند. بماند که این «اعتیاد» چندان بین گیمبازها تکذیب نمیشود.
گیم بدون تبلیغات
چهار سال پیش، یک گیمنت، پایهگذار اولین دورة بازیهای رایانهای شد. البته از آنجا که آن مسابقات، جایی ثبت نشد، همه آن را یکجور مسابقات زیرزمینی به حساب میآوردند. اما از همین رقابت زیرزمینی به قدری استقبال شد که سال بعدش یک شرکت بزرگ کامپیوتری در ایران، حمایت مالی مسابقات را گرفت.
پس از آن بود که الجی و سامسونگ هم برای این که مانیتورهایشان را در ایران جا بیندازند، دست به این کار زدند. سامسونگ، مسابقاتی را با نام غلطانداز «جام جهانی بازیهای رایانهای» راه انداخت که البته شرکتکنندگان فقط از تهران بودند و الجی هم اسم مسابقاتش را گذاشت eswc. رقابت این دو شرکت، جو بازیهای رایانهای در ایران را داغ کرد تا این که بالاخره معاونت فرهنگی شهرداری تهران توجیه شد که باید به گیم، بیش از این بها داده شود.
حاصل این هم «اولین دوره بازیهای رایانهای تهران» شد که البته فقط برای شهروندان تهرانی نبود. در این مسابقات، 10 نفر از مشهد، 50 نفر از اصفهان و 5 نفر از اراک آمدند تا روی هم رفته 6500 نفر در اولین دوره مسابقات شرکت کنند. مسابقات به قدری داغ و پرهیجان انجام شد که اصلا با مسابقات تبلیغاتی الجی و سامسونگ قابل مقایسه نبود.
برای همین، این دو شرکت، بودجة گیم خودشان در ایران را کم کردند و حتی سامسونگ در سایت اختصاصی خودش آورده که به خاطر استقبال از «بازیهای رایانهای تهران» دیگر تورنمنت «جامجهانی بازیهای رایانهای» در ایران برگزار نمیشود.
دیگر مجانی بازی میکنم!
توی مسابقات فوتبال، هر کسی بین برزیل، انگلیس و فرانسه یک تیم را انتخاب میکرد. البته بودند جوگیرهایی که ایران را برمیداشتند و بابت این انتخاب در بازی اول و دوم میباختند. البته این سه تا تیم هم هر کدام ضعفهای خودشان را دارند. انگلیس و فرانسه دروازهبان حسابی ندارند و برزیل توی دفاع تعطیل است. با وجود این، مهدی مفیدی برزیل را برداشت و با این تیم، قهرمان مسابقات فوتبال اولین دورة بازیهای رایانهای شد. او برای قهرمانی، 15 مسابقه داد و به جز یک باخت، در باقی مسابقات برنده از پشت مانیتور بلند شد.
- خودت برزیلی هستی؟
نه، مجبور شدم به عشقم خیانت کنم وگرنه خودم آرژانتینی خفن هستم. ولی انگار این کسانی که بازی را طراحی کردهاند، چیزی از فوتبال سرشان نمیشود و برزیل را قویتر از آرژانتین کردهاند.
- کدام یک از بازیکنان برزیل توی این قهرمانی کمکت کرد؟
رونالدو.
- رونالدو که الان حسابی افت کرده.
در عوض، توی این بازیها فوقالعاده بود. در فینال، 5 تا گل برایم زد.
- رونالدینیو چطور؟
باور نمیکنی، اما رونالدینیو حتی یک گل هم برایم نزد. جوری از رونالدینیو بازی گرفتم که فقط پاس گل میداد.
- حرکات عجیب و غریبی که رونالدینیو توی مسابقات انجام میدهد، توی این بازی هم هست؟
آره، چند تا از حرکتهای معروفش را گذاشتند، ولی هر کسی نمیتواند آنها را اجرا کند.
- توی خانه پلیاستیشن داری؟
نه.
- پس چطور اینقدر ماهر شدی؟
هروقت پول داشتم، میرفتم گیمنت. اگر هم نداشتم، میرفتم خانة یکی از دوستانم با کامپیوترش دو نفری بازی میکردیم. دوستم هم توی مسابقات شرکت کرده بود، اما بیچاره همان بازی اول حذف شد.
- الان میتوانی کامپیوتر را توی بازی فوتبال ببری؟
کامپیوتر که مبتدی است!
- برای این مسابقات، روزی چند ساعت تمرین کردی؟
تمرین خاصی که نبود. من کلا باید روزی چهار پنج ساعت فوتبال بازی کنم وگرنه مریض میشوم.
- غیر از فوتبال، بازی دیگری هم میکنی؟
نه، خیلی کم پیش میآید. توی بازیهای دیگر، آماتورم. به جایش دوست دارم فقط فوتبال بازی کنم. تا حالا نزدیک سه هزار تا فوتبال بازی کردهام.