البته این پوست بهصورت خام به پاکستان قاچاق میشود. این روزها کار قاچاقچیان به قدری بالا گرفته که پوست کافی برای کارخانههای چرمسازی پیدا نمیشود. کمبود پوست گوسفند و بز، قیمتها را بالا برده و دیگر برای صنعتگر مشهدی، صرف نمیکند که چرم تولید کند، بنابراین کارخانه پشت کارخانه در مشهد تعطیل میشود.
چند سالی است که در حومه مشهد چرمشهر تأسیس شده و همه کارخانههای چرم از محله همتآباد در داخل محدوده شهر، به این مکان رفتهاند. کارخانههای چرم ناچارند از موادی استفاده کنند که آلودهکننده محیطزیست است، از اینرو اداره کل حفاظت از محیطزیست خراسان رضوی پس از اصرار فراوان برای انتقال کارخانههای چرم به خارج از شهر، سرانجام توانست این برنامه را عملی کند و کارخانهها به چرمشهر منتقل شدند. اما این انتقال به آسانی صورت نگرفت؛ چون به گفته رئیس انجمن چرم خراسانرضوی، برای ایجاد کارخانههای جدید هیچ تسهیلاتی در نظر گرفته نشد، همچنین اجازه تغییر کاربری به کارخانههای قدیمی داده نشد. بسیاری از صاحبان کارخانههای چرمسازی، کارخانههای خود را در همتآباد تعطیل کردند و به چرمشهر نیز نرفتند؛ یعنی عملا کارخانه را تعطیل کردند.
البته مدیران سازمان صنایع و معادن خراسانرضوی معتقدند که چرمسازان برای اینکه در همت آباد بمانند و تحت فشار اداره محیطزیست نباشند، اسم خود را از فهرست کارخانههای فعال حذف کردهاند. جواد منطقی، رئیس انجمن چرم خراسانرضوی، در گفتوگو با «همشهری»میگوید که از حدود60 کارخانه چرمسازی که در مشهد فعالیت میکردند، این روزها تنها 10 کارخانه فعال باقی مانده است. وی میافزاید: «طبق قانون، چرم بزی تنها بهصورت کراست(مرحله سوم تولید چرم) باید صادر شود اما خیلی از صادرکنندگان با «بداظهاری» آن را بهصورت سالامبور(مرحله اول) و وتبلو(مرحله دوم) صادر میکنند و در نتیجه مواد خام کارخانههای چرمسازی کم میشود و قیمت مواداولیه بالا میرود.»
قیمت هر جلد پوست بز در سال گذشته 2500تومان بوده که امسال به 5هزار تومان رسیده است. افزایش دو برابری قیمت پوست، حاصل قاچاق از راه بداظهاری در گمرک و قاچاق ساده از مرز سراوان به پاکستان است. رئیس انجمن چرم خراسان رضوی در این باره میگوید: «البته قیمت پوست بز در بازارهای جهانی هم افزایش پیدا کرده که این اتفاق نیز تمایل به قاچاق را بیشتر کرده است.» منطقی اضافه میکند:«قیمت پوست 2برابر شده و از آن سو، تعداد مشتریان نیز کم شدهاست. تولیدکننده چرم از هر دو سو تحت فشار است. تولیدکننده ما هر پوست را که میخرد، 3ماه بعد به چرم تبدیل میکند، بنابراین دستکم باید برای 3ماه آینده خود برنامهریزی داشته باشد. ولی با بیثباتی بازار پوست و چرم، اصلا نمیشود حتی برای ماه آینده هم برنامهریزی کرد.»
بیثباتی و پیشبینیناپذیری بازار پوست و چرم داخلی، بزرگترین مشکلی است که چرمسازان خراسان رضوی را با آن روبهرو کرده است. منطقی میگوید: «تغییرات بازار براساس میزان عرضه و تقاضاست و میتوان تغییر قیمتها را درک و تا حدی بازار آینده را پیشبینی کرد، اما اتفاقی که برای صنعت چرم افتاده، این است که عوامل زیادی در بیثباتی بازار نقش دارند که پیشبینی و برنامهریزی را غیرممکن کردهاند.» رئیس انجمن چرم خراسان رضوی، اجرای نامناسب قوانین جلوگیری از قاچاق پوست را یکی از عوامل بیثباتی بازار میداند. او میگوید: «یک روز خیلی سفت و سخت جلوی بداظهاری و صادرات سالامبور و وتبلو گرفته میشود و یک روز هم اصلا توجهی به مواد خامی که از کشور بیرون میرود، نمیشود. روز دیگر میبینیم که جلوی ورود محصولات چینی گرفته نمیشود و بازار پر از اجناس چینی است.
ما قوانینی برای جلوگیری از قاچاق یا واردات بیضابطه داریم، بنابراین مشکل از قوانین نیست، مشکل از اجرای نامناسب این قوانین است.» مشهد، قطب چرم سبک ایران است، اما اگر مشکلاتی از قبیل قاچاق، بیماریهای پوستی دام، صادرات مواد خام، واردات اجناس بیکیفیت خارجی، کمبود طراح مدلهای بهروز محصولات چرمی، نبود رشته دانشگاهی چرمسازی در دانشگاههای مشهد و ارائه نکردن تسهیلات به سرمایهگذاران متقاضی فعالیت در چرمشهر، بیش از این ادامه پیدا کنند، ممکن است همین کارخانههای باقیمانده نیز در مشهد تعطیل شوند و دیگر اثری از چرم بزی در مشهد نماند.
***
این روزها صنعت چرم در هر 4قطب چرم ایران با رکود و مانع روبهروست. دکتر جهانگیر مجیدی، دبیر انجمن صنایع چرم ایران، در گفتوگو با همشهری مشکلات کارخانههای چرم کشور را تشریح میکند.
- پیش از هر بحثی به سراغ وضع دام در ایران برویم؛ آیا دامهای ایران، ظرفیت شکوفایی صنعت چرم کشور را دارند؟
گوسفندی که در ایران زیست میکند، یکی از گونههای بیبدیل گوسفندهای جهان است؛ گوسفند ایرانی به جای دم، دنبه دارد و همین باعث میشود که چربی در یک جا متمرکز شود و پوست آن چربی کمتری داشته باشد، بنابراین چرمی که از این پوست بهدست میآید، از چرمهای سبک ظریف و لطیف جهان است. گاو ایران نیز یکی از پوستهای سنگین مرغوب دنیا را داراست. بنابراین ما از نظر دام مشکلی نداریم، مشکل ما در نحوه نگهداری غلط حیوانات زنده است که باعث آسیبرساندن به پوست آنها میشود.
- ایران سالانه چقدر چرم صادر میکند؟
کل صادرات سالامبور (اولین مرحله تولید چرم)، وت بلو (مرحله دوم)، کراست (مرحله سوم) و چرم ما در سال86 حدود 120میلیون دلار بوده است و اکنون هم بیشتر از این نیست. صادرات ما در مقایسه با سایر کشورها بسیار کم است درصورتی که ایران میتواند به قطب چرم جهان تبدیل شود و درصورت برنامهریزی مناسب از این صنعت درآمد میلیاردی داشته باشد.
- چرا صادرات چرم ما بیشتر در مرحله سالامبور که خامترین مرحله چرمسازی است، انجام میشود؟
خیلی از فناوریهای مراحل چرمسازی در ایران موجود است اما چرا ما بیشتر سالامبور صادر میکنیم این سؤال ما هم هست. نخستین مرحله تولید چرم، با آلودگی زیستمحیطی بسیار بالا همراه است و ما تا این مرحله پیش میرویم اما وقتی که قبل از آنکه سالامبور را به محصول باارزش افزوده چند برابری تبدیل کنیم آن را به کشورهای دیگر صادر میکنیم و آنها از این ارزش افزوده استفاده میکنند. این در حالی است که با تنظیم تعرفههای صادرات و واردات، مانند کشورهای هند، پاکستان و ترکیه، میتوان به مراحل با ارزش فزونتر ارتقا یافت.
- تعداد کارخانههایی که در زمان رونق صنعت چرم در ایران فعالیت میکردند، چند واحد بود؟
حدود 350 کارخانه با 300 تا 350میلیارد تومان سرمایهگذاری.
- چند تا از این کارخانهها تعطیل شدهاند؟
به جرات میتوانم بگویم که 200 کارخانه تعطیل است و بقیه هم با 30درصد ظرفیت، تولید میکنند.
- دلیل تعطیل شدن کارخانهها چیست؟
یکی از دلایل اصلی قاچاق است. برآورد کارشناسی ما از قاچاق در حد 7 تا 8هزار تن وت بلوی گاوی در سال گذشته بوده است. برای صادرات هر کیلو وت بلوی گاوی باید 4200تومان عوارض به دولت پرداخت شود و صادرات پوست بزی هم که تا قبل از مرحله کراست ممنوع است، اما با «بداظهاری» در گمرک این محدودیتها رعایت نمیشود و قاچاق صورت میگیرد. علاوه بر این، در شرق ایران هم در نقطه صفر مرزی شهرستان سراوان کارخانهای ساخته شده است که پوست سبک را از همه جای ایران به بهانه تولید چرم به آنجا میبرند، اما از همان جا به پاکستان قاچاق میکنند. قاچاق پوست باعث شده است که صنعتگر، مواداولیه کافی با قیمت مناسب برای تولید نداشته باشد.
- کارخانههایی که در صنعت چرم باقی ماندهاند، بیشتر از صادرات درآمد دارند یا مبتنی بر بازار داخلی هستند؟
بیشتر از بازار داخل درآمد کسب میکنند. صادرات رسمی و قانونی در 2 -3 سال اخیر، خیلی کم شده و تعدادی از صادرکنندگان ما چند سالی است که دیگر فعالیت چندانی ندارند و در نمایشگاههای خارجی هم با قدرت ظاهر نمیشوند.
- گفته میشود برخی مواردی که چندان نیز بهچشم نمیآیند، به صنعت چرم آسیب رساندهاند، مانند بیماریهای پوستی دام یا رواج ذبح سنتی؛ نظر شما در این باره چیست؟
بله، این موارد ناشی از فقدان بینش راهبردی است. برای مثال، کک و ساس که دام را نیش میزنند، سوراخی روی پوست ایجاد میکنند که در مرحله چرمسازی این سوراخ بسیار بزرگتر میشود و پوست را ناقص میکند. قبلاً استخرهایی تعبیه میشد تا دام از میان آن عبور کند و حشرات روی پوستش از بین برود، متأسفانه این کار اکنون فراموش شده است. بنابراین سهم 80درصدی پوست باکیفیت ما در آن سالها به 20درصد تقلیل یافت. همینطور یک قصاب نیز هنگام ذبح میتواند بدون توجه به ارزش پوست با کاردمالکردن، آن را از ارزش واقعی بیندازد.