این مبارزه طی 2 سال تلاش سرانجام منجر به تصویب طرح ملی شدن صنعت نفت شد. مجلس در این ارتباط دکتر محمد مصدق را مأمور کرد تا بهعنوان نخستوزیر قانون ملی شدن صنعت نفت را اجرا و از پشتیبانی مجلس برای اجرا استفاده کند.بهدنبال این اتفاق یک جنگ سیاسی و اقتصادی شدید بین ایران و انگلیس و نوعاً غرب شروع شد، چرا که نفت یک کالای عادی نبود بلکه یک کالای استراتژیک و بسیار تأثیرگذار بود و دولتهای غربی برای ادامه سلطه خودشان بهشدت نیازمند به تسلط بر مراکز نفتی دنیا و به دست آوردن نفت ارزان بودند. این کشورها برای بازسازی ویرانههای جنگ دوم جهانی نیاز اساسی به نفت داشتند، به همین دلیل ملی شدن صنعت نفت در ایران ضربه سنگینی به اقتصاد و سیاست غرب بود.
در این میان تنها انگلیس درگیر با ایران نبود بلکه مجموعه اروپا و آمریکا سر این مسئله با ایران مشکل داشتند. ظاهر قضیه این بود که انگلیس طرف ایران است ولی این کشور لشکرکشی نظامی، محاصره دریایی، تحریم، کشیدن پرونده ایران به دادگاه لاهه و بسیاری از فعالیتهای دیگر را با پشتیبانی اروپا و آمریکا انجام داد.
آمریکاییها تلاش داشتند این مسئله را با مذاکره حل کنند تا کار به تحرکات و تهدیدات نظامی نرسد ولی این تلاش نتیجه نداد، چرا که آنان میخواستند همچنان منافع انگلیس که منافع غرب بود محفوظ بماند و از طرف دیگر ایران نیز نمیتوانست زیر بار برود. هندرسون و همچنین سفیر آمریکا در تهران پیگیریهای زیادی برای حل این مسئله کردند ولی به نتیجه نرسیدند.
به موازات این رایزنیها 2 اتفاق عمده در آمریکا و انگلیس افتاد و آن، 2 انتخابات بود که در این دو کشور انجام شد و طی آن 2 گروه تندرو در آمریکا و انگلیس روی کار آمدند. در انگلیس حزب محافظه کار به ریاست چرچیل و در آمریکا حزب جمهوریخواه به ریاست ژنرال آیزن هاور روی کار آمدند. بنابراین شرایط برای رفتارهای تند، سیاستهای سرکوبگر و برخوردهای نظامی آماده شد.
در فروردین ماه 1332 وزیر امور خارجه انگلیس به آمریکا میرود و در آنجا با آمریکاییها در مورد ایران صحبت میکند و میگوید که ما نمیتوانیم با روشهای معمول همچون مذاکره یا تجدید قرارداد مسئله را بپذیریم و باید دوباره بر نفت ایران مسلط شویم. علت این موضوع این بود که اگر ملیشدن صنعت نفت در ایران به موفقیت میرسید و تثبیت میشد، بهطور طبیعی جریان ملی شدن در سایر کشورها ادامه پیدا میکرد. در آن زمان زمزمه ملی شدن کانال سوئز، ملی شدن معادن مس در آفریقا، شیلی و سایر کشورهای صادرکننده نفت بهتدریج مطرح میشد. بنابراین بهطور عملی امپراتوری غرب امکان نداشت که بتواند به این شکل قدرت جهانی خودش را حفظ کند. البته آمریکا و اروپا اهداف دیگری را نیز در کنار این مسئله دنبال میکردند؛ از جمله تسلط کامل بر ایران برای مقابله با نفوذ شوروی.
با ائتلاف آمریکا و انگلیس 2ستاد ویژه در واشنگتن و سفارت آمریکا در ایران تشکیل شد و به این ترتیب زمینههای کودتا شکل گرفت، تا اینکه کار به مرداد 1332 کشید و با برکناری دولت دکتر مصدق در 25 مرداد، مقاومت او و فرار شاه، آمریکا و انگلیس کار را نهایی کردند. صحنه سیاسی و دولتی کشور تغییر کرد تا اینکه دولت سقوط کرد و دکتر مصدق و بسیاری از نیروهای ملی تخریب و منزوی شدند. در این میان ناگهان حزب توده از صحنه غایب میشود که این از موارد هماهنگشده از ناحیه شوروی بود. در جریان اشغال ایران در جنگ جهانی دوم شوروی طلاهای زیادی را از بانک مرکزی ایران برد و ایران هرقدر تلاش کرد که طلاهای خود را پس بگیرد نتیجه نگرفت، تا اینکه بعد از کودتای 28 مرداد این طلاها را به دولت کودتایی آمریکا دادند و این نشان میدهد که قضیه هماهنگ شده و حاکی از حمایت ضمنی شوروی از حکومت کودتا بود.
* معاون سابق وزیر امور خارجه