زمان مهاجرت لک لک همه ساله با تغییر آب و هوا فرا میرسد. لک لکهای کرواسی نیز از محل زندگیشان به آفریقای جنوبی مهاجرت کرده و با تغییر فصل و آغاز بهار به لانههای خود باز میگردند.
این مهاجرت یک مسیر بسیار طولانی به فاصله 8000 مایل برابر با 13 هزار کیلومتر است. مسیری که لکلکها هر ساله آن را برای رسیدن به آب و هوای گرم طی میکنند.
نکته جالب در این مهاجرت لکلک ها، ارتباط عاشقانه دو لکلک نر و ماده است که داستانش، قلم زد روزنامههای عام و خاص شده است
یک لک لک نر به نام رودان برای اثبات وفاداری به همسر بیمارش دست به اقدام بیسابقه در دنیای حیوانات و شاید هم در دنیای انسانها زده است.
او هر ساله یعنی به مدت پنج سال است که مشتاقانه به سوی همسر بیمارش باز می گردد. مالنا لک لک ماده و همسر او به دلیل آسیب دیدگی از ناحیه بال، توسط شکارچیان قادر به پرواز طولانی مدت و مهاجرت نیست.
به همین دلیل او تمام مدت فصل سرما را بی صبرانه در انتظار شوهرش مینشیند. جالب این است که در این مدت یک محقق و دانشمند زیست شناس کروات به نام استیپان وکیک از او نگهداری می کند.
این دانشمند 17 سال است که مسئولیت نگهداری، این زوج عاشق را به عهده دارد. او در این زمینه میگوید؛ من هر سال نگران این هستم که رودان لکلک نر به آشیانه خود باز نگردد. ولی هر سال با تعجب شاهد بازگشت او در فصل بهار به سوی همسرخود از آفریقا به کرواسی بودهام.
او در طول تمام این سالها به مالنا لکلک ماده وفادار بوده است. جالب اینکه او زودتر از سایر لکلکهای مهاجر به آشیانهاش میرسد. چرا که میداند کسی در انتظار اوست. من سالها شاهد این منظره زیبای بازگشت و ملاقات این دو بوده ام.
این زوج عاشق در دهکده برودسکی واروس در شرق کرواسی بر روی شیروانی منزل وکیک لانه دارند. آنهادر این مدت صاحب چندین جوجه زیبا شدهاند.
رادون لکلک نر و پدر جوجهها، پرواز را به آنها خواهد آموخت، چرا که مالنا مادر، قادر به انجام این کار نیست.
با فرا رسیدن زمستان، فصل مهاجرت آغاز شده و این بار جوجهها نیز با پدر خود به سوی آفریقای جنوبی پرواز خواهند کرد.
مالنا، مادر و همسر این خانواده تا بهار آینده در انتظار بازگشت آنها در آشیانه خواهند ماند. ماجرای انتظار لکلک ماده و بازگشت لکلک نر مورد توجه زیست شناسان و روزنامهنگاران بسیاری شده است.
به همین دلیل امسال نه تنها مالنا، شریک زندگیش، افراد بسیاری از قشرهای مختلف با دوربین عکاسی و فیلمبرداری در انتظار بازگشت او بودند، تا این صحنه زیبا را دیده و ثبت کنند.