ابتدا تلاش شد که با دوگروهیکردن رقابتهای باشگاهی و قرار دادن دوتیم در دو گروه متفاوت، از برخورد آنها با یکدیگر جلوگیری شود. اجرای این طرح منحصر به فرد در جهان باعث شد تا به مدت 2سال این دوتیم پرطرفدار با هم روبهرو نشوند. تدبیر دیگر، برگزاری مسابقات این دوتیم در روزها و ساعات غیرمتعارف بود. البته زمانی هم که با وجود تمام این تدابیر، باز دوتیم در زمین چمن به هم میرسیدند میهمانیها و جلسات توجیهی قبل از مسابقه، بازیکنان و تماشاگران را کلافه میکرد.
در واقع همه این تدابیر، نه تنها حساسیت بازیهای این دوتیم را کاهش نداد بلکه اوضاع را بدتر و بدتر از گذشته کرد و کار به جایی کشید که پلیس، شرکت واحد اتوبوسرانی و... هزینههای سنگینی را در پی برگزاری این بازی متحمل شدند و حتی داوران ایرانی نیز ترجیح دادند در این مسابقه قضاوت نکنند. البته این پایان ماجرا نبود چون توالی تساویهای دوتیم این باور را نزد تماشاگران تقویت کرد که تنها کارکرد جلسات توجیهی قبل از مسابقه سوق دادن نتیجه بازیها به سمت تساوی است.
به هر حال شهرآورد مانند نوجوانی بود که هر روز بیشتر و بیشتر محدود میشد و به موازات آن انگیزهاش برای سرکشی و طغیان افزایش مییافت.
اما با یک تغییر کوچک همهچیز اندک اندک به جایگاه واقعی خود بازگشت. رویارویی چندباره این دوتیم در طول سال، استفاده از داور ایرانی، لغو جلسات توجیهی و میهمانیهای سمبلیک قبل از مسابقه و... ناخودآگاه حساسیت تماشاگران و بازیکنان و کادر فنی دوتیم را کاهش داد و حالا دیگر این بازی تقریبا به یک بازی حساس مانند سایر بازیهای حساس لیگ تبدیل شده است.
در یک کلام،3-2 سالی است که فنر حساسیت شهرآورد آزاد شده و تماشاگران به این نتیجه رسیدهاند که دیدار این دوتیم از نقطه نظر فنی یکی از معمولیترین بازیهای لیگ خواهد بود. جمعه این هفته بار دیگر این نظریه در ورزشگاه آزادی اثبات خواهد شد.