درباره این پیشنهاد که مورد موافقت سپاه قرار نگرفت و سفر بارزانی به تهران که گفته میشود در همین راستا خواهد بود، با سردار یدالله جوانی، معاون سیاسی سپاه گفتوگویی انجام دادیم که در ادامه میخوانید.
این گروهک تروریستی با برخورداری از حمایتهای برخی قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای بهدنبال ایجاد اخلال در داخل سرزمین ایران است و مشکلات امنیتیای در مناطق مرزی شمال غرب کشور بهوجود آورده است. مواضع اعلامی جمهوری اسلامی در قبال پژاک کاملا مشخص است. از نظر ایران حاکمیت ملی باید در قلمرو سرزمینی بهطور کامل مستقر باشد و حاکمیت موظف است در سرتاسر مرزهای کشور امنیت را برای مردم برقرار کند. به هر حال کسانی که در داخل مرزهای ایران زندگی میکنند، چه در مرکز و چه در دور افتادهترین نقاط، این حق را دارند که نظام اسلامی امنیت آنان را بهطور کامل برقرار کند تا مردم بتوانند در کمال آرامش و امنیت زندگی شرافتمندانهای داشته باشند. خب این گروهک مدتی است که دارد در این امنیت ایجاد اخلال میکند. امروز اراده نظام بر این تعلق گرفته که امنیت پایدار را در مناطق مرزی برقرار کند و در همین راستا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ماموریت یافته با این گروهک شرور و تروریستی برخورد قاطع داشته باشد تا این مناطق بهطور کامل پاکسازی شود. طی هفتههای گذشته در چندین نوبت سپاه پاسداران عملیاتی را علیه این گروهک در شمال غرب و در نقاط مرزی داشت و تلفات سنگینی هم به آنان وارد شد.
افرادی از نیروهای پژاک در سطوح بالا به هلاکت رسیدند و افرادی هم دستگیر شدند. طبیعی است که یک گروه تروریستی وقتی که عناصری از خودش را از دست بدهد- چه کشته شوند و چه دستگیر- در اراده آنان برای ادامه اقدامات تروریستی قطعا تزلزلی ایجاد خواهد شد. منتها یک نکتهای وجود دارد و آن اینکه آنها تصور نمیکردند که چنین ارادهای برای انجام عملیاتها و ادامه آن در نظام جمهوری اسلامی وجود داشته باشد. به شکلهای مختلف مسئولان عالی رتبه نظام و فرماندهان نظامی، خصوصا سپاه به شکلهای مختلف این پیام را اعلام کرده بودند که تصمیم جدی بر پاکسازی این مناطق وجود دارد. من فکر میکنم اقداماتی که طی هفتههای گذشته انجام گرفت و منجر به هلاکت تعدادی از عناصر این گروهک و دستگیری برخی از عناصر رده بالای آنها شد، باید این پیام را بهطور واضحتر به این عناصر وابسته و خصوصا سردمداران داشته باشد که اراده جمهوری اسلامی مبنی بر پاکسازی مناطق مرزی و استقرار امنیت پایدار و کامل در این مناطق بسیار جدی است.
- با توجه به عملیاتهای سپاه در چند هفته اخیر فکر میکنید این گروهک تا چه زمانی توان مقاومت دارد؟ با توجه به اینکه چندی پیش این گروهک پیشنهاد آتش بس را هم مطرح کرده است.
به هر حال این گروهکها یکی از شگردهایشان این است که بتوانند به یک نوعی عملیاتها را به تاخیر بیندازند و زمان بگیرند، بهخصوص در آن مناطق که برودت و سرما و برف و بارندگی میتواند در انجام یک سری عملیاتها مشکل ایجاد کند. از این حیث پیشنهاد آتشبس میتواند یک تاکتیک برای زمان گرفتن باشد تا با تغییر شرایط آب و هوایی امکان عملیاتهای سنگین برای سپاه کاهش پیدا کند اما به هر حال نظام مصمم به استقرار امنیت پایدار در این مناطق است. ممکن است شرایط جوی بتواند تا حدودی مؤثر باشد اما امروز عزم و اراده نظام ناظر بر مقابله جدی با این گروهک است و اگر این گروهک و سردمداران آنها و عناصر پشت پرده آنها یک نگاهی به گذشته این مناطق داشته باشند، گروههایی بودند با سابقه طولانیتر مثل گروهک حزب منحله دمکرات یا کوموله که اتفاقا فراگیرتر از اینها در مناطقی از ایران فعالیت میکردند و وقتی که قاطعیت، عزم و اراده نظام اسلامی و نیروهای مسلح از جمله سپاه پاسداران در استقرار امنیت کامل در مناطق شمالغرب را مشاهده کردند، با عقبنشینی کامل به داخل خاک عراق، اساسا از فاز نظامی خارج شدند. یعنی کلا بهنظرم میرسد که اگر عناصری که در این گروهک هستند اندکی عقل داشته باشند به خوبی درخواهند یافت که هیچ گروهک تروریستیای در داخل ایران از طریق اقدامات تروریستی نمیتواند به اهداف خودش برسد. ممکن است به نیابت از قدرتهای خارجی مقداری ناامنی و شرارت ایجاد کند و مقداری شتاب توسعه در این مناطق را بگیرد و مشکلاتی را برای مردم بهوجود بیاورد اما نهایتا آنها در قبال این مزدوری چه چیزی نصیبشان میشود؟ جز هلاکت و نابودی نصیب دیگری نخواهند داشت یا باید از مرزهای ایران فاصله بگیرند و از هرگونه تحرک و اقدام مخل امنیت در داخل مرزهای ایران اجتناب کنند.
- یعنی علت اینکه سپاه پیشنهاد آتش بس را نپذیرفت این بود که این پیشنهاد را جدی نمیدید؟
اساسا با گروهکهای شرور و تروریستی که عامل بیگانه هستند، آتش بس معنا و مفهوم ندارد. اگر اینها فرصتی را برای عقبنشینی میخواستند در گذشته این فرصت را داشتند اما از آن استفاده نکردند.
- اعلام شده بود که بیش از دو سوم نیروهای این گروهک ایرانی نیستند. تأمین مالی و تجهیزاتی آنها چگونه است؟
پژاک وابسته به یک گروهک بزرگتر (P.K.K) است که در خارج از ایران وجود دارد. معمولا قدرتهای استکباری و قدرتهای جهانی در کشورهای کوچکتر و خصوصا خاورمیانه از قدیمالایام برای اینکه بتوانند به حکومتهای مرکزی فشار بیاورند از ظرفیت قومیتها استفاده میکردند و آنها را تجهیز و حمایت میکردند. این یک سؤال مهم است که گروهکی که پایگاه مردمی و منابع درآمدی ندارد، نیروها، تجهیزات و امکانات مورد نیاز خودش را از کجا تأمین میکند؟ امروزه کسانی که رسما اعلام میکنند بهدنبال براندازی در ایران هستند، مانند آمریکا، صهیونیستها و برخی کشورهای اروپایی و نیز برخی کشورهای منطقه که وابستگیهایی به قدرتهای استکباری دارند در راستای خوش خدمتی به آنها چنین اقداماتی را انجام میدهند. شما در گذشته دیدید که وقتی عبدالمالک ریگی دستگیر شد چه اعترافات تکان دهندهای از ارتباطاتشان با سرویسهای اطلاعاتی کشورهای منطقهای و فرامنطقهای داشت و به صراحت و روشنی از کمکها و وعدههایی که به آنها داده شده بود پرده برداشت. به آنها گفته شده بود که به ازای هر ترور فلان مبلغ پول به شما داده میشود؛ یعنی کاملا یک حالت مزدوری دارد و به خوبی میبینیم که اگر مثلا پژاک عملیاتی را انجام میدهد ماموریتی است که به نیابت از کشورهای سلطهگر انجام دادهاند و باید بابت آن پئل دریافت کنند.
- برای مبارزه با پژاک و PKK چقدر با ترکیه همکاری و هماهنگی دارید؟
به هر حال کشورهای ایران، عراق، سوریه و ترکیه 4کشوری هستند که هر کدام در مناطق قومیتی خودشان درگیر اقدامات ضدامنیتی گروهکهای تروریستیای هستند که وابستگیهای خارجی دارند. طبیعی است که همراهی و همسویی این کشور میتواند در راستای مبارزه با تروریسم به آنها کمک کند. خب ما در گذشته این همراهی را داشتیم. در مقطع اخیر هم سلسله عملیاتهای یگانهای هوایی ترکیه علیه مواضع PKK نشاندهنده این است که دغدغههای مشترکی وجود دارد که میتواند همسویی این کشورها را بهدنبال داشته باشد و تلاش هم میشود که این همراهی و همیاری بیشتر شود؛ چرا که به هر حال فرقی نمیکند، این گروهکها از یک عقبهای برخوردار هستند که خواهان اخلال در هر یک از این کشورها در راستای منافع خودشان هستند. بنابراین منافع مشترک این 4 کشور اقتضا میکند که با همراهی و همافزایی اقدامات هماهنگی در راستای مبارزه با تروریسم در منطقه داشته باشند.
- عراق بهعنوان پایگاه اصلی این گروهک چقدر همکاری دارد؟ چرا که گفته میشود دولت عراق تمایل چندانی ندارد که خودش را با این گروهکهای تروریستی درگیر کند.
ما معتقد هستیم دولت مرکزی عراق همکاری کامل دارد و اقلیم کردستان هم در حد توانش خودش را همراه نشان داده. شاید خواستهها و مطلوب ما از این سطح همکاری بالاتر باشد اما آنها هم امروزه اقدامات تروریستی پژاک را در راستای منافع خودشان نمیبینند. چرا که به هر حال جمهوری اسلامی کشور قدرتمندی است که اگر در مواجهه با این گروهک با سیاستهای غیرهمسوی اقلیم کردستان عراق همراه باشد، میتواند در نهایت اقلیم را با مشکلاتی مواجه کند.
- آیا سفر آقای بارزانی به تهران در همین راستا و مذاکره درخصوص پیشنهاد آتش بس خواهد بود؟
موضوعات مختلفی میتواند در این سفر مورد مذاکره و بحث قرار بگیرد از جمله یکی از موضوعات هم میتواند همین بحثهای امنیتی در مناطق مرزی ایران و اقلیم باشد. اما اینکه بگوییم منحصرا همین است نه اینطور نیست. به هر حال موضوعات مختلفی مطرح خواهد شد از جمله این موضوع.
- مضرات عملیاتهای تروریستی این گروهک برای مردم کردستان و مناطق شمال غرب چیست ؟
خسارتهای این اقدامات برای مردم کرد خیلی روشن است؛ یعنی وقتی در مناطقی اقدام به ایجاد ناامنی و اخلال میکنند خودبهخود آرامش، ثبات و امنیت در منطقه سلب میشود و وقتی امنیت پایدار در این مناطق برقرار نباشد نخستین کسانی که خسارت میبینند خود مردم هستند که این خسارتها اعم از خسارتهای جانی، مالی، احشام و مزارع آنان است و وقتی آن مناطق ناامن باشد امکان توسعه و بردن صنایع و خدمات به این مناطق سلب میشود که دود آن به چشم مردم منطقه میرود. ضمن اینکه خود سلب امنیت بزرگترین آسیبی است که مردم از این اقدامات میبینند.
- احتمالا این موضوع مطلوب گروهکهای تروریستی هم خواهد بود؛ چرا که عدمتوسعه، عدمرضایتمندی را در پی خواهد داشت که این گروهکها دنبال آن هستند؟
دقیقا همینطور است. جالب است اگر برگردیم به سالهای اول پیروزی انقلاب، در آن مواقع تانکرهای سوختی که از شهرها میرفت برای مناطق روستایی و شهرهای کوچک که سوخت مردم را در زمستان تأمین میکرد. این گروهکهای شرور این تانکرها را آتش میزدند تا سوخت به دست مردم نرسد و نارضایتی مردم را رقم بزنند یا مانع خدمت رسانی جهاد سازندگی میشدند تا مشکلات مردم حل نشود و وقتی نیروهای راهسازی بهعنوان مثال میرفتند جادهای یا پلی بسازند که مردم راحتتر رفتوآمد کنند، افراد راهسازی را به شهادت میرساندند. وقتی بررسی میکردیم تنها به این نکته میرسیدیم که آنها نمیخواستند که دولت خدمات به مردم بدهد چون خدمات حکومت به مردم میزان رضایتمندی مردم را بالا میبرد. ایجاد ناامنی میکردند و مانع میشدند تا از این طریق به مردم بگویند که نظام به فکر شما نیست و تبعیض وجود دارد؛ یعنی مانع انجام کار میشدند تا بعد بگویند ببینید نظام شما را شهروند درجه2 و 3 میداند تا از این طریق بتوانند تحریک احساسات و هیجان کنند تا شاید بتوانند عناصری را از بین افراد جوان و کمتجربه جذب کنند. البته مردم کرد امروز به خوبی با این شگردها آشنا شدهاند و میبینیم که این گروهکها کمترین پایگاه را در میان مردم کردستان و شمال غرب دارند.
- بهنظر میرسد مقابله با این موضوع نیازمند یک کار فرهنگی قوی تری است که باید هم راستا یا حتی فراتر از اقدامات نظامی پیگیری شود، درست است؟
کاملا همین طور است. اساسا در این 32سال گذشته در مناطق غرب چه در آذربایجان غربی و چه در کردستان که گروهکهایی بهدنبال ایجاد ناامنی بودند چند کار باید توأمان انجام میشده. این طور نبوده که فقط تأکید بر اقدامات امنیتی و نظامی برای پاکسازی صورت گیرد، نه، باید به موازات آن کار اقتصادی، پیشرفت، عمران، آبادانی و کار فرهنگی و بالا بردن سطح آگاهیهای مردم و فعالیتهای اجتماعی و سیاسی در چارچوبهای نظام جمهوری اسلامی انجام میشده. یعنی اساسا باید مجموعهای از اقدامات را انجام داد چون به هر حال آنها هم بخشی از سرزمین ما هستند و هیچ تفاوتی با بقیه مردم ندارند. دشمن میخواهد یک تمایزاتی را ایجاد کند و تفاوتهایی را برجسته و پررنگ کند. به هر حال ایران کشور بزرگی است با قومیتهای گوناگون که مانند یک فرشی که رنگهای مختلفی دارد ما این تنوع قومیتی را زینت نظام میبینیم اما دشمنان میخواهند با تهاجم فرهنگی شکافهای فرهنگی را دامن بزنند که در مقابل باید با کار فرهنگی آن همبستگی و انسجام ملی را تقویت کرد.