اسفندیار اصفهانی: قیمت‌ها بی‌صدا در حال افزایش هستند. بالا رفتن قیمت‌ مواد غذایی و خوراکی‌ها که از مایحتاج روزانه خانواده‌هاست، زودتر به چشم می‌آید و دیگر کالاها وقتی گرانی خودشان را نشان می‌دهند که خریدار هرچند وقت یک‌بار به سراغشان می‌رود.

خبرهایی از موفقیت دولت در مهار تورم در رسانه‌ها چاپ شده بود اما در عمل، قیمت‌ها از هر تدبیری پیشی گرفته‌اند.
البته شاید اگر تلاش‌های دولت نبود، نرخ تورم از این هم بالاتر می‌رفت اما گرانی واقعیتی است که حضور پررنگی دارد و هر روز قدرت خرید مردم به‌ویژه اقشار کم‌درآمد را کمتر می‌کند.

در سال‌های دوردست که مدرسه می‌رفتیم، هر وقت در روزنامه‌ها یا رادیو و تلویزیون صحبت از سبد خانوار به‌میان می‌آمد، من یک خانم خانه‌دار را مجسم می‌کردم که زنبیل کوچکی در دست دارد و برای خرید مایحتاج روزانه به مغازه‌ها سر می‌زند و از نگاهی دیگر همین زنبیل را مجسم می‌کردم که در آن چند تا تخم‌مرغ، یک بسته گوشت، یک مقدار لوبیا چیتی، یک بسته چای و اقلام دیگر کنار هم قرار گرفته‌اند اما به مرور که بزرگ‌تر شدم و از معادلات اقتصادی تا حدودی سردرآوردم متوجه شدم که میان سبد خانوار و آن زنبیل تخیلی من تفاوت زیادی وجود دارد.

این روزها که خودم پدر 3فرزند هستم، از سر اجبار و هر روز با سبد خانوار سروکار دارم. من و همسرم هردو معلم هستیم و خدا را شکر می‌کنیم که حداقل یک آپارتمان یک اتاق خوابه داریم و توی این گیرودار گرانی و رشد عجیب و غریب اجاره‌خانه‌ها مستأجر نیستیم، اما از شما چه پنهان هر روز و هر شب دارم می‌بینم که مستأجران چقدر برای یافتن خانه‌ای ارزان‌تر به این در و آن در می‌زنند و هزار بار آرزو می‌کنم که هرچه زودتر این معضل بی‌سرپناهی برای بخش وسیعی از جامعه ما برطرف شود.

این طوری است که سبد خانوار شبانه‌روز در ذهن ماست. هر روز که از خواب بیدار می‌شویم، پی می‌بریم که شیر نسبت به روزهای گذشته گران‌تر شده است، روغن مایع هم همینطور، قیمت چای هم دارد بالا می‌رود و برنج ارزان‌تر از کیلویی 4500 تومان کمتر پیدا می‌شود، ما هم باید سبد خانوار خودمان را با قیمت‌های جدید هماهنگ کنیم اما هر چه از سر و ته حقوقمان می‌زنیم و پول یارانه‌ را هم کنار آنها می‌ریزیم، باز هم جوابگوی قیمت‌های جدید نیستیم چون حکایت قیمت‌ها و حقوق ما، مثل یک مسابقه اعلام نشده میان دو حریف کاملا نابرابر است؛ حقوق ما کجا و گرانی‌های رهاورد تورم کجا؟!

یکی دو سال پیش، وقتی یک تراول 50هزار تومانی به دستمان می‌رسید، پیش خودمان می‌گفتیم، حالا حالاها خیالمان راحت است اما حالا تراول 50هزارتومانی به‌اندازه 5هزار تومان همان زمان هم دوام ندارد. خب اینطور که معلوم است تورم به‌عنوان یک میهمان ناخوانده در سبد خانوار جا خوش کرده است و حالا حالاها خیال رفتن هم ندارد.

همین چند روز پیش مطلبی به قلم یکی از خوانندگان همشهری خواندم که اگر دولت هر سال حقوق‌ها را مطابق نرخ واقعی تورم همان سال اضافه کند، حداقل حقوق‌بگیران برای تأمین معاش و مایحتاج خودشان این همه دچار مشکلات گوناگون نمی‌شوند.
این پیشنهاد منطقی است و تا آنجا که خبر دارم در تعداد زیادی از کشورهای دنیا به همین ترتیب عمل می‌کنند تا به اصطلاح قدرت خرید حقوق‌بگیران کاهش پیدا نکند.اما اگر روش اضافه‌کردن حقوق درست نباشد، همان مشکلی پیش می‌آید که امروزه من و همسرم و هزاران حقوق‌بگیر با آن روبه‌رو هستیم. به‌عنوان مثال، وامی را که پس از مدت‌ها دوندگی برای تعمیرات خانه تهیه کرده بودیم، ظرف 6 ماه گذشته در راه هزینه‌های جاری روزانه خرج کرده‌ایم؛ از خرید کالاهای روزانه گرفته تا هزینه‌های درمان که متأسفانه، هر روز گران‌تر می‌شود. فکر می‌کنم راه کنترل تورم، این نیست که از انتشار آمارهای واقعی جلوگیری کنیم، چون واقعیت به هر حال خودش را نشان می‌دهد.

باید دید قیمت‌ها را از کجا باید کنترل کرد؛ از مبدأ واردات و از مبدأ تولید یا در سطح مغازه‌ها؟! باید بررسی شود یک کالای وارداتی چند دست می‌چرخد تا به دست مصرف‌کننده برسد و میوه و تره‌بار، چقدر واسطه پیش‌رو دارد تا به بازار مصرف برسد. اگر همه اینها یک جا تحت محاسبه‌های دقیق علمی و کارشناسی قرار بگیرند و برای هر مرحله سود‌ عادلانه‌ای درنظر گرفته شود مسلما تورم تا این اندازه رشد فزاینده نخواهد داشت.

درباره بخش درمان هم که متأسفانه در این روزها بخش اعظم درآمد خانوارها را می‌بلعد، باید فکری بشود؛ قیمت برخی داروها بیداد می‌کند.

خلاصه کلام امروزه سبد خانوار همان کاسه چه‌کنم است که در دست بسیاری از خانوارهای کم‌درآمد و نیازمند هست و از اول صبح، باید با رمل و اسطرلاب بضاعت مالی خودشان را با قیمت‌هایی که همینطور رو به افزایش هستند، مقایسه کنند تا ببینند چه کالاهایی را می‌توانند بخرند و به طرف کدام کالاها نمی‌توانند بروند!... سبد خانوار روزی ثبات پیدا می‌کند که قیمت‌ها تقریبا در سراسر کشور تثبیت شود و این مقدور نیست، مگر با ساماندهی اقتصاد و همچنین افزایش حقوق قشر حقوق‌بگیر کشور در هر سال مطابق با رشد نرخ تورم.