تاریخ انتشار: ۲۸ شهریور ۱۳۹۰ - ۱۶:۵۸

گروه بین‌الملل- محمد کرباسی: همزمان با ورود محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان به نیویورک اظهارنظرها در خصوص موافقت و مخالفت با درخواست عضویت کشور مستقل فلسطین در سازمان ملل هم به اوج خود رسیده است.

 در این رابطه با محمد علی مهتدی، کارشناس مسائل خاورمیانه گفت‌وگو کردیم.

  • آیا اقدام محمود عباس می‌تواند به‌صورت عملی تأثیری در آینده فلسطینی‌ها داشته باشد؟

رفتن محمود عباس به سازمان ملل و گرفتن تایید مجمع عمومی درباره تشکیل کشور مستقل فلسطین در مرزهای ۱۹۶۷پیشرفت خوبی محسوب می‌شود اما چنین نخواهد بود که بعد از دادن این امتیاز از سوی سازمان ملل واقعاً دولتی مستقل و دارای حاکمیت تشکیل شود. تأثیری که این اقدام دارد بیشتر یک تأثیر معنوی و تبلیغاتی است، به خاطر اینکه ما می‌دانیم رژیم صهیونیستی از کرانه باختری عقب‌نشینی نمی‌کند و اکنون هم تهدید کرده که اگر محمود عباس برای عضویت کشور فلسطین به سازمان ملل برود مناطقی از کرانه باختری را که در آن شهرک‌های صهیونیست‌نشین ساخته شده به خاک خود اضافه خواهد کرد. از نظر تبلیغاتی این اقدام یک قدم به جلو به حساب می‌آید اما نباید انتظار داشت که کشور مستقل فلسطین با این اقدام به‌صورت عملی در مرزهای ۱۹۶۷ و به پایتختی قدس شریف تشکیل شود.

پس چرا این مسئله اینقدر باعث نگرانی آمریکا شده است؟

محمود عباس به مجمع عمومی می‌رود که در آن همه کشورها حق رأی دارند و تاکنون به میزان کافی حمایت کشورها برای به رسمیت شناخته شدن کشور مستقل فلسطین به‌دست آمده است. این مسئله اما وقتی به شورای امنیت برود آمریکا اعلام کرده آن را وتو خواهد کرد. نفس وتوی این مسئله از سوی آمریکا تأثیر زیادی بر افکار عمومی کشورهای اسلامی و عربی به زیان واشنگتن خواهد گذاشت.

  • حماس مخالفت خود را با این اقدام اعلام کرده است. دلایل آن چیست؟

دلایلی وجود دارد که ممکن است کل ماجرا یک بازی باشد. وقتی بحث مرزهای ۱۹۶۷ به میان می‌آید یعنی قطعنامه ۱۸۱ سازمان ملل مبنی بر تقسیم فلسطین ملغی می‌شود. خیلی‌ها معتقدند که اگر محمود عباس قصد رفتن به سازمان ملل را دارد نباید مرزهای ۱۹۶۷ را در چارچوب قطعنامه‌های ۲۴۲ و ۳۳۸ شورای امنیت درخواست کند بلکه باید قطعنامه ۱۸۱ را بخواهد. براساس قطعنامه ۲۴۲ و مسئله تبادل اراضی آنچه به دست فلسطینی‌ها می‌رسد چیزی حدود ۳ تا ۴ درصد کل فلسطین تاریخی خواهد بود.

شک و تردیدهای دیگری هم درباره این مسئله وجود دارد. همه می‌دانند که محمود عباس نمی‌تواند با آمریکا و اسرائیل مخالفت کند چون چنین پایگاه نیرومندی ندارد. عباس اگر بخواهد از رام‌الله خارج شود نیاز دارد اسرائیلی‌ها برای او برگه عبور صادر کنند. او برای اینکه حقوق کارکنان خود را پرداخت کند به کمک‌ غربی‌ها و پول مالیاتی که اسرائیل جمع‌آوری می‌کند نیاز دارد. بنابراین چه چیزی باعث شده محمود عباس اکنون با این احساس قدرت در مقابل آمریکا و رژیم صهیونیستی بایستد؟

این مسئله شک و تردیدهایی پدیده آورده که مخالفت آمریکا و اسرائیل با رفتن عباس به مجمع عمومی در‌واقع ممکن است یک جنگ زرگری باشد. بر اثر این اقدام هرچند اکثریت کشورها دولت فلسطین را در مرزهای ۱۹۶۷ می‌پذیرند اما عملاً این به معنای چشم‌پوشی از حقوق ملت فلسطین خواهد بود. اگر قرار باشد کشور فلسطین در مرزهای 1967تشکیل شود در این صورت ۴-۵ میلیون آواره فلسطینی در کشورهای مختلف شهروند این دولت به‌حساب می‌آیند و براساس قطعنامه ۱۹۴ باید به‌ کرانه باختری و نوار غزه بازگردند؛ نه به سرزمین آبا و اجدادی خود. این عملاً به معنای از بین رفتن حق بازگشت آوارگان خواهد بود.

آنها می‌خواهند از محمود عباس یک قهرمان بسازند اما آنچه به دست می‌آید به هیچ عنوان قابل مقایسه با چیزهایی که از دست می‌رود، نیست.

منبع: همشهری آنلاین