سروش خسروی: علی صالح‌آبادی چهره‌ای ناشناخته در عرصه بازار‌های مالی ایران بود اما همزمان با انتخاب محمود احمدی‌نژاد در انتخابات ریاست جمهوری در سال 84، نام وی یک‌شبه بر سر زبان‌ها افتاد و در همان سال او در عین ناباوری بر صندلی سازمان بورس تکیه زد.

 در همان زمان گفته می‌شد که انتخاب او به توصیه غلامرضا مصباحی مقدم، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی که شایعه شده بود، نقش مؤثری در تعیین تیم اقتصادی احمدی‌نژاد دارد، انجام شده است. هرچند همواره روایت‌های متعددی از علاقه رئیس‌جمهور به این مدیر جوان بورس منتشر می‌شد اما از اواخر سال گذشته و اوایل امسال، به‌دنبال بروز تحولات تازه در عرصه سیاست داخلی، شایعاتی مبنی بر بروز اختلاف بین او و دولت منتشر شد. بر همین اساس نظر علی صالح آبادی، رئیس سازمان بورس را در مورد روابطش با دولت و همچنین برنامه‌های سازمان تحت کنترلش جویا شدیم.

  • رابطه سازمان بورس با دولت چطور است؟ شایعاتی پیش آمده که رابطه سازمان و دولت مثل قدیم دیگر چندان نزدیک نیست.

منظورتان از نزدیک چیست؟

  • شما در گذشته مورد وثوق آقای احمدی‌نژاد بودید اما از زمستان پارسال، این شایعه دهان به دهان در بازار پیچید که برخی افراد در دفتر ریاست‌جمهوری رابطه خوبی با شما ندارند و باعث شده‌اند که شما از دولت فاصله بگیرید.

با دولت هیچ فاصله‌ای‌ نداریم. رابطه بورس با دولت خیلی خوب است و هیچ مشکلی نداریم. حمایت دولتی‌ها و شخص رئیس‌جمهور هم از بازار سرمایه همواره برقراربوده‌است. در حال حاضر و در گذشته مشکل شخصی با کسی نداریم و نداشته‌ایم.

  • شایعات را رد می‌کنید؟ آیا در این رابطه تغییری به‌وجود نیامده است؟

هیچ خللی در این رابطه ایجاد نشده و مشکلی هم به‌وجود نیامده است. هیأت مدیره بورس چند ماه پیش، دوباره انتخاب شد و تاکنون که مشکلی وجود نداشته است؛همواره همین بوده و الان هم همین‌طور است. مجموعه بورس، با دولت، مجلس، قوه قضاییه، شخص وزیر اقتصاد و اعضای شورای بورس رابطه خوبی دارد و مشکلی وجود ندارد.

  • خیلی‌ها می‌گویند که سازمان بورس به خاطر حفظ روابط خوبش، همواره دنباله‌رو دستگاه‌های دولتی بوده و به‌عنوان متولی بازار سرمایه در سیاستگذاری‌های اقتصادی کشور نقش کمرنگی دارد و مثل بانک مرکزی مؤثر عمل نمی‌کند. حتی خیلی وقت‌ها دیده شده که شما به‌عنوان مسئول سازمان بورس، بیشتر نقش تسهیل‌کننده سیاست‌های دولت را بازی می‌کنید. پرسش اصلی این است که سازمان بورس تاچه حد در سیاستگذاری‌ها و تصمیم‌سازی‌ها تأثیر داشته است؟

طبق آیین‌نامه اجرایی قانون بازار اوراق بهادار، هرگاه قرار باشد در هر بخشی از دولت یا کمیسیون‌های دولت درباره موضوعات مرتبط با بازار اوراق بهادار تصمیمی اتخاذ شود باید از رئیس سازمان بورس برای شرکت در جلسه، دعوت به عمل‌آید تا دیدگاه‌های بازار سرمایه در آن زمینه به فراخور حال مطرح شود.

  • درست است، اما خیلی وقت‌ها سایر مراجع تصمیم‌گیرنده در دولت یا خارج از دولت، تصمیمی می‌گیرند که به‌طور مستقیم بر بازار سرمایه و صنایع فعال در بورس تأثیر می‌گذارد ولی مجموعه بورس کمتر پاسخگوی توقعات بازار سرمایه و مخاطبان آن است؛ براین اساس آیا شما در تصمیم‌گیری‌های کلان اقتصادی حضور مؤثر دارید؟

آیین‌نامه‌های قانونی بستر لازم برای اعلام نظر مسئولان بازار سرمایه را فراهم کرده؛ علاوه بر این در شورای بورس هم که بالاترین رکن بازار سرمایه است، وزیران اقتصاد و صنعت، معدن و تجارت به همراه رئیس‌کل بانک مرکزی حضور دارند؛ این ترکیب خود باعث هماهنگی سیاستگذاری در همه دستگاه‌های مرتبط با بازار سرمایه می‌شود.

  • آیا این آقایان در شورای بورس حضور مؤثر دارند؟

برخی اوقات که خود این آقایان حضور ندارند نمایندگانی از طرف آنها در شورای بورس حاضر می‌شوند. معمولا این نماینده‌ها نظرات و بحث‌های ما را به مدیران خود منتقل ‌کرده و بحث‌های آنها را هم به ما منتقل می‌کنند. این نماینده‌ها تام‌الاختیار هستند.

  • یعنی معتقدید در هیچ جای دولت نام بورس از قلم نمی‌افتد؟

البته ادعا نمی‌کنم که 100درصد این‌گونه است؛ ممکن است جلسه‌ای وجود داشته و ما حضور نداشته‌ایم. در اغلب موارد برای حضور در جلسه‌های مرتبط با بازار سرمایه از ما دعوت کرده‌اند؛ حتی برای حضور در برخی جلسات که ربطی به بازار سرمایه نداشته هم دعوت شده‌ایم.

  • به لحاظ استقلال در تصمیم‌گیری چطور؟ در این حوزه موفق بوده‌اید؟

سازمان بورس طبق ماده ۵ قانون بازار اوراق بهادار، مؤسسه عمومی غیردولتی است و شورای بورس نقش مجمع سازمان بورس را دارد که هم اعضای هیأت‌مدیره را به پیشنهاد وزیر اقتصاد انتخاب می‌کند و هم برعملکرد سازمان نظارت دارد؛ بنابراین سازمان بورس یک نهاد مستقل است. قانون هم گفته است که سازمان دارای شخصیت حقوقی و مالی مستقل است؛ یعنی هم شخصیت حقوقی مستقل و هم شخصیت مالی مستقل دارد و هم در تصمیم‌گیری‌ها مستقل است. فعالیت‌هایی هم که ما در حال حاضر در حوزه ناشران، نهادهای مالی و حوزه‌های مختلف، دنبال می‌کنیم در سازمان بورس تدوین و در شورای بورس تصویب شده است؛ ضمن اینکه سازمان بورس در چارچوب قانون عمل می‌کند. اختیارات قانونی در این زمینه کاملا مشخص است. سازمان بورس در تصمیم‌گیری‌ها کاملا مستقل بوده و مشکل خاصی به‌وجود نیامده است.

  • آیا از این جایگاه قانونی برای ابتکار عمل استفاده می‌شود؟

۱۰۰درصد.

  • بانک مرکزی این ابتکار عمل را دارد که از ابزار قانونی خود استفاده می‌کند و وارد حوزه‌های مختلف اقتصاد می‌شود. رئیس‌کل بانک مرکزی عموما در حوزه‌های کلان اقتصادی نظر می‌دهد و صحبت می‌کند. آیا سازمان بورس نیز در عرصه کلان اقتصادی چنین نقشی دارد؟

همین‌طور است. به‌عنوان نمونه‌ در چند‌سال گذشته ایده‌های بسیاری داشته‌ایم و اجرا کرده‌ایم؛ غیراز این نیست.

  • البته خیلی جاها حضور کمرنگ بورس کاملا مشهود است.

مثلا کجا؟

  • به‌عنوان مثال، اوراقی نظیر اوراق استصناع در کمیته فقهی بورس طراحی و تدوین شد اما بانک‌ها و بانک مرکزی آن را زودتر به کار گرفتند و به عبارت بهتر مالک آن شدند!

اوراقی که نظام بانکی از آن صحبت می‌کند، ابزار مالی نیست. بانک‌ها می‌توانند از این اوراق برای اعطای تسهیلات استفاده کنند. آنچه ما در بازار سرمایه طراحی کرده‌ایم، استفاده از این عقود به‌عنوان ابزار مالی است تا سرمایه‌گذاران بتوانند آن را به اوراق تبدیل کنند و به مردم بفروشند. در نظام بانکی سازوکار دیگری اجرا و عمل می‌شود.

  • با توجه به آنکه بازار اوراق مالی جدید بسیار گسترده شده وحتی چنان‌که اشاره شد توجه نظام بانکی هم به این بازار جلب شده، آیا قصد ایجاد یک تالار یا بازار جداگانه برای عرضه این اوراق در دستور کار بورس قرار ندارد؟

این کار را چند وقتی است که انجام داده‌ایم. در فرابورس بازاری تشکیل داده‌ایم به نام بازار ابزارهای نوین مالی که در حال حاضر فعال است. در این بازار اوراق صکوک، مرابحه، مضاربه و هر گونه اوراق بهادار جدید دیگری مبادله می‌شود.

  • این بازار مبنای قانونی هم دارد؟

بله. تشکیل این بازار در زمان تصویب اصلاحیه دستورالعمل پذیرش پیش‌بینی شد.

  • تاکنون چه ابزارهایی در این تالار پذیرفته شده‌اند؟

اوراق مشارکت، اوراق اجاره وگواهی سپرده؛ و به‌زودی اوراق قرض‌الحسنه و مرابحه هم در این بازار، داد و ستد می‌شود.

  • آیا عرضه دو نوع اوراق جدیدی که از آن اسم بردید، به تصویب رسیده؟

به تازگی در کمیسیون فرعی شورای بورس استفاده از این دو نوع اوراق جدید به تصویب رسیده است.

  • البته امیدواریم این اوراق به سرنوشت صندوق‌ها دچار نشوند.

عملکرد صندوق‌ها در بازار تاحد زیادی مطلوب بوده است.

  • انتقادی که نسبت به عملکرد صندوق‌های سرمایه‌گذاری وجود دارد این است که برخی شرکت‌های کارگزاری که 3 تا 4صندوق سرمایه‌گذاری مجزا دارند سهام موجود در این صندوق‌ها را دست به دست می‌کنند تا با سفته‌بازی میزان کارمزدشان افزایش یابد. آیا چنین مواردی را در صندوق‌های سرمایه‌گذاری بررسی کرده‌اید؟

نمی‌توانند از این صندوق به آن صندوق بفروشد. روش عرضه و تقاضا بر مبنای حراج است و نمی‌توانند معاملات دوطرفه انجام دهند؛ باید در سیستم بفروشند و در سیستم هم خریداری کنند.

  • اما خبر‌هایی وجود دارد که‌برخی شرکت‌های کارگزاری برای افزایش سقف کارمزد‌هایشان و همچنین بازی با قیمت سهام موجود در سبدشان، سفته بازی می‌کنند؛ در واقع یک صندوق می‌فروشد و صندوق دیگر متعلق به همان کارگزار، آن سهام را می‌خرد؛ این موضوع موجب شده تا سفته‌بازی در بازار رواج پیدا کند و به‌نظر می‌رسد یکی از دلایل افزایش افت و خیز‌های بازار، عملکرد صندوق‌های سرمایه‌گذاری باشد. البته دیدگاه شما را تأیید می‌کنیم که تشکیل صندوق‌ها ایده خوبی بوده است و باید فعالیت‌شان توسعه پیدا کند، اما برای رفع این ایرادها و ابهام‌ها برنامه‌ای دارید؟

پس بحث اصلی این است که نقش صندوق‌ها در بازار خوب بوده است یا بد؟ نوسان ایجاد کرده‌اند یا نه؟

  • بله. نکته ما دقیقا همین است.

درباره نقش‌های مثبت و منفی صندوق‌ها در بورس بررسی کرده و گزارش مکتوب داریم.

  • یعنی از مبانی علمی و آماری استفاده کرده و صندوق‌ها را زیر ذره‌بین گذاشته‌اید؟

با 6 معیار علمی، بازار را از منظر فعالیت صندوق‌ها بررسی کرده‌ایم.

  • آیا موارد سفته‌بازی احتمالی صندوق‌ها را هم بررسی کرده‌اید؟

عملکرد صندوق‌ها باید در جهت منافع صندوق باشد نه برای ایجاد کارمزد مدیر صندوق. ما این موضوع را بررسی کرده و متوجه شده‌ایم که صندوق‌ها عمدتا با این نیت، خرید و فروش نکرده‌اند.

  • آیا براساس منطق آماری به این نتیجه رسیده‌اید؟

باید کمی موضوع را باز کنم. به‌دلیل اینکه حسن شهرت یک صندوق یا یک کارگزار در این است که بازده بیشتری در بلندمدت به دست بیاورد و منافع مشتری را مدنظر قرار دهد، اگر کسی خلاف این رویه عمل کند خودبه‌خود از گردونه بازار خارج می‌شود چون میزان بازده یک صندوق در واقع بیانگر عملکرد و برند آن صندوق است؛ بنابراین اگر صندوقی در موقعیتی تصمیم به فروش یا خرید گرفته، نباید به حساب این گذاشته شود که درحال ایجاد کارمزد بیشتر است بلکه با این نیت بوده که بازده بالاتری به دست آورد. در نوسانات بازار در پیک فروخته و در کف خریده است؛ اتفاقا صندوق‌‌ها روی نقدشوندگی بازار مؤثر بودند و به بازار کمک کردند.

  • پس با این حساب، نباید منتظر تدوین و اعمال یک سیستم نظارتی بر عملکرد صندوق‌ها باشیم؟

این طور نیست. ما در کنار نرم‌افزارهای فعلی نظارتی، نرم‌افزار جدید نظارت بر صندوق‌ها را هم طراحی کرده‌ایم که به‌زودی عملیاتی خواهد شد.

  • بحث به جای خوبی رسید. این سیستم چگونه کار خواهد کرد؟

از طریق سیستم نظارت مکانیزه، بر عملکرد صندوق‌ها نظارت می‌کنیم. این یک سیستم هوشمند است که نگرانی‌ شما و ما را برطرف خواهد کرد و به ناظران اعلام می‌کند که به‌طور مثال یک سهام چه زمانی از سوی صندوق خریداری شده است که می‌خواهد بفروشد و این طوری نباشد که صندوق‌ها فقط برای کارمزدسازی خرید و فروش کنند.

  • از لحاظ قانونی چطور؟ آیا خلأ قانونی موجود در این زمینه رفع می‌شود؟

چارچوب جدید حوزه نهادهای مالی درحال تهیه است. این چارچوب جدید به هیأت‌‌مدیره پیشنهاد می‌دهد که بازده صندوق‌ها را کلاسه‌بندی کند.

  • یعنی می‌خواهید صندوق‌ها را رتبه‌بندی کنید؟

نه.رتبه‌بندی نمی‌کنیم؛ می‌خواهیم بگوییم صندوقی که خرید و فروش‌های زیادی داشته ولی در عوض بازده ضعیفی دارد، نشان می‌دهد که خرید و فروش‌هایش خیلی به نفع صندوق نبوده است.

  • این گزارش‌ها برای اطلاع اشخاصی که قصد دارند وارد یک صندوق سرمایه‌گذاری شوند، ارائه می‌شود؟

فکر بهتری کرده‌ایم. برای صندوق‌هایی که عملکرد ضعیف و خرید و فروش زیاد داشته‌اند، سقف کارمزدها را پایین می‌آوریم؛ یعنی کارمزد را به عملکرد صندوق متصل می‌کنیم که ریسک‌ها پایین بیاید؛ این البته فرمول پیچیده‌ای است و دوستان دارند روی این موضوع کار می‌کنند.

  • یکی دیگر از راه‌های شفاف‌شدن فعالیت صندوق‌ها، عرضه صندوق‌های قابل معامله در بورس است. اینگونه صندوق‌ها چه زمانی تشکیل خواهند شد؟

طراحی این صندوق‌ها در حال انجام است.