«مدیرمسئول محترم روزنامه همشهری؛ روزنامه پرتیراژ حضرتعالی که براساس قبول آگهی و تجربه دودهه فعالیتش در این زمینه از موقعیت فروش خوبی برخوردار است در شماره 5509 مورخ 3/7/1390 خود با قلم اسدالله افلاکی، پیرامون مراسم تودیع، معارفه 2معاون سازمان حفاظت محیطزیست مینویسد: «برخی شنیدههای حاکی از آن است...»، «برخی منابع آگاه میگویند...»، «همچنین موضعگیری...» برهمین اساس، و همین منابع بیاساس از قول دکتر صدوق مینویسد: «تدریس در دانشگاه را بر ادامه کار ترجیح میدهد» و سپس در ناباوری و براساس همان «منابع آگاه» و «برخی شنیدهها»ی ساختگی مینویسد: «دکتر صدوق و دکتر نبوی تنها بهخاطر مخالفت در جهت واگذاری 3جزیره، از مسئولیت برکنار شدند» بدیهی است اگر بر فرض صحت خبر اسدالله افلاکی اینگونه باشد، قطعا به رئیس سازمان حفاظت محیطزیست باید حق داد که به علت مخالفت با قانون مجلس شورای اسلامی و دستورالعمل دولت، 2معاون خود را برکنار کند، که صد البته اینگونه نیست. دومعاون مذکور هرگز در طول سالیان خدمت خود با قانون مجلس شورای اسلامی و دستورالعملهای صریح دولت مخالفت نکردند؛ شاید در جایگاه یک استاد دانشگاه نقدی و حرفی داشته و دارند و این یک مسئله طبیعی و امری بدیهی است.
نگارنده سپس از آنجایی که باعجله مطلب را نوشته است و خواسته از سرعت روزنامهنگاری (البته به دور از دقت و صحت) و ارائه اخبار به دور نباشد و از آنجایی که انسان در بعضی از مواقع کمحافظه میشود، به دنبال مطلب مینویسد؛ «هرچند انتقاداتی درباره عملکرد جناب آقای دکتر صدوق و نبوی وجود دارد» و باز فراموشکارانه در مقاله یکماه گذشته خود در همین روزنامه، که مدیریت آقای دکتر نبوی را وهن مدیریت پنداشته و تمام القابهای ناشایسته را حواله ایشان کرده بود، از موضع دکتر نبوی و دکتر صدوق در مدیریتشان دفاع میکند.
اسدالله افلاکی درباره سابقه واگذاری 3 جزیره مینویسد؛ «براساس لایحهای که سال قبل به تصویب مجلس (فراموش میکند مجلس شورای اسلامی است) 3جزیره مذکور برای امور گردشگری به منطقه آزاد کیش واگذار شد» عملا مخالفت دکتر صدوق و دکتر نبوی را با مصوبات مجلس شورای اسلامی و تصمیمات دولت جمهوری اسلامی در تقابل قرار داده و برای برهم زدن کل اوضاع، تمام تصمیمات و مصوبه مجلس و تایید شورای محترم نگهبان را در تقابل اندیشههای کارشناسانی که هنوز معلوم نیست تعدادشان چند نفر است، حرفشان چیست و کجا مخالفت کردهاند، قرار میدهد و سپس برای اینکه بگوید حرفی از سرحساب و کارشناسی دارد، به تعاریف بدیهی جزایر میپردازد. آقای مدیرمسئول محترم به عمد در پاسخ مطلب اسدالله افلاکی تعجیل نکردیم تا شاید
1- نقد کارشناسان مورد نظر اسدالله افلاکی به تایید سوءگیری ناشیانه ایشان در جهت واگذاری مراحل اجرایی تحت نظارت سازمان حفاظت محیطزیست به سازمان عمران کیش را به وضوح بدانیم.
2- نظرات کارشناسی آقایان دکتر صدوق و دکتر نبوی را در باب موضوع فوق کسب نماییم. آقای مدیر مسئول آنچه مسلم است نویسنده، با علم به کذب بودن و ساختار ساختگی مطالب خود و غیراخلاقیبودن ادبیات نوشته خویش، از یکسو و از سوی دیگر تاثیر آن در تشویش اذهان عمومی به خوبی آگاه است و ای کاش با اندک انصاف روزنامهنگاری و اصل بیطرفی گام به بیراهه نگذاشته و مخاطبین و جامعه زیستمحیطی ملتهب امروز را نگران و آسیبپذیرتر نمینمود. ای کاش نویسنده حب و بغضهای دستهجاتی و طرفداری شخصی و مادی خود را مانع بیان حقیقت نمیکرد و ای کاش بیان واقعیتها مقدم بر انتشار دروغ، سیاهنمایی یا حرفهای «زیرلبکی و درگوشی» نمیکرد. که اصولا اینگونه نوشتار دستمایه نویسندگان محیطزیستی روزنامه شماست!!
آقای مدیر مسئول؛ اگر این حقیقت را بپذیریم که اطلاعرسانی براساس 2 اصل استناد و اقناع افکار عمومی شکل میگیرد و اگر اصل اول و مهمتر آن یعنی داشتن استنادهای لازم یعنی سند و ادله صحیح جزء لاینفک اطلاعرسانی باشد، نداشتن آن از موفقیت برخوردار نیست و نهایتا سبب سیاهنمایی و بدبینی مردم به کل نظام حاکم خواهد بود و اگر استناد دروغ و مخدوش باشد شاید مردم در ابتدا قانع شوند اما پساز مدتی و در صورت اثبات سندهای دروغ و غیرواقعی، بدبینی مردم دوچندان خواهد شد.
وجود اطلاعرسانی بدون اندیشه و ادله لازم و نقد نابهنگام و سوءگیرانه و اینکه هر کسی به خود اجازه دهد امری را بدون داشتن اطلاعات مثبت، کارآمد و تخصصی تنها با داشتن صفحه، ستون، کاغذ، روزنامه، سایت و تریبون و پشت واژگان به ظاهر زیبا و فریبنده موضوعی را مورد نظر قرار دهد، باعث امری وحشتناک در جامعه خواهیم بود و آن اینکه مردم به جای اتکا به اطلاعرسانی صحیح و مراکز خبری داخلی و مجاری صحیح آن، به هر سخنی و از هر دری گوش فراخواهند داد و اثبات امر بحق و رسالت خطیر روزنامهنگاری هرگز موفق نخواهد بود. ما و شما باید به این اجماع برسیم که مدیریت راهبردی اطلاعرسانی بر چه مبنایی باید استوار باشد. در این مقال بسط مطلب نمیگنجد و حقیقتا با این متد و روشهای فعلی، روزنامه شما شاید دیگر دغدغه فروش نداشته باشد اما راهکار محیطزیست و حل مشکل آن به جایی نمیرسد و حداقل بنای دولت خدمتگزار دهم بر «بده بستان» روزنامهنگاری غربی نیست و نخواهد بود.»
توضیح همشهری
فارغ از لحن عجیب جوابیه سازمان حفاظت محیطزیست به گزارش خبرنگاری که خود بهعنوان فعال این حوزه، از جامعه بزرگ دیدبانان و تلاشگران حفاظت از محیطزیست کشور محسوب میشود، نویسنده جوابیه در متن چند صفحهای ارسال شده به روزنامه، اشاره شفاف و دقیقی به این موضوع نکرده است که آیا معاونان این سازمان بهدلیل مخالفت با واگذاری 3جزیره خلیجفارس به سازمان مناطق آزاد برکنار شدهاند یا به دلایل دیگر استعفا کردهاند. نویسنده جوابیه در متن خود به تمام حاشیههای موضوع پرداخته اما آنگاه که باید پاسخ شفافی به خبر مندرج در روزنامه همشهری بدهد، با جملات دوپهلو و غیرمستقیم به موضوع رفتن 2معاون سازمان حفاظت محیطزیست میپردازد و سرانجام روشن نمیشود که چرا 2معاون مرتبط با موضوع واگذاری جزایر خلیجفارس تقریبا همزمان از سازمان محیطزیست میروند.
سرانجام اینکه اگر مسئولان اطلاعرسانی سازمان حفاظت محیطزیست در پاسخدهی و اطلاعرسانی به خبرنگاران همکاری بیشتری به خرج دهند، دیگر نیازی به نگارش جوابیههای دشمنانگارانه و سیاهنما خواندن خبرنگاران نیست.