او از نسل دوم مجسمهسازان معاصر ایران است.
مددی در سال 1350 از دانشکده هنرهای زیبا در رشته مجسمهسازی فارغالتحصیل شد و بعد از آن نیز همواره از جمله مجسمهسازان پرکار ایران باقی ماند.
آثار مددی را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: دسته اول: آثاری که در میادین و پارکها و در سطح شهر نصب شدهاند.
این دسته هم شامل آثاری هستند که در ایران و هم در ایتالیا نصب شدهاند و بیشتر شامل پرترههای مشاهیر ادب و هنر عرفان است.
مددی چون خود هنرمندی از میان مردم بود و به مجسمهسازی نیز به چشم یک هنر مردمی نگاه میکرد کوشید تا مجسمههایش را به میان مردم و مکانهای عمومی ببرد.
بسیاری از مردم چهره مشاهیر را از آثار وی میشناسند و او سبب حضور نام هنرمندان در میان عموم مردم شده است.
دسته دوم؛ آثاری است که وی در گالریها به نمایش گذاشته است.
در این دسته از مجسمههایش نگاهی مدرن را جایگزین نگاه قبلی خود ساخته است در آثارش فضای اطراف جزء لاینفک اثرش است.
روح فضا و فلز همراه شده و نوعی لطافت بصری خاصی به مجسمهها بخشیده است.
او چه در آثار عمومیتر و چه در مجسمههایی که در گالریها به نمایش گذاشته بود همواره نوعی جستجوی انسان دارد.
انسانی که گاهی در شمایل کمالالدین بهزاد یا اخوان ثالث تجلی پیدا میکند و گاهی تکه چوبی است، گویی زخم خورده که قطعات فلز را درونش جای داده است.
پرویز تناولی پس از درگذشت او گفت:"مددی به مجسمهسازی عشق میورزید و عمر خود را در آن وقف کرده بود.
آرزوی نهاییاش (که آرزوی همه مجسمهسازان است) داشتن یک کارگاه مجهز و مستقل بود.
برای دسترسی به این آرزوی سالهای زیادی را به قبول سفارشات پرکار و جانفرسا گذراند.
اما همین که به آنچه میخواست دست یافت اجل مهلتش نداد. جا دارد کارگاه جدیدالتأسیس وی با نام "علی مددی" برقرار بماند و شاگردان او و مجسمهسازان دیگری را وارد حلقه مجسمهسازی ایران بنماید".