حجتالاسلام والمسلمین محمد محمدی گلپایگانی، رئیس دفتر مقام معظّم رهبری که در سفر حج تمتع بهسر میبرد، در گفتوگو با خبرنگار همشهری در مکه مکرمه ضمن بیان این مطلب گفت: مبانی قرآنی و اعتقادی برائت از مشرکین در آیات متعدّدی از کتاب خدا متجلّی است. متأسفانه شرک با تاریخ بشریت در کره زمین همراه است و هماکنون هم موحدین در میان انسانهای امروزی در اقلیت هستند. بزرگترین رسالت عظیم پیامبران مبارزه با شرک و بتپرستی بود که این مسئله مظاهر مختلفی دارد. شیخ الانبیاء حضرت نوح علی نبینا وآله وعلیه السلام پس از 950 سال ایفای نقش رسالت خود، از سوز دل و در مقام دعا از خداوند میخواهد: «رَبِّ لا تَذَرْ عَلَی الأْرْضِ مِنَ الْکافِرِینَ دَیَّاراً * إِنَّکَ ان تَذَرْهُمْ یُضِلُّوا عِبادَکَ وَ لا یَلِدُوا إِلاَّ فاجِراً کَفَّاراً» از خدا [می خواهد] نسل کفار را از زمین براندازد.
و قهرمان توحید حضرت ابراهیم(ع) به عمویش آذر میفرماید: «یا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ ما لا یَسْمَعُ وَ لا یُبْصِرُ وَ لا یُغْنِی عَنْکَ شَیْئاً» تا آنجا که فرمود: «وَ أَعْتَزِلُکُمْ وَ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِالله» میفرماید: بر چه اساس چیزی را پرستش میکنی که نه میشنود و نه میبیند و نه برای تو سودی دارد؟آیات متعددی در این زمینه در قرآنمجید آمده است که این فرصت گنجایش پرداختن به آنها را ندارد. تنها سوره مبارکه توبه در پاسخ به سؤال کافی است که این سورة مبارکه بر خلاف همة سور قرآنی بدون کلمه طیبه «بسمالله الرحمن الرحیم» شروع میشود که خود نشانه خشم خداوند از مشرکین است و با این آیة مبارکه شروع میشود: «بَراءَةٌ مِنَالله وَ رَسُولِهِ إِلَی الَّذِینَ عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِکِینَ» و در آیه سوم این سوره چنین فرمود: «وَ أَذانٌ مِنَالله وَ رَسُولِهِ إِلَی النَّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ الأْکْبَرِ انالله بَرِیءٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ وَ رَسُولُهُ» یعنی با صدای بلند اعلام میشود و در روز عید قربان که حج اکبر است: خداوند و رسولش از مشرکین بیزارند.
امّا روش پیامبر در برائت از مشرک از ابتدای شروع رسالتش آغاز شد. بعد از آنکه آیة مبارکه «وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الأْقْرَبِینَ» بر حضرت نازل شد همة بستگان را به ضیافتی دعوت فرمود و در آن ضیافت رسماً بعثت خود را به پیامبری و پرستش خدای واحد اعلام فرمود و در همان مجلس نخستین نفر از مردان که اعلام ایمان به رسالت پیامبر کرد وجود مبارک امیرالمومنین(ع) بود. مشرکین قریش دشمنی خود را با حضرتش آغاز کردند و هر چه دشمنیها سختتر میشد وجود مبارک حضرت استوارتر به دعوت خود ادامه میداد. یکی از راههایی که مشرکین فکر میکردند شاید بتوان حضرت را از رسالتش منصرف کرد تطمیع آن حضرت بود.
به اوپیشنهاد کردند که اگر دست از تبلیغ رسالت خود برداری و بتهای ما را نکوهش نکنی زیباترین دختران را به تو خواهیم داد و هرچه ثروت بخواهی به تو خواهیم بخشید و تو را به پادشاهی خود انتخاب خواهیم کرد؛همین روشی که متأسفانه طواغیت بزرگ زمان ما با آن طاغوتچههای ریز و درشت دیگران را میفریبند و سرمایه ملتها را میبلعند.
رسول خدا(ص) در جواب فرمود: اگر آفتاب را در دست راست من و ماه را در دست چپ من بگذارید باز خواهم گفت: «قولوا لا إله الاالله تفلحوا». در مبارزه با شرک آنقدر سختی کشید که فرمود: «ما أوذی نبیُّ مثل ما أوذیت» هیچ پیامبری همانند من در انجام رسالتش آزار ندید.وی همچنین درمورد مظاهر ومصادیق کفار ومشرکین درجهان امروز گفت:هر آن حکومت و مردمی که ایدئولوژی توحیدی نداشته و تفکر مادی و الحادی را دارا باشند مصداق کفر و شرکند و براساس همین تفکر همواره سعی بر چپاول و غارت ثروت کشورهای دیگر دارند.
جملة بسیار زیبایی امیر المومنین(ع) دارند که میفرماید: «ما رأیت نعمة موفورة إلا و إلی جانبها حق مضیع» یعنی هر چه ثروت فراوان و انباشتهای دیدم، دیدیم حقوق دیگران ضایع شده تا این ثروت جمع شده است. اساس استعمار و استثمار بر همین تفکر استوار است. مصداق بارز امروز زمان ما دولت استعمارگر آمریکا و نوچههای اوست و همچنین دول استعمارگر اروپایی است. جزیرة کوچک انگلیس که از همه طرف به دریا محدود است از خود چیزی ندارد، اما در روزگاری نه چندان دور بزرگترین امپراتوری را دارا بود در حدّی که ادعا میکرد آفتاب هیچگاه در سرزمینهای مربوط به من غروب نمیکند.
امروز در رأس این دولتها، آمریکا قرار دارد. خوشبختانه این آتش سوزان هستی بشریت رو به خمودی گذاشته در حدّی که در بغل گوش دولتمردان خودشان صدای 99درصد ملت خودشان به نشانه اعتراض بلند است و دیری نخواهد پایید که این خیمه واژگون خواهد شد.حجتالاسلام والمسلمین گلپایگانی در پاسخ به این سؤال که مسلمانان سراسر جهان چگونه میتوانند مانع از تسلط بیگانگان برحیات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خود شوند، گفت: بهصورتی مختصر عرض میکنم که مانع تسلط بیگانگان 2 عامل مهم است؛ اوّل بیداری ملّتهای مسلمان که با کمال مسرت شاهد آن هستیم و دوّم اتحاد همة ملّتها و مذاهب اسلامی در حول محور مشترکات بزرگ و محکمی که وجود دارد.
این منبع فیاض قرآن و سیرة نبوی در اختیار مسلمین است و در همین جا باید عرض کنم رسالت خواص جوامع مختلف اسلامی امروز بسیار سنگین است. نقش اساسی بیداری مسلمین را باید خواص آنها داشته باشند. بصیرت بخشی و آگاهی دادن به تودههای عظیم مسلمان رسالت مهم خواص است. علما، دانشمندان، دانشگاهیان و حوزویان همه در این مسئولیت سهیمند. تجربه موفق انقلاب اسلامی ایران دستاوردی بزرگ برای سایر مسلمین است و نقش عظیم و فراموش ناشدنی امامراحل رضوانالله علیه برکسی پوشیده نیست.
او بود که از مصالح فرسوده و معیوب زمان خودش چنان بنای رفیعی ساخت که بزرگترین توفانها و زلزلههای سیاسی از صدمهزدن به آن عاجزند و این نهال نوپا بعد از رحلتش به دست خلف صالح او حضرت آیتالله امام خامنهای(مدظله العالی) به چنان درختی تنومند تبدیل شده است که اکنون ریشه در اعماق دل مردم ستمدیده جهان دارد و شاخههای آن سر بر آسمان میساید؛ چنانکه قرآن کریم میفرماید: «أَلَمْتر کَیْفَ ضَرَبَالله مَثَلاً کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ»
وی همچنین با برشمردن موانع وحدت ویکپارچگی مسلمانان گفت: از سؤال سوم معلوم میشود خطر بزرگی که بیداری مسلمین را تهدید میکند اولاً بیتفاوتی و وادادگی خواص است؛ همان چیزی که در صدر اسلام اتفاق افتاد و مصیبتهای بزرگی به بار آورد. چگونه میشود باور کرد که بعد از گذشت 50 سال از رحلت بنیانگذار اسلام پاره تن پیغمبر توسط کسی که مدعی خلافت آن پیغمبر است با یارانش در بیابان بهنحوی فجیع به شهادت برسند و نوامیس او را به اسارت بگیرند. این نتیجه بیتفاوتی خواص بود.
دوم: ایجاد اختلاف در فرق مختلف اسلامی تحت عنوان مسائل فرقهای قومی، مرزی و مذهبی که موجب بدبینی و عدمهمکاری و همدلی مسلمین میشود.[البته]در ایجاد اختلاف نقش اساسی را استعمارگر پیر انگلیس داشته و دارد. پدیدههای خلقالساعه و نوظهور در میان مسلمین به وفور ایجاد کردند و در پایان این آیة مبارکه باید همواره مد نظر باشد که قرآن هشدار لازم را در این آیه داده است: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِالله جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَالله عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً».