با این مربی در مسیر خوبی هستیم. او در کوتاه مدت اقداماتی انجام داده که مؤثر بوده ولی برای بلندمدت نیاز به اقدامات عمیق و تأثیرگذارتری داریم. ما در 10سال گذشته فوتبالی ارائه دادیم که مبهم و نامشخص بود ولی حالا باید تغییراتی ایجاد کنیم.
اولین نکتهای که مورد توجه قرار میگیرد ایجاد انسجام و وحدت تیمی است که او این کار را انجام داد و در همان ابتدا بین عناصر تیم انسجام بهوجود آورد. دوم اینکه کیروش یک نظم درون تیمی بهوجود آورد و موضوع سوم انگیزه و شوق پیشرفتی است که در بین بازیکنان وجود دارد. وقتی تیم عقب میافتد بازیکنان آنقدر تلاش میکنند تا حتی در دقیقه93 شکست را عوض کنند. بحث چهارم شکل بازی تیم ملی است. هرچند که معتقدم که وابستگی ما به ضربات ایستگاهی زیاد است.
با این روش میتوان به نتیجه رسید ولی یک خدمت پایدار و بنیادی نیست. با ارزیابی بازیهای تیم ملی میتوان به این نتیجه رسید که این تیم هنوز به طرز قابل توجهی از ضربات ایستگاهی استفاده میکند. در رقابتهای مقدماتی جام جهانی 2006، 74درصد گلهای ما مربوط به ضربات ایستگاهی بود. درحالیکه تیمهای دنیا در بهترین شرایط 30درصد از ضربات ایستگاهی استفاده میکنند.فعلا تمرکز ما روی ضربات ایستگاهی است ولی در بازیگردانی هم علامتهایی میبینیم که نشاندهنده پیشرفت است. تیم ما از لحاظ گردش بازی، تعداد پاس، سرعت انتقال توپ و... پیشرفت کرده اما اینها هنوز مطلوب نیست. با توجه به زمان فعالیت کیروش در تیم ملی، شرایط در حال بهتر شدن است و این پیشرفت اگر تا 2سال دیگر ادامه پیدا کند خوب است، در غیراینصورت خوب نیست.
وقتی یک مربی کارش را شروع میکند، برای اینکه بتوانیم در مورد عملکردش ارزیابی خوبی داشته باشیم، ابتدا باید توقعاتی که از او داریم مشخص شود. اگر آن توقعات بنیادی است باید مرحلهبندی شود و برایش پروسه زمانی تعیین کرد. بهعنوان مثال اگر بخواهیم در ساختار و شیوه بازی تغییر ایجاد شودیا تغییر نسل ایجاد کنیم، نمیتوان در 6ماه این کار را انجام داد. برای این کار، بایدیک پروسه زمانی3ساله درنظر گرفت و هر 6ماه یکبار مرحله پیشرفت را مورد بررسی قرار داد.
اگر کیروش بتواند تغییر نسل ایجاد کند و سبک بازی ایران را تغییر دهد دست به یک خدمت بنیادی زده است نه خدمت زودگذر. رفتن به جام جهانی یک خدمت زودگذر است ولی تغییر نسل جزو خدمات پایدار محسوب میشود. البته به یک موضوع مهم باید اشاره کنم، اینکه چنین موضوعی باید تعریف شده باشد و همه بدانند که چه تحولی در تیم ملی بهوجود آمده است. اگر با مردم صحبت کنیم و همه چیز را صادقانه بگوییم و خواستههایی که از سرمربی داریم بهصورت شفاف روشن شود، آنها مطمئنا میتوانند بهتر از ما فکر کنند و همه چیز را تشخیص میدهند.
ما باید برای خودمان این موضوع را روشن کنیم که میخواهیم تیم بسازیم، بازیکن بسازیم و نتیجه بسازیم. اگر این اهداف را داریم پس موفق هستیم چون این یک خدمت پایدار است ولی با خدمتهای زودگذر مردم خوشحال نمیشوند. اگر تغییر نسل را ایجاد کنیم ولی به جام جهانی نرویم میتوانیم در جام ملتهای آسیا قهرمان شویم و دوباره امیدوار به حضور در جامجهانی باشیم. با این حال هم میتوان خدمت پایدار کرد و هم به جام جهانی رفت.
ما باید این حق را برای کی روش قائل شویم که حتی بیشتر از 200بازیکن را دعوت کند و آنها را آزمایش کند. در این مدت یکسری دعوت شدند که واقعا در لیگ خوب بازی کردند و شاید اگرمربی دیگری بود این بازیکنان هیچ وقت دعوت نمیشدند.